از ما اصرار و از بادامچیان انکار، مهمترین ویژگی گفت وگوی پیش رو است.

محمود عزیزی: قائم مقام قدیمی حزب موتلفه و نامزد جبهه متحد اصولگرایان در یک جمعه اردیبهشتی مهمان کافه خبر شد تا در آستانه دور دوم انتخابات به پرسش های انتقادی ما درباره عملکرد جبهه متحد اصولگرایان پاسخ دهد. بادامچیان در ادامه هم به سوالات کاربران خبرآنلاین درباره مدرک تحصیلی اش از دانشگاه آزاد، دلیل حمایتش از مرتضوی در زمان طرح استیضاح وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی،درست یا غلط بودن برخی اخبار از درخواست عفو او از شاه و چرایی حمایت موتلفه از دولت نهم و... پاسخ گفت.
پاسخ های تفضیلی بادامچیان گاه روند چالشی مصاحبه را دچار مشکل می کرد، اما در همان سخنان هم نکته های جالبی یافت می شود که خواندش خالی از لطف نیست.
 مشروح این گفت وگو اینک پیش روی شما است:
***
 
 
ابتدای گفت وگو می خواهم سوال کنم تجربه شما از انتخابات مجلس نهم چیست؟
این انتخابات این ویژگی را داشت که گروه های متقابل چندان فعال نبودند و برعکس انتخابات های گذشته رقابت در بین خانواده اصولگرایی بود. این ویژگی اصلی و اساسی انتخابات مجلس نهم بود و به نظر من یک تکامل است که همه گروه ها به صورت اصولگرا حاضر شدند. تفاوت این نوع رقابت این است که هر دو گروه رقابت کننده می خواهند آن اصول انقلاب را پیاده کنند منتها با یکدیگر در روش های اجرایی تفاوت هایی دارند.
گرچه هنور جبهه پایداری تعریف مشخصی و کاملی از اصولگرایی ارائه نداده است اما معتقد است نظرتش با اصولگرایان تفاوت دارد. در مقابل اصولگرایان جبهه متحد جمع نگرند و معتقدند همه نیرو های اصولگرا را باید با مدنظر گرفت و گروه نگری و تعصبات گروهی نداشت. مثلا درباره دولت جبهه متحد معتقد است که باید از دولت تا جایی که در خط ولایت باشد و مصلحت ولایت اقتضا کند، همراهی کرد. اما جبهه پایداری طرفداری از دولت را قبول دارد. یک گروه دیگر اصولگرا نیز می گوید باید دولت را نقد کرد و خود را در قالب منتقدین دولت معرفی می کند. این گونه اسامی گرچه در انتخابات ها معمولا جلوه می کند، ولی به هر حال نمونه ای از دیدگاه های متفاوت اند. دومین ویژگی این دوره از انتخابات آن بود که همه گروه ها در قالب جبهه به میدان آمدند و همگی جبهه شده بودند.
یادم است در اظهار نظری گفته بودید که «جبهه داشتن» فعلا در فضای سیاسی مد است!
بله، حالا چرا جبهه مد شد؟ قبل از پرداختن به این مساله یک نکته بگویم این اسامی که در دور اول انتخابات به صحنه آمدند جبهه نیستند. طبق تعریف کمیسیون شوراها در بازنگری قانون احزاب که در خصوص تعریف جبهه تصویب شده است «جبهه تشکلی متشکل از تشکل های رسمیت یافته و دارای پروانه فعالیت سیاسی است.» پس اشخاص حقوقی هستند که می توانند جبهه تاسیس کنند. بنده در مناظره ای که اخیرا با جناب آقای زارعی داشتم عرض کردم:«جبهه پایداری که جبهه نیست، یک حزب است.» چون جبهه پایداری یک مجموعه افراد حقیقی هستند که اسم خودشان را جبهه گذاشتند، در حالی که جبهه پیروان خط امام و رهبری که یکی از مجموعه های جبهه متحد است، حداقل 15 تشکل پروانه دار است که نمایندگان آنها و بخش های دیگر اصولگرایان مجموعه جبهه متحد اصولگرایان را تشکیل دادند.
آقای دکتر زارعی چون این مساله را در اصل نمی توانست منکر شود، در آن مناظره اعلام کردند:«40 تشکل دانشجویی از ما حمایت کردند و جبهه نیاز به مجوز ندارد.» بنده به ایشان گفتم:«اگر نمایندگان آن 40 تشکل شورای جبهه پایداری را تشیکل داده بودند، استفاده از لفظ جبهه از سوی جبهه پایداری درست بود، در حالی که جبهه پایداری یک تعداد اشخاص حقیقی هستند و نمی توانند از عنوان جبهه استتفاده کنند.» حالا چرا همه گروه ها به سمت تشکیل جبهه رفته اند. به این دلیل که نام افراد دیگر به تنهایی در جامعه برد ندارد.اینکه 10 شخصیت حقوقی یک فعالیت سیاسی راه بیندازد که عنوان جبهه به آن تعلق نمی گردد، این جنس بدلی فروختن است.
سومین ویژگی این انتخابات این بود که همه زیر پوشش فقها رفتند. جالب است کسانی که قبل از انتخابات مجلس نهم می گفتند روحانیت در این مملکت دیگر جایگاه سابق را ندارد و فضای جامعه تغییر کرده است، خودشان زیر چتر آیت الله مصباح رفتند. برخی از اعضای جبهه پایداری می گفتند که جامعه روحانیت و جامعه مدرسین دیگر تاثیرگذاری لازم را ندارند. جالب است همین دوستان اعلام کردند که ما زیر مجموعه آیت الله خوشوقت و مصباح هستیم. در حالی که حضرت آیت الله خوشوقت موضع رسمی در حمایت از جبهه پایداری نداشتند. با این شکل کار معلوم شد که موقعیت روحانیت و خط فقاهت بعد از سه دهه از انقلاب، همچنان قدرتمند است.
ویژگی چهارمی هم که در این انتخابات رخ داد حضور گسترده مردم است. در حالی که شما خودتان شاهدید که برخی در تحلیل های خود قبل از انتخابات می گفتند اگر اصلاح طلبان نیایند، مشارکت پایین می آید که بنده صراحتا عرض کردم که اگر همه احزاب سیاسی هم نیایند، مردمی که نظام جمهوری اسلامی را راه انداختند می دانند که این نظام، مجلس لازم دارد و خودشان می دانند برای اینکه در سرنوششان حاکم باشند، باید نماینده انتخاب کنند. دیدیم در این دوره علی رغم اینکه یک طیف حضور جدی در انتخابات نداشتند و رقابت در میان اصولگرایان بود، ولی حضور توده مردم عظیم بود.
حزب موتلفه در جریان دور نخست انتخابات مجلس نهم یکی از تشکل هایی بود که به توافق گروهی پایبند باقی ماند. ولی در نهایت لیست های تحت عنوان «لیست اصلح» که تلفیقی از نامزدهای جبهه متحد و پایداری بود، به مرحله دوم راه یافت. به تعبیر صریح‌تر برخی معتقدند نتایج دور اول انتخابات به نفع یک طیف در جبهه متحد تمام شد که از هم اکنون برای مجلس و ریاست جمهوری آینده هم برنامه ریزی خود را کرده است. نتایج هم این مدعا را تائید می کند، ارزیابی شما چیست؟
این تحلیل شما از یک بعد، دیدن برخی از جلوه های اجتماعی است. تا اینجایش بحث شما درست است ولی اگر نگاه خود را عمیق کنید می بینید که فهرست جبهه متحد یک فهرست جمع گرا است و در دور اول و دوم انتخابات هم این مساله خود را نشان داد و همه سلیقه ها در آن حضور داشت.
 
اما منتقدانتان می گویند یک طیف در اصولگرایی سهم بیشتری در چینش نامزدها داشت؟
 اینکه یک نفر اضافه یا کم شود، مساله مهمی نیست. ما از همه طیف ها در مجموعه جبهه متحد داشتیم و معلوم شد که ما جمع گرا هستیم.
 

ولی سبد نامزدها به گونه ای است که معلوم است چه کسانی پیروز دور دوم انتخابات هستند.
 اینکه این جزو مبانی است که ما برای رای آوری «صالح رای آور» را بر «اصلح رای نیاور» ترجیح بدهیم؛ این امر ترجیح است نه یک مبنای ارزشی. در یک نگاه ارزشی ما وظیفه داریم که صالح ترین را معرفی کنیم، ولو اینکه رای نیاورد. این یک قاعده قطعی است، اما انسان که همیشه بین خیر و شر نیست.
ما اگر یک صالح رای آور داشته باشیم که جلوی ورود یک غیر اهل را بگیرد، باید او را کمک کنیم، این امر رجحان عقلی است. قصد اولیه ما این بود که همه گروه های اصولگرا با حفظ سلایق و اصول خود در یک جبهه واحد قرار بگیرند ولی مطمئن بودیم که ممکن است چنین چیزی تحقق نیابد. چون سلایق و گروه های مختلف اصولگرا چنان در عقاید خود مصر بودند که امکان اینکه با هم جمع شوند، نبود. ما نگران بودیم رقابت اصولگرایان به تخاصم بینجامد. حضور جامعه روحانیت و جامعه مدرسین در این وضعیت برای جلوگیری از همین اختلافات بود. آن چنان فاصله های سلیقه ای اصولگرایان زیاد شده بود که امکان تفاهم بین خود اصولگرایان بعید می نمود. لازم بود دو روحانی عظیم الشان، این وضعیت را جمع کنند تا در مجلس بعد از همه نیروهای اصولگرا استفاده شود. چون باید کشور در دهه چهارم انقلاب ساخته شود. شما حساب کنید که اگر علما و روحانیت وارد عرصه نمی شدند چه بلبشویی در میان اصولگرایان به وجود می آمد. جالب است که حضرت آیت الله مصباح یزدی رهنمودی که به اعضای جبهه پایداری داشتند این بود که گروه گرایی نکنید و اصلح را انتخاب کنید ولو اینکه از گروه شما نباشد. اما دوستان جبهه پایداری خلاف نظر آیت الله مصباح عمل کردند و فقط تیپ مورد نظر خود را در لیست گذاشتند. دلیلش هم این است که اعضای جبهه پایداری فقط خودشان را قبول دارند. بقیه گروههای اصولگرا از جبهه متحد جدا نشدند، ولی تغییراتی در میان فهرست خود ایجاد کردند.
 
بحث ما در این گفت وگو درباره جبهه پایداری نیست چون به هر حال این گروه نقطه نظر خاص خود را دارند و بدان عمل می کند. سوالم معطوف به خود جبهه متحداست . قبول دارید که برخی از مجموعه ها در میان اصولگرایان رای مرحله اول را با لیست هایی تحت عنوان «اصلح» به گونه ای «هدایت» کردند؟
 آن مساله دیگری است! باید به علت پیدایش آنها پرداخت. برخی جمع نگری و یک نگاه همه جانبه در میان اصولگرایان را خلاف اصول می دانند و معتقدند ما باید حتما صالح ترین افراد را انتخاب کنیم. خود جبهه پایداری در زمانی که با جبهه متحد گفت وگو می کرد یکی از بحث هایشان درباره انتخاب برخی اشخاص بود. خیلی جالب است که می گفتند چرا آقای لاریجانی به عنوان بخشی از بدنه اصولگرایی در جبهه متحد نماینده دارد. در حالی که ایشان در چهار سال مجلس به انتخاب مجلس اصولگرایان انتخاب شده است. یا مهندس باهنر که 6 دوره نماینده مجلس است و عضو حزب جمهوری اسلامی ایران بوده، متهم به سکوت در فتته می شود. در حالی که تفاوت نظرات ایشان در حزب جمهوری اسلامی با مهندس موسوی مبرهن بود. در ماجرای نامه معروف 99 نفر هم من و ایشان از جمله آن 99 نفریم. ایشان متهم می شود که در مقابل موسوی مماشات کرده است، این حرفها درست نیست. پیدایش این نوع فهرست هایی که شما بدان اشاره کردید به این دلیل است که در میان اصولگرایان اختلاف دید ها در اشخاص و تفکرات هست.
 
من دوباره به سوال اول خودم باز می گردم. سوال من درباره رقیب اصولگرای شما نیست، نقدی بر رفتار خود جبهه متحد است. رویش برخی لیست ها تحت عنوان اصلح که از سوی برخی از مجموعه های اصولگرا هدایت شد در نهایت به نفع جبهه متحد تمام شد یا ضرر؟
کسانی که این لیست های اصلح را دادند، آدم های مخلصی هستند و اهل خلاف نیستند، به آقای مهدوی کنی و یزدی هم معتقدند. منتها به فهرست جبهه متحد اصولگرایان ایراد داشتند. همچنان که جبهه پایداری هم به آیت الله مهدوی کنی و یزدی اعتقاد دارد ولی می گوید به فهرست شما اشکال دارم. حالا اینکه آیا این دوستان این سخن را صادقانه یا سیاسی بیان می کنند، حرف دیگری است.
 
فکر می کنید آیت الله مهدوی کنی از نوع فعالیت جبهه متحد اصولگرایان در دور نخست راضی هستند؟
من از جانب آیت الله مهدوی کنی چیزی نمی توانم بگویم، اما وقتی می بینم ایشان در مرحله دوم انتخابات هم بیاینه صادر می کنند و تاکید دارند که از فهرست جبهه متحد حمایت می کنند، می فهمم که نظر ایشان مثبت است. ضمن اینکه نظرشان این است که به 25 نفر رای داده شود. این بدین معنی است که ایشان صلاحیت دور نخست را قبول دارند، اما اینکه رضایت کامل دارند یا خیر، از خودشان باید پرسید.
 
منتقدان می گویند آیت الله مهدوی کنی بیش از اندازه امور را به شورای مرکزی جبهه متحد تفویض کردند ولی در نهایت رقیب شما موفق تر بود. قبول دارید؟
 خیر! زیرا در انتخابات دور اول از 224 رای آورده مجلس 180 نفر مربوط به جبهه متحد اصولگرایان هستند.
 
عرض بنده مربوط به انتخابات تهران است. 
کسانی که گروه های دیگر مدعی هستند که کاندیدای آنها هستند، در واقع نامزدهای مشترک جبهه پایداری، جبهه متحد جبهه ایستادگی هستند. دوستان بعد از اینکه جبهه متحد نامزدهای خود را معرفی کرد گفتند:«حاجی انا شریک!» ما با این حرف مشکلی نداریم. مساله ما اصولگرایان است. بالاخره اصولگرایان رای آوردند یا نه؟ اگر بله، پس این پیروزی بزرگی است. ما که فقط جبهه متحد اصولگرایان را در تهران نمی بینیم.
 اما درباره تهران به شما عرض می کنم که ما موفق شدیم جلوی درگیری مجموعه های اصولگرا را بگیریم و از اصلاح طلبان هم کسی موفق به حضور در مرحله دوم نشود. فقط آقای محجوب و خانم جلودار زاده درانتخابات حضور یافتند که ذاتا اصلاح طلب نیستند بلکه بیشتر مرتبط با مجموعه های کارگری هستند؛ مجموعه های کارگری هم که دولتی نمی شوند. خود خانه کارگر از دل حزب جمهوری اسلامی بیرون آمده است. بنابراین با این رقابت جلوی ورود اصلاح طلبان در تهران گرفته شد و رقابت در بین اصولگرایان انجام شد. خوب این یک پیروزی است، به اضافه اینکه نامزدهای مشترک ما هم رای آورده است و ما به دور دوم رفتیم. اینکه در این مرحله چه کسی جلوتر یا عقب تر باشد، خیلی مهم نیست.
 
ولی قبول دارید که از مجموعه50 نفر مرحله دوم انتخابات تهران، 20 نفر چهره هایی هستند که در قالب لیست انتخاب اصلح دو روز مانده به انتخابات مرحله اول منتشر شد و یک سازماندهی در رای به وجود آورد.
 بله!
 
 شما آن لیست را رقیب جبهه متحد می دانید؟
نه! فکر می کنید این فهرست های انتخابی چرا درآمد؟ علت این بود که ما جمع‌نگر بودیم اما فهرست جبهه پایداری گروه‌نگر بود. علت این است که گروه پایداری که یک انسجام تشکیلاتی را از جای دیگری قرض الحسنه گرفته است که من و شما هم می دانیم از کجاست. این گروه چون منسجم است به افراد خود رای داده است. برعکس دیگران به کاندیداهای ترکیبی رای دارند. به همین علت در جمع‌نگری ما میسر نگردید که همه سلیقه های متفاوت اصولگرایان با یک فهرست متمرکز شود. به همین جهت فهرست جبهه متحد در دور اول اقناع آور کامل برای عموم اصولگرایان نبود.
 چینش افراد در لیست جبهه متحد اصولگرایان دلایل مختلفی داشت ولی یک بخش از آن هم براساس مصلحت بود تا مجلس نهم، مجلس دعوا نباشد. اگر جبهه پایداری به جبهه متحد اصولگرایان می پیوست و هوادارانش به فهرست جبهه متحد رای می دادند، همین مقدار رای می آوردند. دوستان جبهه پایداری در این زمینه اشتباه کردند.
 
 
 
منتقدان جبهه پایداری می گویند معتقد هستند که جبهه پایداری یک روی سکه ای است که سوی دیگر آن جریان نزدیک دفتر رئیس جمهور است. از نظر شما جریانهای نزدیک رئیس جمهور چگونه تقسیم بندی می شوند؟
 آقای احمدی نژاد سه تا چهار نوع حامی دارد. گروهی نگاه اعتقادی به ایشان دارند و با او همراه هستند. آقای ثمره هاشمی یکی از چهره های شاخص این دسته از طرفداران جدی رئیس جمهور است. گروهی هستند چون آقای احمدی نژاد رئیس جمهور است، از ایشان حمایت می کنند. این حمایت به تبعیت از تنفیذ ولی فقیه، مصلحت جامعه و وظیفه ای که در حمایت از رئیس جمهور منتخب داریم است. مصلحت هم این است که از دولت آقای احمدی نژاد حمایت کنیم.
 گروه سوم حامیان دولت در مسئولیت های زیر نظر رئیس جمهور هستند. این گروه منفعت شان را در این می بینید که از دولت حمایت کنند. اگر فردا رئیس جمهور نباشد، شاید داغ‌تر از دیگران علیه ایشان حرف بزنند. یک سری هم جریان انحرافی هستند. اینها اگر حمایت رئیس جمهور از آنها برداشته شود، جایی در اجتماع ندارند. اینکه بخواهیم بگوییم این گروه اعتقادی از رئیس جمهور حمایت می کنند، به نظرم با واقعیت همخوان نیست. اینها مصلحتشان را در این می یابند که رئیس جمهور را در پشت سر خود داشته باشند. به نظرم جبهه پایداری هیچ کدام از این گروه ها نیست. اینها می گویند ما طرفدار رئیس جمهور هستیم، ولی در عین حال نقد هم نسبت به آن داریم، ولی اسم خود را منتقدین دولت نمی گذارند. بسیار خوب! اگر این حرف را قبول کنیم مساله این است که در عمل و مواضع چطور باید این مساله را پذیرفت. اگر کسی به اصول پایبند است وقتی رئیس جمهور در مجلس بر اساس موازین احترام و اخلاق صحبت نکردند - بنده با نوع صحبت ایشان ایرادی ندارم، ایشان مستقل هستند هر جور که مایل هستند صحبت کنند- دوستان جبهه پایداری نباید در مصاحبه هایشان از سخنان ایشان حمایت کنند و بگوینداین سخنان خوب بوده است یا اینکه «جواب های، هوی است!»
مثال دیگر ریختن 28 هزار تومان به حساب خانوار ها برای فاز دوم هدفمندی است. در حالی که این اجازه به دولت داده نشده است. چون نه در بودجه سالانه چنین رقمی پیش بینی شده است و نه تنخواهی به دولت داده شده و نه اینکه بودجه 91 تصویب شده است. پس مشخص است این پرداخت تخلف قانونی است. بعد می بینیم که یکی از دوستان جبهه پایداری می گویند این کار رئیس جمهور قانونی بوده است. این نوع حمایت بی دریغ این سوال پدید می آورد که دلیل این کار چیست؟ مگر مشخص نیست که این برداشت غیرقانونی بوده است؟
 
اما تلقی منتقدان این است که جبهه پایداری یکی از ابزارهای رئیس جمهور در فضای سیاسی ایران است. خود آقای رئیس جمهور هم هیچ گاه حمایت خودشان را از آقای مشایی حذف نکردند.
 یک گروه هم روزنامه ایران و ناشرین ویژه نامه های این روزنامه هستند .
 
فکر نمی کنید این امور برنامه ریزی شده است؟
 بنده مایل نیستم الان در این زمینه قضاوتی داشته باشم.
 
به دلیل مرحله دوم انتخابات؟
نه! دلایل مختلفی دارد. چه وجوبی است که ما بخواهیم همه چیز را باز کنیم؟! ما فعلا در دوران انتخابات هستیم.
 
در موضوع انتخابات ریاست جمهوری آینده با توجه به وضعیت انتخابات مجلس پیش بینی می کنید گروه های مختلف اصولگرا به سمت نامزدهای اختصاصی خود حرکت کنند یا اینکه بار دیگر با هم متحد می شوند؟
انشاء الله چو فردا شود، فکر فردا کنیم. اجازه بدهید مرحله دوم انتخابات مجلس بگذرد. موضع ما در انتخابات مجلس این بوده است که موضوع انتخابات ریاست جمهوری آینده را به مباحث روز بدل نکنیم. طبیعی است بعد از برگزاری انتخابات مجلس، اولین موضوع انتخابات ریاست جمهوری است و برخی از همین الان هم شروع کردند.
یکی از کاربران از شما سوال کردند فکر می کنید آقای خاتمی برای انتخابات ریاست جمهوری دوره بعد وارد عرصه شوند؟
 نمی دانم. بنده هیچ وکالتی برای پاسخ دادن از جانب ایشان ندارم.
 
 همچنین از شما سوال شده گزینه اصلاح طلبان برای انتخابات را چه کسانی می دانید؟
 اصلاح طلبان کسی را به آن معنا که بتواند رای ساز باشد ندارند.

تا کنون بر اساس آنچه در رسانه های مطرح می شود آقای عارف جدی ترین گزینه است و کسی هم به مخالفت با ایشان برنخواسته است.
 با احترام نسبت به ایشان، فکر می کنم ایشان رای آور نیستند. آنها باید به کسی به میدان بیایند که حرفی برای گفتن داشته باشد.

اتفاقا برخی منتقدان می گویند اصلاح طلبان با توجه به افزایش نارضایتی ها از عملکرد دولت ، شانس زیادی دارند.
 من چنین چیزی را نمی یابم. دلیلش هم این است که نامزد اصلاح طلبان چاره ساز این کارها نیست. مگر آقای عارف یک چهره اقتصادی قوی است که بتواند مشکلات کشور را حل کند؟
 
در مورد خود موتلفه تلقی این است که موتلفه نیاز به بازسازی دارد. چرا که تصمیم گیران این حزب کسانی هستند که اکنون بازنشسته می شوند. فکر نمی کنید موتلفه در شورای مرکزی اش نیاز به بازسازی و جوانگرایی دارد؟
هر تشکل در خط ولایت و حاضر در صحنه، دائم در شرایط مختلف مواضعش را براساس تکلیف شرعی و عقلایی تعیین می کند. اینکه می گویید در حزب موتلفه افراد پیر تصمیم گیر هستند، تلقی درستی نیست. موتلفه الان پیوند بین سه نسل است. نسل اول انقلاب امثال آقای عسگر اولادی که مرشد ما است. نسل دوم که میانسال های ما هستند و نسل جوان ما که کارهای اجرایی در خیلی از بخش ها با آنها است.
 
عرض من درباره نیاز به نوسازی موتلفه در شورای مرکزی است. بالاخره چهره های مثل آقای عسگر اولادی تصمیم ساز هستند...
در موتلفه مبنای تصمیم گیری قدیمی یا جدید بودن نیست. ما بر مبنای شرایط روز تصمیم می گیریم. گاه شده است که آقای عسگراولادی، نظراتی را در شورای مرکزی مطرح کردند اما رای نیاورده است. این طور نیست که فقط حرف ایشان در موتلفه حاکم باشد، خود ایشان هم اجازه شکل گیری چنین فضایی را نمی دهد. اما درباره سوال شما باید عرض کنم که سابقه تاریخی ما نشان می دهد که در هر دوره براساس شرایط روز تصمیم گیری کرده ایم. موتلفه از قبل از انقلاب و همزمان با تلاش ها برای شکل گیری حکومت اسلامی همیشه براساس وظیفه روز خود عمل کرده است. وقتی بعد از انقلاب حزب جمهوری اسلامی تشکیل شد، امام فرمودند که بروید در حزب جمهوری اسلامی ولی شاکله خودتان را از دست ندهید؛ ما هم براساس وظیفه وارد حزب شدیم. وقتی حزب تعطیل شد حزب موتلفه را تشکیل دادیم. در شرایط حاضر طبعا حزب موتلفه اسلامی نیاز به یک تجدید نظر در ساختار خود دارد. معلوم است که «شخصیت های حقیقی» گذشته ما پیر شدند و اکنون «شخصیت حقوقی» جای آن را گرفته است.
به همین علت حزب موتلفه در شرایط جدید به ضرورت بازسازی و نوسازی توجه دارد. اگر روزی امکان انتشار اسناد حزب موتلفه فراهم شود شما ملاحظه می کنید که در همه اوقات براساس نیاز روز کشور تصمیم گیری کردیم.
 
کاربران خبرآنلاین از شما سوال کردند چرا وقتی که هفت سال پیش آقای هاشمی از رئیس جمهور انتقاد می کرد، حزب موتلفه با انتقادهای آقای هاشمی مخالفت می کرد؟
 ما در دوران اصلاحات هم از دولت حمایت می کردیم. نظر ما این است که اگر کسی رئیس جمهور می شود، به احترام رای اکثریت مردم، تنفیذ ولی فقیه و احترام به قانون، باید حمایت کرد. منتها این امر مانع از انتقاد نمی شود و ما هم در این زمینه مانع نبودیم اما اگر در برخی از مواقع این امر به تقابل می انجامید، تذکرات دوستانه رامی دادیم. لذا ما در موارد گوناگون به آقای احمدی نژاد نامه های محرمانه نوشتیم و بعد از این هم اگر کسی نیاز به تذکر دارد، آن را انجام می دهیم و سعی می کنیم در این زمینه گرفتار افراط و تفریط هم نشویم.
 
آقای احمدی نژاد به چه تعداد از نامه های محرمانه ای که خطاب به ایشان نوشته اید پذیرفته اند؟
برخی از آنها را انجام دادند، منتها من آمار نگرفتم. اما اینکه نظرات ما وقتی به طور خصوصی به رئیس جمهور یا رئیس مجمع تشخیص، رئیس مجلس و رئیس قوه قضائیه می رود آنها این موضوع را درک می کنند که ما در این مساله به دنبال کمک هستیم و جدال و تخریب نداریم. معمولا هم این نوشته ها مورد استقبال آقایان قرار می گرفت. واقعیت این است که وقتی جناب آقای عسگراولادی با آقای خاتمی دیدار می کردند یا نامه می دادیم، ایشان از این نامه ها استقبال می کردند.
 
 واکنش های آقای احمدی نژاد هم این گونه بوده است؟
بله، ایشان هم همیشه لطف داشته است و هر جا تشخیص دهد، بدان عمل می کند. در مواردی هم عمل نکرده است. بالاخره ما که نامه نمی نویسیم که ایشان به حرف ما عمل کند. باید از ایشان تشکر کرد.
 
کاربران خبرآنلاین از شما درباره دلیل حمایتتان از آقای مرتضوی سوال کردند. آیا این موضوع به دوران حضور شما در قوه قضائیه ارتباط دارد؟
 به نظر شما درست بود در این زمان وزیر را به مجلس بکشانیم و هیاهو کنیم و بعد هم پس استیضاح را پس بگیریم. در این موقعیت مرحله دوم انتخابات آقای رئیس جمهور صبح زود به مجلس آمده بود، چون دستش از دوستان ما پر تر بود.
 
این حمایت به دوران حضور شما در قوه قضائیه ارتباطی دارد؟ ایشان در دوره شما به تهران منتقل شد؟
دوره بنده نبود دوره آیت الله یزدی بود و بنده هم یک خدمت گذار بودم. در آن دوران خیلی ها چهره فعالی شدند. بنده از خدمات هر کس تقدیر می کنم. آقای مرتضوی در بحث دوم خرداد و بحث برخی از جاسوسی ها خدمت کرد. مطلق گرایی هم نسبت به هیچ کس نمی کنم. اینکه در این دوران دوستانی در مجلس به دنبال استیضاح بودند، براساس تشخیص خودشان بود، با ما مشورت نکردند  بعد هم ما باید مصلحت نظام و کشور را در نظر بگیریم.
 
 کاربران خبرآنلاین از شما پرسیدند چرا از سیاست کنار نمی روید؟
دستشان درد نکند! بنده آماده ام هر زمان تکلیف شرعی از روی دوشم برداشته شد، راحت کنار بروم. ما به تکلیف شرعی تا اینجا در صحنه باقی ماندیم. یکی از بزرگان خدمت امام خمینی (ره) می رسند و عرض می کنند قصد کناره گیری از مسئولیت دارند، امام می فرمانید اگر سن بنای بر کناره گیری است، بنده باید کنار بروم. منتها مساله این است که ما سرباز ولایت هستیم و اگر بخواهیم کنار برویم باید کارمان تمام شده باشد، اگر با ما کار داشته باشند، طبیعتا در صحنه باقی می مانیم.
 
 یکی دیگر از کاربران هم از شما انتقاد کردند که چرا مجلس در خصوص گرانی های اخیر هیچ اقدامی نکرد؟
ما در مجلس تا جایی که مقدر بود و در حوزه اختیارات ما بوده است، همه با هم کار کردیم. اگر راه حل اساسی حل مشکل گرانی، رونق تولید است ما چند طرح در مجلس بررسی کرده ایم، مثل رفع موانع کسب و کار، فعال شدن تعاونی ها و بیمه بیکاری. خود این مساله مهمی است، مساله مربوط به مالیات که تخمینی است و در اختیار ممیز است و مبنای قانونی ندارد و موجب نارضایتی و فرار مالیاتی می شود. مساله صندوق توسعه ملی و.. در مجلس هشتم کارهای اصولی و زیر ینایی کردیم. خصوصا بنده که این گونه نیستم که بخواهم شعارهای داغ و تند و بی حاصل بدهم ولی در عمل کاری انجام نشود. مجلس جای داد زدن نیست، محل تدبیر کردن امور است. در خصوص بودجه که از عوامل موثر بر تورم است و در چند سال اخیر با تلاش مجلس متمم بودجه از بین رفت. مخصوصا بخش موتلفه و بنده مانع افزایش تورم شدیم. اصلاح قانون هدفمند کردن یارانه ها و اجرایی شدن آن با اجازه مجلس از این جمله است. مجلس تاکنون جلوی این مساله ایستاده و الا بنزین تا الان حداقل 1000 تومان شده بود و بعد هم گرانی هایش مبرهن بود.
 
اظهارات اخیر آقای الهام مشاور حقوقی رئیس جمهور هم سوال یکی دیگر از کاربران خبرآنلاین است. از شما خواستند ارزیابی تان را از این اظهارات بیان کنید؟
به نظر بنده آقای الهام باید خودشان جبران کنند. این مطالب از ایشان به عنوان یک حقوقدان انتظار نمی رفت.
 
 برخی می گویند این یک کاربرنامه ریزی شده بوده است. دلیل منتقدان هم این است که اعضای جبهه پایداری در خصوص سخنان ایشان هیچ موضعی نداشتند؟
 ذاتا معتقدم نباید نگاه بدبینانه داشته باشیم، مگر اینکه مدرک مستند داشته باشیم. اینکه هم چرا اعضای جبهه پایداری در این مساله سکوت کردند، فکر می کنم روشن است. این دوستان هر کس مطابق میلشان باشد، به او ایرادی نمی گیرند. آنها جنبه تمایلات گروهی شان قوی است و به یکدیگر انتقاد نمی کنند. البته ما این مبنا را که هر کس از ما باشد، حق است و هر چه از ما صادر بشود، صحیح است را مبنای اصولگرایانه نمی دانیم. به همین علت است که تعصب تشکیلاتی را امری درستی نمی دانیم و معتقدیم «تعصب بر حق» اصولگرایانه است.
 
دفاع شما از آقای باهنر نائب رئیس مجلس هم سوال یکی دیگر از کاربران است.چرا این مقدار از ایشان حمایت می کنید؟
چون کسانی که به ایشان حمله می کنند، حملاتشان روی واقعیت نیست. مشکل آنها نائب رئیسی مجلس و عدم همراهی آقای باهنر با نظرات آنها است. به همین علت معتقدند کسی که با ما نباشد، باید علیه او حرف بزنیم.
 
از شما همچنین سوال کردند که شما به عنوان نماینده مردم کجا برای مردم دلسوزی کردید؟ شما وابسته به طیف بازاری و پولدار موتلفه هستید و خبر از سختی معیشت مردم ندارید، کجا از حق ما دفاع کردید که الان دلمان خوش باشد به شما رای بدهیم.
در سنی که بعد از 50 سال در خدمت امام و رهبری خدمت کردم چرا خدمت نکرده باشم؟ بنده به شهدا بدهکارم. اگر هم دین نداشته باشم، انشاء الله که انسانیت را از دست نداده باشم. حتما هم دلسوزی کردیم و کارهایی که در مجلس هشتم در این زمینه انجام دادیم نخواستیم برای انتخابات خرج کنیم و الا می توانستم یک کتابچه بدهم و بگویم این کارها را کردم. منتها عیب این کار این بود که این اطلاع رسانی ها برای انتخابات بود، کاری که برای خدا می کنم پولی بابتش نمی گیرم. چه برسد به اینکه خدای نکرده بخواهیم اینها را ابزاری برای رای دادن مردم به خودم کنم.
اگر مردم به بنده رای دادند می روم و بار امانتم را به دوش می کشم. اگر هم رای ندادند، بنده به کارهای دیگری که برای انقلاب می توان انجام داد، می رسم.
ما برای تهران کار کردیم. فقط یک نمونه عرض می کنم، در موضوع آب و فاضلاب تهران چهار سال قبل که ما نماینده شدیم مسئولان وقت دولتی را به مجمع نمایندگان تهران دعوت کردیم و در آنجا مشکلات اساسی تهران را لیست کردیم که 12 مورد بود. آب، فاضلاب،بنای های فرسوده، ساخت و ساز های غیر مجار، ترافیک، گورستان و... از جمله مشکلات تهران بود.
می دانید که چاه های آب تهران مشکل دارد، ما برای حل این مشکل مساله سد ماملو را پیگیری کردیم و به حمد الهی در آخرین بازدید با جمعی از نمایندگان تهران، دیدیم خیلی کار شده است و امیدواریم در 5 ماه آینده سد آماده شود و بدین طریق مشکل آب تهران حل می شود و بقیه منابع آب ذخیره می شود. خوب آیا این خدمت کمی است؟
در خصوص فاضلاب اکنون با 2.5 میلون نفر از مردم تهران زیر پوشش فاضلاب هستند. و در شهر ری تاسیسات عظیم فاضلاب ایجاد شده است. از همان فاضلاب بهترین کود برای زمینهای کشاورزی تامین می شود. از یک طرف از گاز موجود آن، برق گرفته می شود.به اضافه اینکه آب برای زمین های کشاورزی فراهم می شود. اگر بتوانیم این اقدام را در مجلس نهم پیگیری کنیم در پنج سال آینده پوشش ، فاضلاب تهران به 10 میلیون نفر می رسد. از آن طرف، اگر آب تصفیه شود به زمین های کشاورزی اطراف تهران برود، دیگر ما کمبود آب نخواهیم داشت. به اضافه اینکه شغل ایجاد می شود. این یک خدمت بی سر و صدا است که انجام شده است یا در 6 ماه اخیر فاز اول فاضلاب اسلامشهر راه افتاد.
من در مجلس هشتم کارهای زیادی کردیم منتها قصد ندارم اینها را رسانه ای کنیم که مردم بر این اساس به بنده رای بدهند. این کارها برای خدمت به بندگان خدا بوده است.
 
یکی از کاربران از شما خواستند درباره درخواست عفو در زندان شاه توضیح دهید که آیا صحت دارد یا خیر؟
این دوستمان برود و پرونده ما را نگاه کنند. آقای سید حمید روحانی یک بار به بنده می گفت: «هیچ کس اندازه تو شاه را سر کار نگذاشت.» رژیم شاه حتی نتوانست یک اعتراف از من بگیرد. بالاخره مخالف نظام مشروطه سلطنتی نیستم. چون اگر می نوشتم مخالفم، باید زندان می رفتم. مگر بیکار بودم؟!
 
یکی از کاربران هم از موضع شما در خصوص دانشگاه آزاد انتقاد کردند و نوشته اند: «شما از دانشگاه آزاد مدرک دکتری گرفتید، در قضیه کناررفتن جاسبی و مصوبه های مربوط به دانشگاه آزاد هم موضعی شفاف از شما ندیدیم، شواهد نشان میدهد شما هم با لابی مدرک تحصیلی گرفتید. قبول دارید؟»
بنده در دانشگاه آزاد تدریس می کردم. بعد به بنده پیشهاد کردند مدرک خبرگان بی مدرک به شما بدهیم. نامه اش هم هنوز هست. بنده پاسخ دادم من چون هیچ امتیازی از نظام برای خودم نگرفتم، چرا باید اینجا امتیازی بگیرم. گفتم می روم و درس می خوانم. خدا را شکر که در مجلس سوم بنده رای نیاوردم و این فرصتی برای تحصیل بنده شد.
برای اینکه کسی به بنده ایراد نگیرد، مدرک حوزوی هم گرفتیم. در دانشگاه هم در آزمون پاره وقت و هم در حوزه تمام وقت شرکت کردم و در هر دو در سطح بالا نمره گرفتم. دلیلش هم این است که خودم برخی این علوم را تدریس می کردم.
در فوق لیسانس جزو 6 نفر ذخیره شدم. چون هر 6 نفر را پذیرفتند، بنده هم قبول شدم و نفر دوم یا سوم بودم. در دوره دکترا دار و دسته باندی لیبرال خیلی اذیتم کردند. از نمره 20 تا 6 را با هم داشتم. نمره 6 را در استراتژی های خلیج فارس استادی داد که جزو تیم لیبرال بود. در حالی که خودم به این درس کاملا آگاه بودم. حتی اعتراض هم نکردم. دلیلش هم این بود که ممکن بود این تلقی به وجود بیاید که بنده از موقعیت خودم استفاده کردم ولی به آن استاد لیبرال گفتم: «من این درس را مجدد می گیرم ولی این رسوایی برای شما است باقی می ماند که نقطه نظر سیاسی خود را در امر تدریس علیه دانشجو به کار برده اید. دوره دکترا هم عالمی داشت. پایان نامه دکترای من عنوانش «حمله آمریکا به عراق و تاثیرات آن بر پیمان آتلانتیک شمالی» بود. این پایان نامه حدود 866 صفحه بود، یعنی یک کتاب کامل. هر کس این پایان نامه را ببیند دیگر از این سخنان نخواهد گفت.
بنده چه نیازی دارم که آقای دکتر جاسبی به من نمره بدهد؟ مگر بنده اهل تقلب هستم؟! اینها بازی های سیاسی است. چون هیچ چیز منفی از بنده گیر نمی آورند، مجبور می شوند به موضوع تحصیل بنده گیر بدهند.
 

/27212

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 210365

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
9 + 5 =