به گزارش خبرآنلاین، روزنامه ایران نوشت: برای درک بهتر این انتصاب و ارزیابی شانس واقعی ایران برای صعود به المپیک، باید نگاهی به الگوی جهانی انتخاب سرمربی امیدها و مدل موفق کشورهای پیشرو در فوتبال آسیا بویژه ژاپن داشته باشیم.
سرمربی تیم ملی امید در دنیا چگونه انتخاب میشود؟
در بسیاری از فدراسیونهای معتبر فوتبال، انتخاب سرمربی تیم ملی امید نه صرفاً یک انتصاب فنی، بلکه بخشی از یک پروژه ملی بلندمدت است. کشورهایی مانند آلمان، ژاپن، هلند، فرانسه و حتی در آسیا، کرهجنوبی و ازبکستان، فرآیند انتخاب مربی امیدها را بر پایه چند معیار کلیدی انجام میدهند:
۱. تجربه عملی مربیگری در سطوح جوانان یا لیگهای داخلی با ساختار توسعه بازیکن.
۲. آشنایی با فوتبال پایه کشور و همسویی با فلسفه کلی فدراسیون فوتبال.
۳. ثبات قراردادی برای یک چرخه کامل المپیکی (۴ سال.)
۴. برنامه روشن برای استفاده از بازیکنان زیر ۲۳ سال و پرهیز از اتکا به بازیکنان بالای این سن.
۵. توانایی کار در چهارچوب علمی، آنالیزمحور و مبتنی بر تورنمنتهای آمادهسازی.
در این کشورها، سرمربی امیدها معمولاً کسی است که یا قبلاً در ردههای پایه ملی حضور داشته یا در باشگاههای بزرگ تجربه کار با بازیکنان زیر ۲۳ سال را دارد. او باید نهتنها مربی، بلکه توسعه دهنده نسل آینده تیم ملی بزرگسالان باشد.
روانخواه، انتخابی مطلوب یا واکنشی؟
امید روانخواه، بازیکن سابق تیم ملی و استقلال، سالهاست وارد عرصه مربیگری شده، اما تا پیش از این در سطح اول لیگ برتر تجربه چندانی نداشته است. تجربهاش بیشتر در سطح دسته اول و دوم بوده و سابقهای در هدایت تیمهای ملی پایه یا جوانان ندارد. همچنین نشانهای از پیوست فنی، ساختار آمادهسازی یا تورنمنتهای برنامهریزی شده پیرامون این انتخاب به چشم نمیخورد.
فدراسیون فوتبال نیز همچنان شفافسازی نکرده که روانخواه چگونه و بر اساس چه فرآیندی به این سمت منصوب شده است. این عدم شفافیت، یادآور انتصابات واکنشی و مقطعی در فوتبال ایران است؛ انتصاباتی که در گذشته نه با هدف بلندمدت، بلکه برای پر کردن خلأیی کوتاهمدت صورت گرفته و نتیجهاش چیزی جز ناکامی برای تیم ملی ما نبوده است.
مقایسه با مدل ژاپنی
برای درک بهتر فاصله موجود، نگاهی به الگوی ژاپن در همین مسیر، روشنگر خواهد بود. ژاپن که در المپیک توکیو تا مرحله نیمهنهایی رسید، هماکنون با حفظ سرمربی خود «گو آیوا» تا پایان المپیک ۲۰۲۸، بار دیگر ثبات را به برنامه امیدهایش تزریق کرده است.
«گو آیوا» از دل سیستم داخلی فوتبال ژاپن برخاسته، در J-League مربیگری کرده و بهخوبی با نسل جوان فوتبال کشورش آشناست. فدراسیون ژاپن، برنامهریزی دقیق برای بازیهای تدارکاتی، شرکت در تورنمنتهای بینالمللی نظیر دوبیکاپ و تولون تورنمنت و تحلیل دادهمحور بازیکنان را سرلوحه کارش قرار داده است.ژاپن حتی در المپیک، برخلاف بسیاری از تیمها، از بازیکن بالای ۲۳ سال استفاده نکرد و تمام تمرکزش را بر توسعه بازیکنان نسل بعدی گذاشت. این دیدگاه سرمایهمحور به آینده، چیزی است که در فوتبال ایران اغلب گم میشود.
آیا ایران با مدل فعلی شانس صعود دارد؟
واقعگرایانه باید گفت شانس صعود ایران به المپیک با ساختار فعلی و انتخاب روانخواه پایین است، مگر آنکه فدراسیون به سرعت از یک دید مقطعی به نگاه ساختارمند تغییر جهت دهد.
اگر اردوهای هدفمند، آنالیز حرفهای و بازیهای بینالمللی در دستور کار تیم امید قرار نگیرد، صرفاً با تکیه بر نام بازیکنان لیگ برتر نمیتوان از سد تیمهایی چون ژاپن، کره، ازبکستان یا عربستان گذشت.
مسأله، صرفاً انتخاب یک مربی نیست؛ بلکه فقدان یک مدل توسعه، استراتژی بلندمدت و درک از مسیر جهانی موفقیت در ردههای پایه است، آنچه که امروز از آن محرومیم.
تیم ملی امید باید از پروژهای فدراسیونمحور، بلندمدت و ساختاریافته عبور کند؛ نه محصول تصمیمهای ناگهانی. المپیک به برنامهریزی پاسخ میدهد، نه به انگیزه و شعار.
23302
نظر شما