زهرا تالانی:سال 1379 لایحه اهدای عضو پیوند از فردی که دچار مرگ مغزی شده به صورت رسمی توسط مجلس ششم و هیات وزیران تصویب و وزارت بهداشت، دانشگاههای علوم پزشکی و بیمارستانهای دولتی مجری اجرای این قانون در کشور شدند.تلاشها سبب شد که ایران، مقام نخست پیوند از افراد مرگ مغزی در منطقه حتی آسیا را به خود اختصاص دهد اما در حالیه طبق استاندارد جهانی باید نیمی از افراد دچار مرگ مغزی (یعنی بیش از سه هزار نفر) در سال اهدای عضو داشته باشند، فقط اعضای 400 نفر از آنها اهدا میشود.
تولد مجدد
کتایون نجفیزاده، رئیس واحد فراهم آوری اعضای پیوندی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی درباره مخالفت خانواده ها با اهدای عضو به مهر می گوید: معتقدم که مقوله اهدای عضو در ایران یک داستان چهار قسمتی است که قسمت نخست آن، افرادی هستند که ظرف ثانیه یی دچار سانحه و مرگ مغزی می شوند. قسمت دوم، بیماران نیازمندی هستند که سالانه، 25 درصدشان بر اثر نبود عضو پیوندی فوت می کنند. قسمت سوم داستان را اعلام مرگ مغزی بیمار از سوی تیم پزشکی و تلاش برای جلب رضایت خانواده بیمار مبتلابه مرگ مغزی تشکیل می دهد و قسمت چهارم داستان هم رضایت به اهدای عضو است که می تواند یک حس رابط میان مخلوق و خالق ایجاد کند. باید بدانیم که برای بیمار نیازمند به پیوند، هیچ راه درمانی جز پیوند وجود ندارد و این بیمار، انسانی است که در صف مرگ نشسته اما بعد از انجام پیوند، رسم تولد مجدد برای او صادق خواهد بود .
وی با اشاره به اینکه کشور اسپانیا نفر اول عمل اهدای عضو در جهان است می گوید: سال 1385 آمار رضایت اهدای عضو توسط خانواده بیمار مبتلابه مرگ مغزی 5 درصد بود اما با فرهنگ سازی و تبلیغاتی که شد پایان سال 90، آمار رضایت به اهدای عضو به 80 درصد رسید.
نجفی زاده می افزاید:اما همچنان از هر 10 خانواده، 7 خانواده به اهدای عضو عزیزشان رضایت نمیدهند و در این زمینه فاصله قابل توجهی با کشورهای قطب اهدا عضو نظیر اسپانیا، آمریکا و انگلستان داریم.
آگاهی از زمان اهدای عضو
دکتر امید قبادی، مسئول هماهنگکننده شبکه فراهمآوری اعضای پیوندی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی نیز معتقد است که اگر مردم بدانند که 29 قسمت از اعضای یک فرد مرگ مغزی از جمله مفاصل و شبکیه فرد، قابل پیوند خواهد بود و حداقل 6 عضو، یعنی 2 ریه، 2 کلیه، کبد و قلب میتواند به فرد دیگری حیات دوباره ببخشد، مسلما در امر پیوند همکاری بیشتری میکنند؛ کما اینکه آگاهی از زمان مناسب برای اهدا هم میتواند موارد بیشماری از اعضایی را که بهدلیل ناآگاهی از بین میروند احیا کند، چرا که بعد از تشخیص مرگ مغزی، نهایتا 3 تا 7 روز تا از کار افتادن قلب به شکل معمول زمان وجود دارد و اعضایی مثل ریهها، کلیه، کبد و قلب بهترتیب طی این روزها غیرقابل استفاده برای پیوند خواهند شد؛ اعضایی که هرکدام میتوانند عمر بیماری را از 4-3 ماه به 30 تا 40 سال افزایش دهند و به رنج مداوم خانوادهای دیگر پایان بخشند.
یکی از آثار مثبت افزایش فعالیتهای فرهنگی در زمینه اهدای عضو، چیزی است که قبادی از آن با عنوان سهولت رضایتگیری یاد کرده و میگوید: تا چندین سال پیش، رضایت گرفتن برای استفاده از اعضای بیمار مرگ مغزی، یکی از بزرگترین مشکلات واحد پیوند به شمار میآمد که حتی در مواردی تا برخوردهای فیزیکی از سوی خانوادهها با مسئولان واحد پیوند همراه بود، اما آگاهی یافتن خانوادهها از چگونگی فرایند پیوند و کارآمدی و نجاتبخشی آن سبب شده است که رضایتگیری شکل بسیار سادهتری بهخود بگیرد و در مواردی حتی خود خانوادههای داوطلب اهدای عضو بیمار مرگ مغزی به ما تلفن میکنند و خواستار اهدای اعضا میشوند.
23245
نظر شما