1- روزی که قطعنامه 598 توسط حضرت امام (ره) پذیرفته شد خیلیها که شرایط را درک نکرده بودند ویا قدرت پیشبینی آینده و آثار مثبت آن را نداشتند به صورت خصوصی به نقد آن میپرداختند. آن روزها خود شاهد این شرایط و نقدها بودم. کمتر کسی پیدا میشد که تدبیر و آیندهنگری حضرت امام(ره) آن هم در شرایط آن روز را به خوبی درک کند. هیچگاه فراموش نمیکنم روزی را که ساعت 11 صبح درکنفرانس سفرای ایران در خارج کشورکه در وزارت امور خارجه برپا بود قطعنامهای را صادر کردند که با شعار همیشگی «جنگ، جنگ تا پیروزی» بود و اعلام پذیرش قطعنامه ساعت 14 از تلویزیون جهان را غافلگیر کرد و جبهه استکبار را ناامید ساخت.
2- شرایط پذیرش قطعنامه به مراتب سختتر از امروز بود. با دشمنی میخواستیم پایان منازعه را اعلام کنیم که جهان استکبار و بسیاری از کشورهای وابسته عربی در جبهه او بودند، هر کوچه و خیابانی نام شهیدی را نشان میداد، خانوادههای زیادی پاکترین فرزندان این آب و خاک را از دست داده بودند، جانبازان عزیزی که تا پایان زندگی قادر به برگشت به زندگی عادی نبودند، آزادگانی که در بند اسارت بودند و سرنوشت آینده آنها معلوم نبود و در صورت آزادی نیز تألمات روانی دوران اسارت را برای همیشه باید با خود می داشتند. مهاجرین جنگ تحمیلی که 8 سال از شهرهای خود مهاجرت کردند و در غربت زندگی بسیار سختی را گذراندند و کلیه زندگی خود را از دست دادند و متأسفانه (راویان جنگ کمتر در مورد مشکلات و فداکاریشان نوشتند)، شهرهای ویران شده که تا به امروز هم قادر به برگشت به حیات طبیعی نشدهاند. توقف سازندگی، ویرانی و انهدام صنایع نفت و گاز و پتروشیمی، ضرورت هزینه کردن میلیاردها دلار برای بازسازی آنها، از بین رفتن زیرساختها، نیروگاهها، صنایع، شهرها، جادهها و آبراههای کشور، اسکله و بنادر، ایجاد فضای روانی که هنوز در نسل باقیمانده آن دوران آثارش را که ناشی از بمبارانهای شهری بوده را میتوان مشاهده کنیم و صدها مورد دیگر.
3- در واقع میخواستیم پشت میز مذاکرات با کسی بنشینیم که خشم ملی ما را برانگیخته بود و امام(ره) باید به مردم ایران و جهان پاسخ می دادند که با صدام (یزید زمان) و لشکری از استکبار جهانی و مجموعه کشورهای عربی دست نشانده چگونه باید صلح کنند. این ریسک بزرگی بود که فقط مردان بزرگ و دوراندیش قادر به اتخاذ آن بودند و پاسخ امام(ره) به عقیده من در دو چیز خلاصه میشد:
الف- حفظ نظام از اهم واجبات است
ب- صدور انقلاب و جنگ با استکبار در ارائه مدینه فاضله به عنوان محصول حاکمیت اسلام و ضرورت این امر داشتن فرصت برای سازندگی و برپایی این مدینه فاضله است.
4- پس از گذشت 25 سال از آن روز، امروز میفهمیم چگونه این دو پاسخ و هدف حضرت امام(ره) در پذیرش قطعنامه تحقق یافته و چه آثار عظیم و مثبتی از خود در حیات اقتصادی، سیاسی و اجتماعی ایران برجای گذاشته است. سازندگی اقتصادی و اجتماعی، دستاوردهای عظیم صنعتی، علمی، تکنولوژیکی، خودکفایی نسبی در کشاورزی، توسعه دانشگاهها و مراکز تحقیقاتی، آرامش نسبی ملی، خودکفایی و توسعه صنایع نظامی به ویژه انرژی هستهای، بازسازی روانی جامعه در یک کلام کافی است ایران و عراق امروز را با هم مقایسه کنید. حتی ایران را به لحاظ این دستاوردها با کشورهای عربی وابسته به آمریکا و غرب با همه کمکها و پشتیبانیهایی که دریافت میکنند و جنگی را تجربه نکرده، تحریم نداشتند و دلارهای نفتی گسترده که نتوانستهاند به سطح علمی و فنی ایران امروز برسند.
5- پس با پذیرش قطعنامه دو هدف حفظ نظام و ارائه الگویی از استقلال از استکبار جهانی و دستیابی به نتایج بالا دست یافتهایم.
6- به عقیده من امروز تصمیم راجع به توافق در برنامه هستهای باید کاملاً از تصمیمگیری بزرگ حضرت امام(ره) در پذیرش قطعنامه 598 الگوبرداری شود و شک نباید کرد که توافق با 1+5 دوران شکوفایی دیگری را به روی جامعه ایران باز خواهد کرد و آثارش را حتی در دورانی کوتاهتر خواهیم دید.
7- آن روز استکبار جهانی تمامی تلاشش را میکرد که ایران قطعنامه را نپذیرد و ادامه جنگ در جهت اضمحلال قدرت نظامی ایران و حتی عراق در جهت حفظ امنیت رژیم صهیونیستی را استراتژی خود قرار داده بود و همچنین با جلوگیری از توسعه علمی و صنعتی ایران قصد داشت صدور دکترین انقلاب به سایر کشورها را مانع گردد.
پذیرش قطعنامه آنان را به راستی غافلگیر کرد، به طوری که ادامه سیاستهای دشمنیشان پس از پذیرش را میتوان درک کرد. امروز هم استکبار مایل نیست ایران در مورد برنامه هستهایاش به توافق برسد و ادامه وضع موجود استراتژی او است تا دلیلی برای تشدید تحریمها و به انزوا کشاندن ایران داشته باشد.
پس باید به مثابه 25 سال پیش آنان را غافلگیر کرد و باید بدانیم این کار یک بازی برد - باخت تلقی می شود و قطعاً برد ایران و باخت استکبار است.
8- کسانی که از انجام توافق هستهای استقبال نمیکنند.
الف - آمریکا و رژیم صهیونیستی به لحاظ آنکه مسالهشان نابودی کل نظام و جلوگیری از حضور ایران در کشورهای ربیع عربی و فروش اسلحه به کشورهای عربی خلیجفارس با خلق دشمن فرضی ایران به جای اسرائیل و جلوگیری از کمک به جبهه مقاومت.
ب - ترکیه که توسعه اقتصادیاش و همچنین حضور سیاسیاش در جهان عرب و اسلام در گرو وجود بحران در ایران است. همانطور که توسعه اقتصادیاش از دوران جنگ تحمیلی شروع شد و تهدیدات را به فرصتهایی برای خود تبدیل کرد.
ج - کشورهای عربی خلیجفارس که مانع بروز ربیع عربی در کشورهایشان میشوند و از حضور فعال ایران بسیار بیمناک هستند.
د - کشورهای ثالث که از وجود بحران به نفع خود استفاده اقتصادی کرده و هزینههای زیادی را به اقتصاد ایران تحمیل کردهاند.
هـ - عوامل داخلی با واسطهها و دلالانی که از شرایط فعلی به خوبی بهره میگیرند و یکشبه صاحب میلیاردها دلار گردیدهاند و حیات و رشد خود را در ادامه وضع موجود میدانند.
اما چرا برد ایران
توافق با 1+5 حتی به شکلی که امروز از سوی آنها اعلام شده قطعاً به دلایل زیر برد ایران است:
1- ایران به عنوان قدرت هستهای پذیرفته شده.
2- نیروگاه بوشهر راهاندازی شده.
3- غنیسازی 5 درصد اتفاق افتاده و مورد پذیرش قرار گرفته.
4- تکنولوژی غنیسازی 20 درصد کسب شده و در سطح آزمایشی تحقق یافته.
5- امکان ساخت نیروگاههای بعدی هستهای به وجود آمده.
6- امکان دریافت سوخت نیروگاهها و اورانیوم غنی شده 20 درصد فراهم شده.
7- تحریمها لغو میشود.
8- شرایط بحرانی را متوقف میکند.
9- امکان سرعتبخشی به برنامههای توسعه را فراهم میسازد.
10- موانع سرمایهگذاری در صنایع نفت و گاز را از بین میبرد.
11- هزینههای اضافی ناشی از تحریم شامل هزینههای حمل ونقل دریایی، بیمه، نقل و انتقال پول و عملیات بانکی، گرانی کالاهای وارداتی، جلوگیری از درآمدهای بادآورده توسط دلالان و واسطهها در نتیجه کاهش هزینه دسترسی به سرمایه و کالا و تسهیلات عملیات بانکی و اثر بر بازار ارز ایران محقق می شود.
12- افزایش تولید نفت و صادرات و لذا افزایش درآمدهای دولت.
13- جلوگیری از تحریمهای سخت آینده.
14- کاهش واردات بیرویه که به دلیل ضرورت تهاتری عمل کردن به وجود آمده.
15- در بعد سیاسی، داشتن فرصت برای تعامل با اتفاقات جدید در کشورهای عربی و مقابله با حضور عربستان و قطر و سایر کشورهای عربی و ترکیه برای گسترش حضور خود و تغییر استراتژی آمریکا در تبلیغ ایران به عنوان دشمن فرضی اعراب به جای رژیم صهیونیستی و فروش اسلحه به این کشورها، تقویت دولت مالکی در عراق و امکان مشارکت در حل بحران سوریه و بحرین.
16 - ایجاد فضای آرامتر داخلی و اطمینان بخشی ملی و ایجاد فضای مناسبتر برای همبستگی ملی.
17- صدها نتیجه مثبت قطعی آینده.
18- و در یک کلام دو هدف حفظ نظام و الگوسازی نظام برای سایر ملتها از طریق توسعه تحقق خواهد یافت.
نتیجهگیری
آنچه میتوان در پایان نتیجه گرفت این است که توافق ایران با 1+5 در برنامه هستهایاش حتی با شرایطی که آنها میگویند، بهمانند پذیرش قطعنامه 598 برد ایران و باخت استکبار است و باید به دو مورد اساسی در این توافق توجه کرد.
الف- سرعت عمل
ب- عنصر غافلگیری
در سرعت عمل، استکبار مایل است خود زمان را به تبعیت از شرایط داخلی خود و شرایط جهانی تعیین کنند، باید براساس عنصر غافلگیری ابتکار عمل را مانند قطعنامه 598 از آنها بگیریم و موافقت ایران را سریعاً اعلام کنیم و آنان را در مقابل عمل انجام شده قرار دهیم.
طولانی شدن مدت مذاکرات به نفع آنان است و فرصت را به آنان برای اعمال فشارهای بیشتر و تحمیل هزینههای سنگینتر فراهم میسازد.
کسانی که امروز مسوولیت مذاکرات را برعهده دارند که باید از آنان حمایت و پشتیبانی کرد، باید با درک دولت از شرایط، نقش خویش در این حماسه ملی را بیشتر درک کرد و به فلسفه و جوهر این توافق بیشتر از جنبههای فنی بیندیشند و سهم خود در تحقق دو هدف اساسی که همانا حفظ نظام و توسعه آن و دستاوردهای آینده آن بیندیشند.
محمدجواد عاصمیپور
کد خبر 235113
نظر شما