در دنیای کسبوکار، برخی برندها تنها یک نام یا محصول نیستند؛ آنها روایت یک سفر، یک علاقه و یک باور عمیق هستند. داستان کیا گالری نیز از همین جنس است. این برند، زادهی علاقهی شدید «ایمان کیا» به هنر و جواهرسازی است؛ علاقهای که مسیر زندگی یک دامپزشک جوان را کاملاً تغییر داد و او را به یکی از موفقترین کارآفرینان در صنعت زیورآلات هنری تبدیل کرد.
در این گفتوگو، با ایمان کیا همراه شدیم تا از زبان خودش، داستان تولد و رشد کیا گالری را بشنویم؛ داستانی که از سالها شاگردی بدون حقوق، تا راهاندازی اولین نمایشگاه خانگی و تبدیل شدن به یک برند ملی را در بر میگیرد. این گزارش، نه تنها روایت یک موفقیت اقتصادی، بلکه الگویی الهامبخش برای تمام کسانی است که به دنبال تحقق رویای خود هستند.
تولد یک علاقه: شروع سفر از کارگاه جواهرسازی
ایمان کیا، متولد ۱۳۵۸، با وجود تحصیلات آکادمیک در رشته دامپزشکی، از همان کودکی شور و شوق عجیبی به هنر و زیورآلات داشت. او میگوید: «هر بار که از جلوی طلافروشیها عبور میکردم، ظرافت طلاها توجهش را جلب میکرد و همیشه در ذهنش این سوال بود که چگونه چنین آثار دقیقی ساخته میشوند.»
پس از پایان تحصیلات، او تصمیم گرفت به جای دنبال کردن مسیر آکادمیک خود، به دنبال علاقهاش برود. از طریق یکی از دوستان خانوادگی، وارد یک کارگاه حرفهای به نام «ایرابل» شد؛ کارگاهی که در زمینه تولید محصولات صادراتی جواهر فعالیت میکرد و بهترینهای صنعت جواهرسازی ایران در آنجا مشغول به کار بودند.
شروع کار برای ایمان آسان نبود. او از خانوادهای با پیشزمینهی معماری و سطح اقتصادی خوب میآمد، اما در کارگاه «ایرابل» مجبور شد از پایینترین سطح، یعنی شاگردی، شروع کند. به مدت سه سال، بدون دریافت حقوق و با تلاشی بیوقفه، تمامی مراحل ساخت جواهرات را آموخت. حمایتها و انگیزههایی که از سوی آقای معرفت، مدیر کارگاه، دریافت کرد، نقش مهمی در تداوم مسیرش داشت.
در ادامه، با یکی از طلافروشیهای معروف خیابان گاندی به نام «جواهرفروشی فرهاد» آشنا شد و به مدت سه سال به عنوان مخراجکار مشغول به کار شد. در این دوره، علاوه بر تقویت مهارتهای فنی، تجربهی ارزشمندی در حوزه فروش نیز به دست آورد که نقطه شروع ورود او به دنیای بیزینس بود.
جرقهی کارآفرینی و تولد کیاگالری
با تقویت مهارتهای فنی و کسب تجربههای ارزشمند در کارگاههای جواهرسازی، ایمان کیا کمکم شروع به گرفتن سفارشهای شخصی از دوستان و آشنایان کرد. ایدههایی که از سوی نزدیکانش برای راهاندازی یک کسبوکار مستقل مطرح میشد، جرقهای شد تا با سرمایهی مشترک خودش، همسرش و یکی از دوستان، اولین گام را در مسیر کارآفرینی بردارد. این تصمیم، نقطه عطفی در زندگی او بود؛ مسیری که از شاگردی بدون حقوق آغاز شده بود، حالا به رویای داشتن یک برند شخصی میرسید.
او در کنار کار اصلی، به آموزش مداوم خود نیز اهمیت میداد و در کلاسهای طراحی، سنگشناسی و جواهرشناسی شرکت کرد. این دانش و تجربه، به او کمک کرد تا سبکی متفاوت را در تولید زیورآلات دنبال کند: کارهای خاص و مینیمال. این سبک، با جریان غالب بازار آن زمان که بیشتر بر جواهرات پرزرقوبرق تمرکز داشت، تفاوت داشت. اولین نمایشگاه خانگیاش را برگزار کرد که با استقبالی فراتر از انتظار مواجه شد. این موفقیت اولیه، به او اعتمادبهنفس لازم را داد تا تصمیم بگیرد هر سال مجموعهای جدید طراحی کند و یک نمایشگاه کوچک برگزار کند. این رویکرد، نه تنها به معرفی برند کیاگالری کمک کرد، بلکه باعث شد تا یک جامعه کوچک اما وفادار از مشتریان، حول این برند شکل بگیرد.
از ریسک بزرگ تا موفقیت در پاساژ اقدسیه
پس از مدتی، با وجود نگرانیها و ریسکهای موجود، ایمان کیا یک مغازه کوچک در پاساژ اقدسیه اجاره کرد. برای تأمین سرمایه، حتی ماشین شخصیاش را فروخت تا بتواند هزینههای راهاندازی را پوشش دهد. او از همان ابتدا یک چشمانداز روشن برای برند کیاگالری داشت: ارائهی محصولاتی خاص، با کیفیت و با قیمت مناسب برای قشر متوسط جامعه. او معتقد بود که همه باید بتوانند از زیورآلات زیبا و هنری لذت ببرند.
دکور مغازه و نحوهی برخورد با مشتری بهگونهای طراحی شده بود که هر کسی، فارغ از سطح اجتماعی و اقتصادیاش، احساس راحتی برای ورود و پرسوجوی قیمت داشته باشد. همین سیاست مشتریمدارانه باعث شد که در همان سال اول فروش بسیار خوبی داشته باشند و با وجود نوپا بودن، جای خود را در بازار باز کنند.
در آن زمان، هنوز اعتبار مشخصی در بازار نداشتند و ایمان کیا هر روز با پول حاصل از فروش، برای خرید طلا به بازار میرفت. این تلاش روزانه، به تدریج به ثمر نشست و او توانست بهمرور با افراد فعال در بازار طلا ارتباط بگیرد و اعتبار کسب کند. این روند باعث شد که دیگر نیاز نباشد هر روز به بازار برود و شرایط کار آسانتر شد. این تجربه، نشاندهنده اهمیت پشتکار و اعتمادسازی در مسیر رشد یک کسبوکار است.
عبور از چالشها و آغاز یک فصل جدید
با رونق گرفتن کسبوکار، درست یک سال مانده به پایان قرارداد اجاره، صاحب ملک تصمیم گرفت خودش مغازه را اداره کند. این اتفاق، یک چالش بزرگ بود، اما ایمان کیا از آن به عنوان یک فرصت استفاده کرد. او مغازهای قدیمی در میدان احتشامیه را پیدا کرد که متعلق به خواهر همسرش بود. با وجود ظاهر کهنهی فضا، تصمیم گرفت کار را در همانجا ادامه دهد.
در این دوره، با استفاده از بستهبندیهای خاص، طراحی مدرن و راهاندازی باشگاه مشتریان کوچک، تلاش کرد ارتباط نزدیکتری با مشتریها برقرار کند. او حتی از اولین کسانی بود که صفحهای در فیسبوک برای کیاگالری راهاندازی کرد و توانست مشتریان زیادی را از طریق فضای آنلاین جذب کند.
جابهجایی به احتشامیه با اطلاعرسانی کامل به مشتریان از طریق تماس و پیامک همراه بود. برگزاری مسابقات طراحی و عکاسی، مشارکت دادن فروشندگان در سود، و ارائهی خدمات رایگان باعث شد محبوبیت کیا گالری بهسرعت افزایش یابد. فلسفهی فروش با سود کم اما فروش زیاد، موجب چرخش مالی خوب و رضایت مشتریان شد. این رویکرد، در نهایت به شناخته شدن برند کیا گالری منجر شد.
فلسفه برندینگ: تبلیغات دهان به دهان و خدمات پس از فروش
با شناخته شدن برند، ایمان کیا زمان بیشتری را در کارگاهها سپری میکرد تا بر کیفیت تولید نظارت داشته باشد و همزمان، به امور برندینگ و تبلیغات نیز میپرداخت. او به خوبی میدانست که در بازار رقابتی، تنها کیفیت محصول کافی نیست و برندسازی یک ضرورت است. از این رو، اسپانسری در رویدادهای ورزشی، موسیقی و دیگر حوزهها را به عنوان بخشی از استراتژی برندینگ خود قرار داد.
اما بهترین و موثرترین نوع تبلیغات، به گفته خودش، تبلیغات دهان به دهان بود که از کیفیت بالا و خدمات پس از فروش بینظیر حاصل میشد. او با یک مثال ساده، این فلسفه را توضیح میدهد: «اگر مشتری گردنبندی را فقط برای یک شب عروسی میخواست و فردا آن را برمیگرداند، کیاگالری بدون مشکل از او پس میگرفت.» این شیوهی تعامل انسانی و اعتماد به مشتری، باعث وفاداری عمیق مشتریان و افزایش اعتبار برند شد.
با گذشت زمان، الهامگیری از برندهای جهانی و خلاقیت در طراحی باعث شد سبک کاری خاص کیاگالری شناختهشده و حتی الگو شود. امروزه، این برند به چنان جایگاهی رسیده که حدود ۴۰۰ نفر بهصورت مستقیم و ۲۰۰ نفر بهصورت غیرمستقیم با مجموعه همکاری دارند و در بسیاری از مراکز خرید، برندهای دیگری دیده میشوند که سبک کاری کیاگالری را دنبال میکنند. این رشد و تاثیرگذاری، گواهی بر موفقیت یک رویکرد مشتریمحور و مبتنی بر کیفیت است.
بامن؛ همراهی در مسیر وفادارسازی مشتریان
در دنیای پررقابت امروز، وفاداری مشتریان دیگر یک مزیت نیست، بلکه یک ضرورت برای بقای کسبوکار است. کیاگالری از همان ابتدا با ارائه خدمات پس از فروش رایگان و تعامل انسانی با مشتریان، بر این اصل تأکید داشت. این رویکرد ارزشمند، اکنون با همکاری با پلتفرمهای مدرنی مانند بامن، شکلی جدید و کارآمد به خود گرفته است.
بامن با ارائه خدمات نوآورانه، به کسبوکارهایی مانند کیاگالری کمک میکند تا ارتباط خود را با مشتریان، به شکلی پایدار و هوشمندانه حفظ کنند. باشگاه مشتریان سپ و اپلیکیشن بامن، با ارائه سیستم بازگشت وجه (کشبک) به مشتریان، آنها را به خریدهای مجدد تشویق میکنند و به این ترتیب، وفاداری آنها را افزایش میدهند. این ابزارها، به کیاگالری این امکان را میدهند که بدون نیاز به هزینههای تبلیغاتی سنگین، مشتریان خود را حفظ کرده و به توسعه برند بپردازد.
بامن به عنوان یک شریک استراتژیک، با ارائه پلتفرمی قوی، به کسبوکارها این فرصت را میدهد که مشتریان خود را بهتر بشناسند و با ارائه پیشنهادهای شخصیسازیشده، تجربه خرید آنها را بهبود بخشند. این همکاری، یک الگوی موفق از تلفیق ارزشهای سنتی و مشتریمداری با راهکارهای نوین فناورانه است که به کسبوکارها کمک میکند تا در دنیای پرچالش امروز، همواره یک گام جلوتر باشند.
از آموزش تا توسعه: نگاهی به آینده کیا گالری
در نهایت، ایمان کیا برای حفظ و گسترش سبک و فلسفه برند، یک آموزشگاه تخصصی راهاندازی کرد تا این دانش و تجربه ارزشمند را به نسلهای جدید منتقل کند. او با این کار، نه تنها به مسئولیت اجتماعی خود عمل کرده، بلکه به توسعه صنعت جواهرسازی کشور نیز کمک میکند. بسیاری از شاگردان او امروز برند یا فروشگاه خود را دارند و توانستهاند با الگوبرداری از کیاگالری، مسیر موفقیت خود را آغاز کنند.
با افزایش تقاضا و محبوبیت روزافزون برند، کیاگالری تصمیم گرفت شعبههای بیشتری در نقاط مختلف ایران افتتاح کند تا دسترسی مشتریان به محصولات خاص و هنری خود را آسانتر کند. امروزه، این برند به عنوان یکی از موفقترین برندهای زیورآلات هنری و خاص در ایران شناخته میشود و با تکیه بر اصولی مانند کیفیت، نوآوری و مشتریمداری، به مسیر رشد و توسعه خود ادامه میدهد. آینده کیاگالری، نه تنها در تولید محصولات جدید، بلکه در انتقال دانش و الهامبخشی به نسلهای آینده کارآفرینان است.
جمعبندی: بامن؛ پلی میان هنر و فناوری
داستان کیاگالری، روایت تحقق یک رویاست که از دل یک علاقه درونی متولد شد. این برند، با تکیه بر اصولی مانند کیفیت بینظیر، خدمات پس از فروش مشتریمدارانه و خلاقیت در طراحی، توانست از یک کارگاه کوچک به یک برند ملی تبدیل شود. این موفقیت، حاصل ترکیب ارزشهای سنتی با ابزارهای نوین است.
در این مسیر، استفاده از پلتفرمهای هوشمند و فناورانهای مانند بامن، به کیاگالری کمک کرده تا ارزشهای خود را به شکلی مدرنتر به مشتریان ارائه دهد. بامن با ایجاد یک پل ارتباطی میان کسبوکارهایی مانند کیاگالری و مشتریان، به توسعه پایدار برندها کمک میکند. باشگاه مشتریان سپ و اپلیکیشن بامن، با ارائه سیستم بازگشت وجه (کشبک) به مشتریان، آنها را به خریدهای مجدد تشویق میکنند و به این ترتیب، وفاداری آنها را افزایش میدهند. این همکاری، یک الگوی موفق از تلفیق هنر و فناوری است که نشان میدهد چگونه میتوان با بهرهگیری از ابزارهای هوشمند، به موفقیتهای بزرگ دست یافت و تجربهای منحصربهفرد برای مشتریان خلق کرد.
نظر شما