۰ نفر
۲۵ اردیبهشت ۱۳۹۱ - ۱۳:۳۰

دکتر محمد حسن شیخ الاسلامی

دور جدید مذاکرات ایران و 1+5 در استانبول ترکیه، مدتها پیش از برگزاری تا چه رسد به پس از آن، واکنش های فراوانی را بر انگیخته است. پس از 11 ساعت مذاکره، دکتر سعید جلیلی به همراه خانم کاترین اشتون، این بار با لبخندی بر لب، در برابر خبرنگاران حاضر شدند و از مثبت بودن فضای مذاکرات و توافق طرفین برای ادامه کار بر مبنای معاهده عدم اشاعه (NPT) سخن گفتند. بنابر اعلام رسانه ها قرار است معاونین دو طرف در باب دستور کار نشست بعدی مذاکره و توافق کنند تا دور بعدی مذاکرات روز سوم خرداد آینده این بار در بغداد برگزار شود. در همین چارچوب نخست وزیر عراق نیز این روزها به همراه هیئتی بلند پایه به ایران سفر کرده است تا در باره توسعه روابط دوجانبه و البته آماده سازی فضا و شرایط برای دور بعدی مذاکرات با مقامات جمهوری اسلامی ایران رایزنی کند.
تجزیه و تحلیل دقیق آنچه در جریان مذاکرات رخ داده و سپس نتیجه آن عملا ممکن نیست، چرا که اطلاعات قابل اتکای قابل توجهی از جریان مذاکرات منتشر نشده است. آنچه هست مجموعه ای است از اطلاعات جسته و گریخته که توسط افراد غیر مسئول یا نیمه مسئول در ایران و یکی دو مصاحبه انجام شده یا یادداشت های نوشته شده توسط افراد رده سه و چهار طرف اروپایی انتشار یافته که چندان محل اعتماد نیست. به این ترتیب آنچه در دست است توده انبوهی از متون تولید شده و مصاحبه های انجام شده است که بیش از انکه بر داده های دقیق و قابل اعتماد مبتنی باشد بر خواسته ها و آرزوهای تولید کنندگان آنها یا بر دانش نسبی آنها نسبت به مجموعه فرایندهای مربوط به موضوع هسته ای ایران و روابط ایران و غرب یا ایران و امریکا یا تلاشهای متمرکز صهیونیست ها در غرب مبتنی است. مقامات رسمی احتمالا به دلیل حساسیت فراوان موضوع از انتشار اطلاعات خودداری می کنند و به تکرار دوباره و چندباره مواضع رسمی و محتاطانه، آنگونه که روندهای ظریف و شکننده توافق شده در مذاکرات را به مخاطره نیفکند، بسنده می کنند. از این روست که همه این یادداشتها، تحلیلها و مصاحبه ها، از جمله همین نوشته، را باید با احتیاط دید و خواند و ضعف اطلاعاتی عموم نویسندگان و گویندگان، از جمله این نگارنده، را به عنوان پیش فرض باید در نظر داشت.
پرسشهای راهبردی و کلی مطرح حول موضوع از نگاه نگارنده، به این موارد مربوط می شوند: نخست آنکه چه انگیزه یا انگیزه هایی فراتر از مواضع رسمی کشورها در این خصوص، طرفها را به آغاز مجدد فرایند مذاکرات ترغیب و سپس متقاعد کرده است؟ و در همین ارتباط این پرسش که آیا ما و غربیها در تلاش برای حل مسئله هسته ای جدی هستیم؟ آیا حضور طرفها در مذاکرات را باید اقدامی تاکتیکی دید و خواند یا کنشی راهبردی؟ دیگر آنکه آیا تلاش اخیر برای مذاکره در باب موضوع هسته ای، جزئی از تلاش بزرگتر قبلی طرفها برای حل و فصل مسائل فیما بین ایران و غرب است؟ یا آغاز آن؟ یا نتیجه آن؟ و یا اصولا ارتباطی میان این دو نیست. سوم آنکه در شرایط فعلی و با توجه به مذاکرات فشرده ایران و آژانس هسته ای در چند سال گذشته و فشارهای مستمر غرب بر ایران که در قالب تحریمهای دوجانبه، چندجانبه و بین المللی و ایراد اتهامات بی اساس در باب تروریزم و مداخله در کشورهای دیگر و نقض حقوق بشر و مسائل مشابه مطرح است و با توجه به موضع صریح و روشن نظام در باب کوتاه نیامدن از حقوق هسته ای ملت ایران و نیز با عنایت به آنکه فضای مذاکرات و مطالبات اصولا سیاسی است و نه حقوقی، که تکلیف ایران به لحاظ حقوقی روشن است، چه چیزی قابل مبادله و بده و بستان است؟ اگر به فرض نیت ما و طرفهای غربی حل مسئله یا دست کم کاهش تنشها باشد، آنچه که قرار است به ما پیشنهاد کنند یا پیشنهادکرده اند چیست و ما قرار است در چه زمینه ای با آنها راه بیاییم؟ از چه چیزی می خواهیم صرف نظر کنیم؟ چهارم؛ با توجه به مواضع اخیر روسیه و چین در مورد سوریه، آیا برداشت ما از آمادگی این دو کشور در باب نقشی که در دور اخیر مذاکرات ایفا خواهند کرد یا توقعی که از آنان داریم متحول شده است؟ آیا انتظار داریم روسیه و چین جدیدی را در مذاکرات ببینیم که قابل اعتمادتر و در مقاومت در مقابل مطالبات غیرقانونی غرب استوارترند؟ آیا تصور می کنیم روسیه و چین به ارزیابی درست تری از ماهیت روابط خود با ایران رسیده اند؟ و پنجم آنکه؛ به جز معاهده عدم اشاعه، چه اصول و قواعد دیگری باید در طراحی مدالیته مذاکرات آتی مدنظر قرار گیرد تا نتیجه عادلانه و از آن مهم تر برگشت ناپذیر، به معنای غیرقابل تقلب، باشد؟ علاوه بر این پرسشها، حتما پرسشهای دیگری هم مطرحند که باید در فرصتهای دیگر به آنها پرداخت. این یادداشت خواهد کوشید دیدگاههای موجود در باب چهار پرسش اول را در حد امکان مرور و ارزیابی کند؛ پاسخ به پرسش پنجم در شرایط فعلی و با فقدان اطلاعات سیاسی و فنی لازم برای نگارنده اصولا امکان پذیر نیست.
در باب پرسش نخست، دو دیدگاه کلی هست: یکی آنکه ورود به مذاکرات را از سوی ایران و طرف غربی ناگزیر یا تاکتیکی ارزیابی می کند و دیگری دیدگاهی که معتقد است «این دور مذاکرات با سایر دورهای آن متفاوت» است و ایران یا غرب یا هر دو در باب ضرورت حل مسئله و کاهش تنشها به نتیجه قطعی رسیده اند. برای دیگاه اول استدلالهایی مطرح است. تا آنجا که به غرب مربوط می شود از بحران اقتصادی و مشکلات ناشی از افزایش قیمت نفت، انتخابات امریکا و انتخابات فرانسه، بیداری اسلامی در منطقه و موضوع سوریه و بحرین، ناتوانی اسرائیل در جامه عمل پوشاندن به تهدیدات توخالی مبنی بر حمله نظامی به ایران، که اخیرا آن قدر شور شده که سر و صدای تحلیلگران غربی را هم درآورده، به عنوان دلایلی که امریکایی ها را پای میز مذاکره آورده است یاد می شود. این گروه معتقدند غرب در تعامل با ایران برای حل و فصل مسئله هسته ای جدی نیست و تنها به زمان نیاز دارد تا خط سیر بحرانهای فوق مدیریت و روندهای آتی آن تعریف شود. در مورد ایران این گروه به عدم تمایل سیاستمداران ایران به انتخاب یک کاندیدای جمهوریخواه به عنوان رییس جمهوری آینده امریکا، تاثیر تحریمها که در تابستان آینده تشدید هم خواهد شد، وخامت بازار ارز و طلا، تشدید اختلافات داخلی میان گروههای سیاسی و قوای سه گانه کشور، جدی ارزیابی شدن تهدید حمله نظامی به ایران توسط مسئولان کشور و سایر نگرانی های امنیتی ناشی از وخامت اوضاع اقتصادی و اجتماعی اشاره می کنند. از این دیدگاه ایران هم در این مذاکرات جدی نیست و تنها زمان می خرد چنانکه در طول سالهای اخیر از نظر آنها استرانژی مذاکراتی ایران در قضیه هسته ای جز این نبوده است. نگاه دوم در اثبات تفاوت این دور از مذاکرات با سایر دورها به تاکید رسمی و مکرر مقامات سیاسی کشور بر تبعیت محض از فتوای مقام رهبری مبنی بر حرمت استفاده از سلاح هسته ای، دگرگونی لحن طرفین در جریان مذاکراتی ، اظهارات دکتر جلیلی و اشتون پس از مذاکرات استانبول، سخنان برخی مقامات فنی کشورمان درباره امکان مذاکره درباب تحدید غنی سازی با درصدهای بالا و عدم آمادگی جهان و منطقه برای تشدید بیشتر تنشها بین ایران و غرب استدلال می کند. اگر چه داوری میان این دو دیدگاه با توجه به ضعف اطلاعاتی موجود چندان موجه نیست، اما ورود جمهوری اسلامی ایران به مذاکرات نه به دلایل گفته شده بلکه به دلیل اولویت های سیاست داخلی و خارجی ترسیم شده توسط مقام رهبری و ضرورت مدیریت تحولات منطقه، راهبردی و ورود 1+5 به مذاکرات تاکتیکی ارزیابی می شود.
در باب پرسش دوم هم دیدگاهها متفاوت است. گروهی معتقدند فرایند کاهش تنش در روابط امریکا و ایران مدتی است آغاز شده و در این باره به ارسال دو نامه از سوی رییس جمهور امریکا به مقام رهبری، تلاشهای غیررسمی سیاستمداران و دانشگاهیان نزدیک به دولت دهم برای برقراری ارتباط مستقیم اما غیر رسمی با سیاستمداران امریکایی در چارچوب دیپلماسی رده دو- که اخیرا توسط دفتر ریاست محترم جمهوری تکذیب گردید، مصاحبه و ادعای جنجالی رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام درباب مکاتبه دست نویس با امام راحل (قدس سره) مبنی بر ضرورت حل مسئله ایران و امریکا در زمان حیات حضرت امام و واکنشهای تند و کند گروهها و جناحهای سیاسی به آن و اظهار نظرهای صریح و مستقیم رییس جمهور امریکا در مخالفت با حمله نظامی به ایران و حتی انتساب افزایش قیمت بنزین در امریکا و اروپا به سخت گیری نسبت به ایران توسط وی، تحویل گرفته نشدن ادعای مشارکت ایران در حملات تروریستی به سفارتخانه های اسرائیل در برخی کشورها، واگرایی سیاست امریکا و اسرائیل در مورد نحوه مقابله با ایران، نگرانی ایالات متحده از موضع گیری اخیر روسیه و چین در حمایت از بشار اسد در شورای امنیت و امکان تسری این سیاست به مسئله هسته ای ایران و در نتیجه نزدیک شدن بیشتر ایران به روسیه و چین، انتخاب پوتین به عنوان رییس جمهور آینده روسیه، نفوذ معنوی ایران بر بسیاری از گروهها و رهبران جنبشهای اخیر در خاور میانه و شمال افریقا و به طور کلی تاثیرپذیری این گروهها از گفتمان انقلاب اسلامی، تحکیم قدرت ملی جمهوری اسلامی ایران پس از برگزاری موفقیت آمیز انتخابات اخیر و پاره ای علل و دلایل دیگر اشاره می کنند. در همین ارتباط دیروز خاویر سولانا خبر داد کانال مستقیم برای ارتباط با ایران توسط امریکا گشوده شده است. به هر روی این گروه، آغاز و در پی آن توفیق مذاکرات آتی را وابسته به فضای تنش زدایی میان امریکا و ایران می دانند و معتقدند باید از این فرصت به اصطلاح کاهش تنش میان امریکا و ایران برای حل مسئله هسته ای نهایت استفاده را برد. در مقابل گروه دیگری، تلاش و توفیق در حل مسائل فیمابین ایران و امریکا را نتیجه فرایند گام به گامی تلقی می کنند که با پیشرفت گفتگوهای هسته ای آغاز شده است. آنان فرصت مذاکرات هسته ای را نه فرصتی برای حل خود مسئله بلکه زمینه ای برای آغاز فرایند کاهش تنش با امریکا تعریف می کنند. ژستهای جلیلی و اشتون هر دو گروه فوق را ذوق زده کرده و واکنشهای جالبی را از آنان می بینیم. به روزنامه ها و سایتهای منتسب به جناحهای سیاسی مختلف کشور مراجعه کنید و ببینید که ذهنیت هر دو گروه آن است که تا با امریکا کنار نیاییم مشکلات داخلی و خارجی ما حل نخواهد شد. جدا از این که این گزاره قطعا اشتباه است و اصولا ریشه مشکلات و مسائل کشور و نیز حل و فصل آنها را نباید در عوامل خارجی جستجو کرد که تجربه سی ساله پس از انقلاب نشان می دهد هر گاه چنین کرده ایم نه تنها مسائل حل نشده بلکه تشدید و تعمیق شده، چنین رویکردی اصولا موضع مذاکراتی جمهوری اسلامی را تضعیف می کند. اگر لبخند دکتر جلیلی موجب آن شده که برخی افراد و گروههای به اصطلاح سیاسی بار دیگر و در آستانه مذاکرات بغداد، بگویند که امریکا قدرت برتر جهانی است و ما چاره ای جز حل و فصل مشکلاتمان با امریکا نداریم، یا حمله قریب الوقوع است و وقت سازش و نوشیدن جام زهر فرارسیده!! ایکاش جلیلی همین لبخند را هم نمی زد! بدیهی است که با رعایت شرایط مذاکره برابر، عادلانه و سودمند هیچکس در ایران مخالف مذاکره و گفتگو با هیچ دولتی، که البته حقیقتا دولت باشد، نیست.
پاسخ به پرسش سوم علاوه بر اطلاعات کلی و عمومی مربوط به وضعیت مذاکرات هسته ای ایران، به برخورداری از دانش فنی در موضوع فناوری هسته ای نیازمند است. فعلا این قدر می توان گفت که هیچ نشانه ای دال بر اینکه ایران آمادگی دارد خط قرمز اصلی خود، یعنی حقوق هسته ای مبتنی بر معاهده عدم اشاعه، حتی اندکی تعدیل کند به چشم نمی خورد. مقامات کشور و در راس همه آنان مقام رهبری بر این امر تاکید نموده اند و معاهده عدم اشاعه هم غنی سازی برای اهداف غیرنظامی را حق همه کشورها دانسته است. برخی از تحلیلگران داخلی و غربی ادعا کرده اند موضع مذاکراتی 1+5 در این خصوص درخواست بازدید از برخی سایتهای نظامی یا توقف غنی سازی با درصد بالا بوده است. اگر این اطلاع صحیح باشد، هیچ یک از این دو درخواست، نه جزء تعهدات ما بر اساس معاهده عدم اشاعه است و نه در ردیف خط قرمزهای نظام. از این رو کار و گفتگو در باب آن امکانپذیر است، اما به شرط آنکه اقدامات واقعی متقابلی فراتر از پیشنهادات ساده انگارانه و کم ارزش اقتصادی همچون عضویت در سازمان تجارت جهانی!! و مانند آنها از طرف مقابل مطرح و در فرایندی برگشت ناپذیر به مرحله اجرا درآید. طرح روسیه یا هر طرح دیگری از این دست که برداشتن هر گام توسط یکی از طرفها را به برداشتن گام عملی متناسب توسط طرف دیگر منوط می کند، اگرچه می تواند مبنای مناسبی باشد اما برگشت ناپذیری و طراحی سازوکارهای قابل اعتماد برای جلوگیری از تقلب طرف مقابل و کاهش بی اطمینانی تا حد امکان از طریق این سازو کار ها باید به طور جدی مدنظر قرار گیرد. فراموش نکنیم که آزموده را آزمودن خطاست و باز از یاد نبریم که پذیرش «انجام مذاکرات بر پایه NPT از سوی 1+ 5» ، به هیچ عنوان دستاورد بزرگی نیست که بتوان آن را رسانه ای کرد، چه این اصلی است که آنها به صراحت و در نخستین بند موافقتنامه پاریس و پس از آن در مذاکرات تروئیکای اروپایی در تهران پذیرفته بودند.
چهارم، اگر اطلاعات غیررسمی که مذاکره کنندگان اروپایی در باب موضع روسیه در مذاکرات اخیر در استانبول بیان کرده اند درست باشد، نباید توقع داشت سرسختی روسیه و چین در حمایت از دولت سوریه، به موضوع هسته ای ایران هم تسری یابد. اصولا و به ویژه در شرایط فعلی روسها و چینی ها هرگز آماده نبوده اند بیش از آنچه تا کنون مشاهده کرده ایم، در موضوع هسته ای از موضع ایران حمایت کنند. دلیل قابل قبولی برای اینکه در آینده نزدیک شاهد چنین چرخشی در سیاست خارجی این دو کشور نسبت به موضوع هسته ای ایران باشیم ملاحظه نمی شود. ضمن آنکه ما همواره با این پرسش اساسی تر مواجهیم که آیا روسیه، ایران هسته ای را پذیرفته است یا تا آنجا که بتواند به دست دیگران مانع تحقق آن خواهد بود؟
موجز آنکه، اتکاء مومنانه و آگاهانه به خدا، صداقت با مردم، پایبندی بی مجامله و بی مداهنه و به دور از وهن و سستی نسبت به منافع ملی آنگونه که توسط نهادهای مسئول تعریف شده و به امضای مقام رهبری رسیده است، سپردن امور به طور کلی و مذاکرات فنی به طور اخص به دست اهل آن، انعطاف پذیری در چارچوبه منافع ملی، خودداری از خوشبینی مفرط، جلوگیری جدی از مداخلات بی معنی و منفعت جویانه دلالان سیاسی و رسانه های غیرمسئول و ایجاد اجماع حداکثری در فضای داخلی کشور و به ویژه در حوزه متخصصان امر و کنشگران دخیل در باب مواضع مذاکراتی اتخاذ شده از جمله نکاتی است که توجه به آنها سرافرازی مجموعه دست اندرکار موضوع را نزد خدا، مردم و در پیشگاه تاریخ به همراه خواهد داشت
    استادیار روابط بین الملل و عضو عیات علمی دانشگاه
کد خبر 213345

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

آخرین اخبار

پربیننده‌ترین