به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، آغاز این برنامه قطعه «سیاناو» از مجموعهی «عیاران» ساختهی احمد پژمان بود که توسط ارکستر سازهای ایرانی «سلانه» به رهبری دانیال شاهمحمدنبی اجرا شد. در این برنامه پیام صوتی فرهاد فخرالدینی(استاد پیشکسوت موسیقی) که به دلیل کسالت توانسته بود در این مراسم حاضر شود پخش شد. او در این پیام ضمن قدردانی از بابک خضرایی (ریاست دانشکده موسیقی دانشگاه هنر ایران) برای برگزاری این مراسم از نقش برجستهی احمد پژمان در موسیقی ایران یاد کرد.
حمیدرضا دیبازر: احمد پژمان قدی بلندتر از مرگ داشت
حمیدرضا دیبازر، آهنگساز و استاد دانشکده موسیقی دانشگاه هنر ایران، در آیین گرامیداشت احمد پژمان ضمن بیان خاطراتی از بیش از سه دهه آشنایی با این آهنگساز برجسته گفت:احمد پژمان نهتنها استاد ما بود، بلکه بخشی از خانوادهی موسیقی ایران است؛ انسانی که هیچگاه از تجربه، یادگیری و خلق اثر تازه بازنایستاد.
وی با اشاره به خاطرهای از پژمان افزود: روزی با بغضی پنهان گفتند که بعضی دوستان گفتهاند پژمان ملودیساز نیست. اما پاسخ او نه گلایه بود، نه انکار، بلکه آفرینش اثری تازه به نام سایههای خورشید؛ اثری که سرشار از ملودی و عاطفه است. من از او آموختم که رنج، میتواند زایندهی خلاقیت باشد.
دیبازر با یادآوری نخستین دیدارش با احمد پژمان گفت:دانشجوی ترم دوم بودم که برای نخستین بار او را دیدم؛ مردی با موهای سپید، چهرهای مهربان و غرورآمیز، و حضوری آرام. همان روز فهمیدم که بزرگی، همیشه در کنار سادگی و انسانیت معنا پیدا میکند.

این استاد دانشگاه دربارهی شیوه آموزشی احمد پژمان اظهار کرد: پژمان هیچگاه به آموزش فرمولمحور و نظاممند اعتقاد نداشت. او میگفت آهنگسازی را نمیشود در فصل و نمودار محدود کرد. آموزش برای او یعنی انتقال تجربه، شهود و کنجکاوی. شاید به همین دلیل در نظام آکادمیک امروز، شاگردانش کمتر توانستند او را در قالبهای رایج بگنجانند، اما پژمان همواره معلمی الهامبخش بود.
او در ادامه درباره منش و نگاه این آهنگساز فقید گفت: پژمان هیچگاه اسیر نامها و برندها نمیشد. برای او فقط خود اثر اهمیت داشت، نه خالقش. بیپرده میگفت، بیواهمه نقد میکرد و مرعوب نمیشد. نسبت به خودش هم بیرحم بود؛ به محض خلق اثری، آن را رها میکرد و سراغ تجربهای تازه میرفت. برایش موسیقی، کار نبود ـ زندگی بود.
دیبازر در پایان با اشاره به یکی از آخرین تماسهایش با احمد پژمان گفت: شبی حوالی دو بامداد تماس گرفت و گفت: «حمید، کنسرتوی ویولن بتهوون را دوباره گوش کردم، حق با تو بود، از برامس بهتر است.» همان لحظه فهمیدم که او تا آخرین لحظه، یک هنرجوی ابدی باقی ماند.
او تأکید کرد:خوشحالم که در زمان حیاتش توانستیم از او قدردانی کنیم. احمد پژمان برای من نماد صداقت، شرافت و خلاقیت در موسیقی ایران است. پژمان رفت، اما آثارش قدی بلندتر از مرگ دارند.
پس از این سخنان کوئینتت زهی به سرپرستی دانیال خلیفه قطعهی «سوران» از مجموعه «دیورتیمنتو» ساختهی احمد پژمان را اجرا کردند.
محمدرضا تفضلی: فراق پژمان جبرانناپذیر است، اما دوام او تا یاد ایران زنده است
محمدرضا تفضلی، آهنگساز و استاد دانشگاه، در آیین یادبود زندهیاد احمد پژمان که به همت دانشگاه هنر برگزار شد، با ابراز سپاس از حضور استادان و هنرمندان گفت: سه بار سخن گفتن درباره احمد پژمان در فاصله چند ماه کاری دشوار است. نخستین سخنرانیام در نکوداشت احمد پژمان در کانادا انجام شد، زمانی که هنوز تلخی فراق استاد را تجربه نکرده بودیم. دومین سخنرانی اما تنها چند روز پس از درگذشت او ایراد شد و بیشتر به دلنوشتهای برای وداع بدل شد.

تفضلی متنی را برای این سخنرانی آماده کرده بود. در بخشهایی از این متن آورده بود: «به انگیزه برگزاری مراسم یادبود پژمان که دانشگاه هنر متولی آن است بایستی از او سخن گفت. بلی دانشگاه هنر. همان دانشگاه که بعد از سالها دوری از وطن در انتهای دههی پرحادثهی ۶۰ با آغوش باز پذیرای پژمان شد. همان پژمان که با کارنامهی پربار سالهای دور که برای اعتبارش تا به امروز کفایت میکرد و با کارنامهی غمبار ناشی از جلای وطن و اکنون با انگیزهای نو و برای آغاز مرحلهای جدید در زندگی دوباره پا به میهن میگذاشت، نسل جوان دانشگاه هنر را شیفتهی توانمندی و مهارت هنری و همزمان رفتار فروتنانه و انسانی خود کرده و یک پدیده استثنایی در آن روزگار بود و این سطح از فروتنی از یک استاد ماهر تا به امروز در موسیقی ایران بسیار زبانزد است.
و چه بگویم از پژمان؛ پژمانی که در کسوت استادی شصتساله با یک جوان خام بیستو اندیساله پای تلفن بارها و بارها حتی تا چهار ساعت دربارهی موسیقی گفتگو میکرد. نهآنکه متکلم وحده باشد. مجال صحبت برابر میداد. پژمانی که اولین پارتیتور خامدستانه همان جوان را بیش از یک ساعت، میزان به میزان، بررسی و با سخاوت تمام نکات آموزندهی فراوان برای اصلاح آن ذکر کرد.پژمانی که در غربت تحصیل اینجانب در فرسنگها دور از وطن موسیقی اش قوت قلب و یادآور ایران بود؛ بلی ایران.
چه احساسها که نسل ما با نوار کاست «حماسه» با نام اصلی «طرحهای سمفونیک» که گلچینی از برجستهترین آثار قبل از انقلاب پژمان بود تجربه نکرد و از آنکه پژمان، آن کمپوزیتور و ارکستراتور قهار را امروز از سر ناچاری در چنبرهی سازهای الکترونیک محصور میدید چه افسوسها که نخورد. چه شعفهای محدود اما باز امیدبخش را در همان اصوات الکترونیک، فیالمثل در موسیقی فیلم هنرپیشه محسن مخملباف، جستجو نکرد. حال تصور کنید بعد از سالها انتظار، وقتی اثر عظیم «ناگهان رستخیز» بر روی اشعار مولوی، حافظ، خواجه عبدالله انصاری و فردوسی که تولد دوبارهای در کارنامه آهنگساز بود را شنیدیم چه شعف اینبار بزرگی در وجودمان پدیدار گشت. گویی با تولد دوباره آهنگساز مخاطبانش هم از نو تولدی دوباره یافتند.»
او در پایان گفت: فراق پژمان جبرانناپذیر است، اما دوام پژمان رها از کالبد جسم، تا زمانی که یاد ایران زنده است، پایدار خواهد ماند.
مهدی قاسمی: شیوهی نگاه احمد پژمان به زندگی و موسیقی الهامبخش بود
مهدی قاسمی، رهبر گروه کر شهر تهران، با اشاره به تأثیر بیبدیل استاد احمد پژمان بر زندگی حرفهای و شخصی خود، خاطراتی شنیدنی از آموزشهای و همکاری با او بیان کرد. قاسمی گفت: آقای پژمان نه تنها در مسیر موسیقی من اثرگذار بودند، بلکه شیوه نگاه و نگرششان به هنر و زندگی هم برایم الهامبخش بود.
او به دورههای اولیه فعالیتهای خود اشاره کرد و افزود: نسلی بودیم که نه ویکیپدیا داشتیم و نه اسپاتیفای، و یادم میآید با چه سختی، کاستها و آثار موسیقی را تهیه میکردیم. آقای پژمان در میان هنرمندان آن نسل، وزنهای بسیار قابل احترام بودند.

قاسمی همچنین اولین دیدار خود با استاد پژمان را در جشنواره جوان در زمستان سال ۷۱ یادآوری کرد و گفت: در آن زمان، تجربه حضور در کلاسهای ایشان بسیار متفاوت و آموزنده بود. هرچند در ابتدا تردید داشتم، اما برخورد انسانی و روش تدریس پایهای ایشان، درس بزرگی برای من شد.
او ادامه داد: آقای پژمان با حافظهای بینظیر و توانایی خلاقانه، در تمامی حوزههای موسیقی از موسیقی سمفونیک تا پاپ و موسیقی الکترونیک فعال بودند و هیچ محدودیتی برای خود قائل نمیشدند. در تمام سالهایی که با ایشان آشنا بودم، هیچگاه شاهد بدگویی یا کوچکشمردن دیگران از سوی ایشان نبودم.
قاسمی در پایان از تلاش خود برای اجرای یکی از آثار کمتر دیدهشده استاد پژمان، قطعه «پاکوبان» یا «رقصهای روستایی» خبر داد و گفت: با کمک ارکستر هنرستان دختران و همکاران، امیدواریم تا پایان دیماه بتوانیم این اثر اجرا کنیم. این قطعه، مانند بسیاری از آثار استاد پژمان، نشاندهنده دقت و انتقاد مداوم او نسبت به خود و آثارش است.
در ادامه گروه کر شهر تهران به رهبری مهدی قاسمی دو قطعهی «ای یار» و «آینه» را اجرا کردند.
کارن کیهانی: احمد پژمان نماد اصالت است
کارن کیهانی، آهنگساز و استاد هنرستان موسیقی و دانشگاه، در این مراسم به بیان خاطرات و تجربههای شخصی خود از استاد پژمان پرداخت. این آهنگساز گفت: پژمان همواره الگویی از صداقت و اصالت بود. او هیچگاه تحت تأثیر نامها و برندها قرار نمیگرفت و تنها به کیفیت اثر اهمیت میداد.
وی به یادآوری گفت که استاد پژمان به نقدهایی که به آثارش وارد میشد، هیچگاه واکنش منفی نشان نمیداد و به جای آن، آثار جدید خلق میکرد. نمونهای از این رویکرد، آلبوم سایههای خورشید است که با تمرکز بر ملودی ساخته شد.
کیهانی همچنین به نحوه تعامل استاد پژمان با دانشجویان اشاره کرد و گفت:او معلمی متفاوت بود؛ حتی زمانی که نمیدانست، صادقانه میگفت «نمیدانم».

وی افزود: پژمان تا پایان عمر، هنرجوی ابدی ماند. او هیچگاه به آثار خود وابسته نبود و همیشه آماده بود تا تجربه جدید خلق کند. موسیقی برای او نه حرفه، که شیوه زندگی بود.
کارن کیهانی در پایان گفت: اما فراتر از همه اینها، پژمان برای من نماد اصالت است.در دورانی که معیار موفقیت در هنر، تعداد دنبالکنندهها و سرعت دیدهشدن است، پژمان یادآور نسلی است که ارزش را در عمق میجست، نه در تعداد. او به ما آموخت که اگر قرار است راهی در هنر بپیماییم، آن راه از درون میگذرد، نه از صحنههای پرنور.
پژمان به ما یاد داد که هنرمند بودن، یعنی شجاعتِ تنها ماندن در غار خلوت خود، نوشتن، پاک کردن، و دوباره نوشتن.
او به ما نشان داد که راه هنر، صفی نیست که در آن نوبت بگیریم؛ مسیری است که هرکس باید به تنهایی بپیماید.
در ادامه، محمدجواد بهرامی قطعه سوم از مجموعهی «پارساوا» ساختهی احمد پژمان را با پیانو نواخت..
کمال تبریزی: احمد پژمان یک آهنگساز استثنایی برای موسیقی فیلم بود
کمال تبریزی، کارگردان سینما و تلویزیون در بخش پایانی مراسم گرامیداشت احمد پژمان از همکاری خود با این آهنگساز یاد کرد. تبریزی با اشاره به تجربه همکاری خود با آهنگسازان مختلف گفت: یکی از نگرانیهای بزرگ هر کارگردان در مرحله موسیقی فیلم این است که چگونه بتواند آنچه در ذهن دارد را به آهنگساز منتقل کند. با آقای پژمان اما این مسئله به شکل حیرتانگیزی حل میشد. قطعاتی که ساخته میشد دقیقاً همان چیزی بود که تصور کرده بودم. موسیقی نه تحمیل بر صحنه بود و نه جدا از آن؛ بلکه به شکلی طبیعی جزئی از صحنه میشد.

او به دشواریهای کار در دوران غیردیجیتال اشاره کرد و افزود: پژمان با تسلط و حساسیت ویژه خود، قطعاتی خلق میکرد که همراه تصویر کامل و هماهنگ بود. او موسیقی را نه به عنوان یک اثر انتزاعی، بلکه به عنوان جزئی از روایت فیلم میساخت.
این کارگردان سینما و تلویزیون گفت: پژمان بارها قطعات موسیقی را بازنویسی کرد تا با تصویر هماهنگ شود. مهارت او در ترکیب صدا، دیالوگ و آمبیانس صحنه، تجربهای منحصر به فرد در موسیقی فیلم برای من بود.
کمال تبریزی در پایان سخنان خود با اشاره به اهمیت و جایگاه پژمان در موسیقی فیلم ایران گفت: ما در حوزه موسیقی فیلم ایرانی یک انسان استثنایی را از دست دادیم و شاید به این زودیها نتوانیم جایگزینی برای او تصور کنیم.
در این برنامه بخش هایی از فیلم زندگی و آثار احمد پژمان به روایت این هنرمند پخش شد. از هنرمندان حاضر در این مراسم میتوان به مجید درخشانی، مینا افتاده، شروین مهاجر، رضا مهدوی، کوروش متین، محسن الهامیان و جمع زیادی از استادان دانشگاه موسیقی اشاره کرد.
۵۹۲۴۳
نظر شما