اعظم محبی: «هربرت هونزوویتس» سفیر پیشین این کشور که موضعگیریهای تند کشورش در مورد ایران را منتقل میکرد و از سویی دیگر روابط تجاری و اقتصادی گسترده و قدیمی آلمان با ایران را تنظیم مینمود جای خود را به «برند اربل» داده است.
«برند اربل» 62 ساله، سفیر جدید آلمان در ایران در رشته حقوق و شرقشناسی فارغالتحصیل شده است و پیش از این به عنوان سفیر و کاردار سفارت در برخی کشورهای خاورمیانه مانند لبنان، یمن، عربستان، مصر و عراق فعالیت کرده است.
به نظر میرسد انتخاب سفیر در ایران برای وزارت خارجه آلمان از اهمیت و حساسیت بسیار بالایی برخوردار است؛ نگاهی به روابط سیاسی و اقتصادی ایران و آلمان نشان میدهد که این کشور اروپایی همواره سعی داشته مواضع تند غربیها نسبت به ایران و منافع فراوان در مناسبات اقتصادی با ایران را با هم نگه دارد.
سابقه ارتباط ایران و آلمان به دورههای گذشته حکومت ایران و نزدیک به دوران حکومت ناصرالدین شاه قاجار میرسد؛ زمانی که حکومت ایران همواره ناگزیر بود برای رهایی از سیاستهای مداخلهجویانه دو استعمارگر بزرگ، روسیه و انگلیس به کشور قدرتمند اروپایی دیگری همچون آلمان و فرانسه نزدیک شود.
«ویلهلم اول» امپراتور و «بیسمارک» صدراعظم آلمان نخستین حاکمان ژرمنی بودند که به ارتباط با ایران علاقهمند شدند و در جهت گسترش و تقویت روابط دو کشور عهدنامههای مودت امضا کردند.
تحولات جهانی و دو جنگ بزرگ جهانی قرن بیستم و نفوذ انگلیس و روسیه اجازه گسترش روابط با آلمان را به ایران نمیداد.
البته تلاشهایی در جهت القای نزدیکی نژادی ایران و آلمان نیز صورت میگرفت که نتیجه آن گسترش روابط اقتصادی و تجاری دو کشور بود، بهطوری که اکنون به جرأت میتوان گفت آلمان قدیمیترین روابط اقتصادی را میان کشورهای اروپایی با ایران داشته و دارد.
این کشور که بزرگترین صادرکننده جهان، بزرگترین اقتصاد اروپا و پس از آمریکا و ژاپن سومین قدرت صنعتی جهان محسوب میشود، همواره ارتباطات طولانی و پایدار با ایران را در نظر داشته و دارد، هرچند که در مواضع سیاسی خود با مواضع غرب همراه است.
آلمان همچنین تعریفی از نقش خود در تحولات جهانی دارد که اینچنین عنوان میکند: «آلمان در سیاست خارجی بازیگر تنها نیست، سیاست آن تقویت بلوکی است که غرب خوانده میشود» این تعریف به تنهایی گویای همصدایی این کشور با قدرتهای غربی است.
هرچند که به نظر میرسد دولت فدرال آلمان به آسانی حاضر به دست کشیدن از روابط سودآور تجاری با ایران نیست اما تعیین اولویتها در روابط با تهران ظاهراً با برنامه و حساب شده پیش میرود.
در تعریفی که پایگاههای اطلاعرسانی دولت آلمان در روابط این کشور با ایران دارند علیرغم اینکه به سابقه طولانی روابط بازرگانی دو کشور اشاره شده است حوادث سیاسیای که سبب سردی روابط دو کشور بوده نیز یادآوری شده است.
در پایگاه اطلاعرسانی سفارت آلمان در تهران آمده است: اخیراً در کنار روابط بازرگانی و فرهنگی، مسئله حقوق بشر و به ویژه نگرانی جامعه بینالمللی در ارتباط با برنامه هستهای ایران درکانون روابط قرار گرفته است.
در سال 1885 اولین نمایندگان سیاسی به امپراتوری آلمان اعزام شدند اما روابط دیپلماتیک بین ایران و جمهوری فدرال آلمان از سال 1952 بهوجود آمد اما این روابط در سالهای گذشته خالی از تشنج نبوده است.
حادثه رستوران «میکونوس» سبب سردی روابط دو کشور شد و پس از آن اعلام رأی آن دادگاه معروف در مورد این حادثه در آوریل 1997 موجب بهوجود آمدن بحرانی طولانی در روابط ایران و آلمان شد. البته با سفر محمد خاتمی رئیسجمهور دولت اصلاحات ایران به آلمان در ژوئن 2000 زیربنایی استوار برای روابط دو کشور گذاشته شد.
با این تعریف جای پرسشی نمیماند که در پایگاه اطلاعرسانی سفارت این کشور بیانیههای وزیر خارجه آن را با این عناوین ببینیم؛ «وزیر خارجه آلمان توسعه بیشتر برنامه هستهای ایران را محکوم کرد»، «وزیر خارجه آلمان خواستار آزادی زندانیان سیاسی در ایران شد»؛ اخباری که حکایت از رویه هایی غیر دیپلماتیک از سوی آلمان ها است.
نظر شما