جنگ دوازدهروزه آزمونی مهم و سرنوشتساز برای عملکرد آینده رسانه ملی بود که باید از آن عبرت گرفت و تحولی جدی و بنیادین در این رسانه ایجاد کرد.
رهبری هرگز در فرمایشات خود درباره اتحاد، انسجام ملی و همدلی مردم در بحرانها به آمار دقیق جمعیت ایران اشاره نکردند، مگر در پیام تصویری جنگ دوازدهروزه که از نود میلیون ایرانی تشکر کردند. یعنی اگر فرض کنیم حدود پنجاه درصد مردم واقعاً پای آرمانها باشند، مابقی درگیر زندگی روزمره خود هستند و حتی میان آنها مخالفانی نیز وجود دارد. نکته مهمتر اینکه در شب عاشورا، زمانی که معمولاً علما و مراجع تقلید جز نوحهخوانی و عزاداری مطلب دیگری را نمیپذیرند، به مداح اهل بیت گفته شد که یک «ای ایران» به او بدهکارند و وقتی مداح در شب عاشور «ای ایران» را میخوانند ایشان استقبال میکنند.
اگرچه محتوای این ترانه با جامعه امروز ایران کمی تغییر کرده، اما همچنان نماد عرق ملی و پاسداری از وطن است. در پیامهای دیگر رهبری نیز به همه جمعیت ایران فارغ از گرایش، عقیده و سلیقه اشاره شده است. بنابراین رسانه ملی که تحت فرمان ولی فقیه است، نباید از این راهبرد تعیینشده عقب بماند و گمان کند با همان رویکرد و مسیر گذشته میتواند نظرات و دیدگاههای جدید را تبیین کند.
تحول در بنیان فکری مدیران صدا و سیما، بهویژه پس از انتصاب سال ۱۴۰۰، ضروری است؛ زیرا ولی امر مسلمین همیشه هویت ملی و دینی مردم ایران را بهطور همزمان دیدهاند. به همین دلیل افرادی مانند محمد نوری، بانی اصلی ترانه «ایران»، در صدا و سیما به عنوان چهره ماندگار تجلیل شدند، اما آخرین بار ترانهاش در سال ۹۹ پخش شد؛ یعنی پیش از انتصاب مدیران جدید. در این فاصله، اندیشه ایراندوستی و وطنگرایی همراه با پایه دینی تا حدی در برنامههای صدا و سیما کنار گذاشته شده بود تا جنگ دوازدهروزه ضرورت این نگاه را دوباره یادآوری کرد و این ترانه و امثال آن به صورت شبانهروزی پخش شدند.
مدیران فعلی رسانه ملی باید به اشتباه نگرش خود پی ببرند. منظور حذف این جریان یا تفکر نیست، بلکه جایگاه رسانه ملی فراتر از نگاه یک قشر خاص است.
جنگ دوازدهروزه به دلایلی ظاهراً پایان یافت، اما اندیشه مخالفت، کینه و بغض علیه ایران و ایرانی همچنان ادامه دارد و هر لحظه ممکن است حملهای رخ دهد. بنابراین، این اتحاد و انسجام ملی باید در همه اقشار پایدار بماند و رسانه ملی اگر نتواند تغییر جدی در تفکر و روش تنگنظرانه خود ایجاد کند، ضربه اساسی به حاکمیت خواهد زد و نشاندهنده بیتوجهی به خط مشی ولی فقیه است.
هرچند انتخاب میهمانان برنامههای پس از جنگ فاصله زیادی با اهداف اصلی رسانه ملی داشت، اما حضور برخی افراد متفاوت با نگاه کاربردیتر و نوآورانه برای انسجام ملی در برنامه «خرمشهر» قابل توجه و قابل تقدیر بود؛ بهویژه مجری پرتلاش و گفتگو با تحلیلگران رسانههای خارجی. با این حال، انتخاب رئیس دانشگاه صدا و سیما به عنوان مجری، نشانه همان نگاه حلقهبسته بود.
نگاهی به اسامی شرکتکنندگان در برنامه خرمشهر، از جمله شمسالواعظین، عطریانفر، فضائلی، پرویز امینی، خانم ابتکار، حسین انتظامی، جواد قارایی، حسن خجسته و شهریار بحرانی، نشاندهنده حضور تفکرات متنوع است، اما نگرش غالب در صدا و سیما هنوز فاصله زیادی با فرمایشات رهبری درباره نود میلیون ایرانی دارد؛ چرا که اکثر شرکتکنندگان بیشتر شبیه به هم بودند و تنوع لازم دیده نشد. گویا هنوز اعتماد و اطمینانی به خارج از حلقه همفکران که میتوانند دلسوز این وطن و آرمانهای انقلابی و دینی باشند، وجود ندارد.
سفره گفتمان رسانه ملی باید به پهنای ایران باشد تا همه مردم احساس کنند این رسانه متعلق به خودشان است و میتوانند حرفهای متنوع بشنوند، ببینند و قضاوت کنند.
تغییر در روش، سیاستگذاری، تولید برنامههای جدید و حتی انتخاب مجریان و کارشناسان باید به گونهای باشد که به بیننده احساس اطمینان واقعی بدهد، نه تظاهر، ریاکاری، دروغ یا ظاهر فریبی. مثلاً مجری خبر ۲۰:۳۰ که پس از تخریب ساختمان صدا و سیما با ظاهر معمولی و ریش دیده میشود اما شبهای بعد با صورت تراشیده و لباس شیک ظاهر میشود؛ یا در گزارشهای خبری که برای نشان دادن حضور اقشار مختلف، خانمهای با حجاب سبک نشان داده میشوند ولی در برنامههای دیگر حضورشان ممنوع است و چادر برای مجریان اجباری میشود.
مدیریت رسانه ملی در شرایط بحران نیازمند تدبیر و درایت هوشمندانه است؛ جنگ دوازدهروزه نشان داد تیم فعلی آمادگی لازم را نداشته و شاید اصلاً نقشه راهی برای مدیریت بحران نداشتند. به نظر میرسد حاکمیت باید طرح مناسبی برای رفع این نقطه ضعف ارائه کند.
۵۹۵۹
نظر شما