به گزارش خبرگزاری میراث فرهنگی (chn)سامانه ارسال محصولات فرهنگی، «سام»، به تازگی طرح بحثبرانگیزی را برای فروش کتابها به اجرا درآورده است. براساس این طرح، 7 درصد بهای هر جلد کتابی که سام بفروشدT به حساب نویسنده و یا مترجم آن کتاب منظور خواهد شد. برخی از نویسندگان و مترجمان کشورمان مانند جمال میرصادقی، محمود دولتآبادی، جلالالدین کزازی، مهدی غبرایی، علیاصغر حداد و علی باباچاهی از این طرح استقبال کردهاند و برخی دیگر همچون اسد امرایی و محمد بقایی ماکان انتقادهایی را به این طرح وارد دانستهاند. در گفتوگو با مجید معزی، مدیر «سام» جنبههای مختلف طرح 7 درصد را بررسی کردهایم.
چه شد به این فکر افتادید که 7 درصد از بهای پشت هر جلد کتابی را که میفروشید به نویسنده یا مترجم کتاب اختصاص دهید؟
حدود یک سال است که علاقهمندان کتاب می توانند تلفنی با سامانه ارسال محصولات فرهنگی که خلاصه آن می شود «سام» تماس بگیرند، کتابی را که می خواهند سفارش بدهند و ما هم کتاب را به قیمت پشت جلد با پیک موتوری به دست آنها میرسانیم. هزینهای هم بابت ارسال کتاب نمیگیریم. با توجه به بزرگ شدن تهران و مشکل دسترسی به نقاطی که بیشتر کتابفروشیها بهطور سنتی در آن جاها جمع هستند، این یک شیوه قابل قبول تهیه کتاب است. در مقیاس بزرگتر، حتی در سطح جهانی هم میبینیم که همین اتفاق دارد میافتد. یعنی شما در ایران هستید و میتوانید کتابی را که یک نویسنده نیوزیلندی نوشته است از طریق کتابفروشیهای آنلاین سفارش بدهید، البته به شرط اینکه کارت اعتباری داشته باشید، و کتاب را در تهران، البته معمولا با پرداخت هزینه ارسال، دریافت کنید.
حدود یک سال است که علاقهمندان کتاب می توانند تلفنی با سامانه ارسال محصولات فرهنگی که خلاصه آن می شود «سام» تماس بگیرند، کتابی را که می خواهند سفارش بدهند و ما هم کتاب را به قیمت پشت جلد با پیک موتوری به دست آنها میرسانیم. هزینهای هم بابت ارسال کتاب نمیگیریم. با توجه به بزرگ شدن تهران و مشکل دسترسی به نقاطی که بیشتر کتابفروشیها بهطور سنتی در آن جاها جمع هستند، این یک شیوه قابل قبول تهیه کتاب است. در مقیاس بزرگتر، حتی در سطح جهانی هم میبینیم که همین اتفاق دارد میافتد. یعنی شما در ایران هستید و میتوانید کتابی را که یک نویسنده نیوزیلندی نوشته است از طریق کتابفروشیهای آنلاین سفارش بدهید، البته به شرط اینکه کارت اعتباری داشته باشید، و کتاب را در تهران، البته معمولا با پرداخت هزینه ارسال، دریافت کنید.
برای شهرستانها هم ما از همین قاعده پیروی میکنیم. یعنی هر کتابی را که از شهرستان بخواهند، به قیمت پشت جلد و با احتساب هزینه پست، برای دوستان سفارش دهنده میفرستیم. تا به اینجای کار، موضوع مهم، رساندن کتاب به کسی است که به هر دلیل مایل نیست و یا مجال و فرصت ندارد که خودش به کتابفروشی مراجعه کند. اکنون کار ما کمی رونق گرفته، آزموده تر شدهایم و مجال پیدا کردهایم به جنبههای مختلف کار بیشتر فکر کنیم. احساس کردیم حالا که مردم از این شیوه استقبال میکنند، چرا کار تازهای انجام ندهیم، یک کار تازه و در عین حال لازم. از هر زاویه که نگاه کنیم مهمترین نقش را در تولید کتاب، نویسندگان و مترجمان ایفا میکنند. این در حالی است که اگر دقت کنیم می بینیم که همینها یعنی نویسندگان و مترجمان کمترین بهره اقتصادی را از تلاش و تولیدشان میبرند. برای روشن شدن موضوع یک محاسبه انجام میدهم: سهم معمول یک نویسنده و یا مترجم بسیار خوب و پرفروش از کتابی که ماهها و گاه سالها برای آن زحمت کشیده به طور معمول 15 درصد قیمت پشت جلد کتاب است و میدانید که در بسیاری موارد سهم نویسندگان و مترجمان از 10 درصد بهای پشت جلد کتاب بیشتر نیست. یعنی نویسندهای که برای نوشتن یک کتاب 300 صفحهای دو سال وقت صرف کرده، بر اساس شمارگان و قیمت متعارف کتاب در ایران که 3 هزار نسخه است، فقط 6 میلیون و 750 هزار تومان دریافت میکند؛ یعنی ماهی 281 هزار و 125 تومان! و حتی اگر او کتابش را فقط ظرف یک سال نوشته باشد ماهی 562 هزار و 500 تومان! حالا اگر بخت کاملا یار این نویسنده هم باشد و شمارگان کتابش به 10 هزار نسخه هم برسد، اتفاقی که ممکن است سالها طول بکشد و چه بسا هیچ وقت پیش نیاید، مجموع عایدی او از فروش کتاب 22 میلیون و500 هزار تومان خواهد بود. این محاسبه نشان میدهد که نویسندگان و مترجمان ما واقعا بهره اقتصادی از کارشان نمیبرند و از خودگذشتگی میکنند. البته هیچکس هم مقصر نیست. شما بهتر از من میدانید که ناشران، پخشکنندگان و کتابفروشیهای ما همگی با مشکلات مختلفی مواجه هستند که منشاء آن اقتصاد ضعیف کتاب است. حالا چه کار میشود کرد؟ ما محاسباتمان را انجام دادیم و دیدیم که میتوانیم 7 درصد بهای فروش کتاب را به نویسنده و یا مترجم اختصاص بدهیم. فکر میکنیم هم با این کار به سه هدف خواهیم رسید؛ یکی اختصاص سهم به نویسنده و مترجم از محل فروش کتاب، یعنی چیزی که در کشورمان سابقه نداشته و اگر یک سنت بشود قطعا به نفع فرهنگ کشورمان خواهد بود، چون میتواند دستمزد نویسندهها و مترجم ها را بالا ببرد. در عین حال، مخاطبان با خرید از سام میتوانند از نویسنده و مترجم مورد علاقهشان قدردانی کنند و در حقیقت به نوعی یک خسته نباشید و خدا قوت به او بگویند. وقتی نویسندهای، فارغ از وجه مالی این طرح، احساس کند که مخاطب جدی و به قول معروف هوادار دارد طبعا احساس خوشایندی خواهد داشت. فروش ما هم بیشتر خواهد شد و با این فروش بیشتر بهتر میتوانیم جبران هزینههایمان را بکنیم.
یعنی در زمانهای که همه از افت فروش کتاب و ضرر و زیان در این بازار صحبت میکنند شما در بازار رونق میبینید؟
اولا به قول قدیمیها اگر رونق نیست، صفا که هست! همانطور که نویسندگان و مترجمهای ما با حداقل درآمد اقتصادی از رهگذر تولید کتاب سر میکنند و به تلاش شان ادامه میدهند، جامعه کتابخوان ما هم با وجود مشکلات اقتصادی، که همهمان درگیر آن هستیم، از کتاب روگردان نیست. اوضاع خوب نیست، اما خیلی بد هم نیست. اتفاقا این طرح را با درنظرداشت واقعیتهای امروز اجرا کردهایم. میشود نشست و مرتب گفت که بازار کتاب و نشر سوت و کور است، درآمدها تکافوی حداقلها را نمیکند و چشم امید به دولت و مسؤولان داشت که یارانهای، چیزی، به کتاب اختصاص دهند. میشود هم خودمان همت کنیم و راههایی را پیدا کنیم که قدری از مشکلات همگیمان کم میکنند. طرح 7 درصد با همین نیت تهیه شده. به نظر ما بهترین حامی کتاب، نشر، نویسنده، مترجم، خود جامعه اهل کتاب است. فکر میکنیم از طرح 7 درصد منتفع می شویم. هم ما، هم نویسنده و مترجم و هم اهل کتاب.
اولا به قول قدیمیها اگر رونق نیست، صفا که هست! همانطور که نویسندگان و مترجمهای ما با حداقل درآمد اقتصادی از رهگذر تولید کتاب سر میکنند و به تلاش شان ادامه میدهند، جامعه کتابخوان ما هم با وجود مشکلات اقتصادی، که همهمان درگیر آن هستیم، از کتاب روگردان نیست. اوضاع خوب نیست، اما خیلی بد هم نیست. اتفاقا این طرح را با درنظرداشت واقعیتهای امروز اجرا کردهایم. میشود نشست و مرتب گفت که بازار کتاب و نشر سوت و کور است، درآمدها تکافوی حداقلها را نمیکند و چشم امید به دولت و مسؤولان داشت که یارانهای، چیزی، به کتاب اختصاص دهند. میشود هم خودمان همت کنیم و راههایی را پیدا کنیم که قدری از مشکلات همگیمان کم میکنند. طرح 7 درصد با همین نیت تهیه شده. به نظر ما بهترین حامی کتاب، نشر، نویسنده، مترجم، خود جامعه اهل کتاب است. فکر میکنیم از طرح 7 درصد منتفع می شویم. هم ما، هم نویسنده و مترجم و هم اهل کتاب.
آیا بهتر نبود به جای این کار تخفیفی به خریدار میدادید؟
آن هم یک راه است و چه خوب است که دیگران این کار را بکنند. باز به قول قدیمیها این جور کارها راه دور نمیرود. هر کاری که بتوانیم انجام دهیم و حاصلش رونق گرفتن بازار کتاب باشد خیلی خیلی خوب است. البته ما این شیوه را انتخاب نکردیم چون سرجمع تأثیر قابل توجهی بر وضعیت اقتصادی خریدار کتاب ندارد، اما میتواند برای نویسنده و مترجم، به خصوص نویسندهها و مترجمهای حرفه ای و پرعنوان، حاصلی داشته باشد. گرچه واقعا با این رقم ها بههیچوجه نمیشود جبران زحمت آن ها را کرد. شما نگاه کنید ما مترجمهای بسیار خوبی داریم که 30، 40 عنوان اثر برجسته و ماندگار جهانی را با استادی به فارسی ترجمه کردهاند، البته عمرشان را پای این کار گذاشته اند. یا نویسندههای بسیار خوبی داریم که برای نوشتن یک کتاب 7، 8 سال عمر صرف کردهاند. خوب طبیعی است نه با این 7 درصد و نه با آن 15 درصد نمیشود زحمت آن ها را جبران کرد، اما حداقل میشود گفت که دستتان درد نکند.
آن هم یک راه است و چه خوب است که دیگران این کار را بکنند. باز به قول قدیمیها این جور کارها راه دور نمیرود. هر کاری که بتوانیم انجام دهیم و حاصلش رونق گرفتن بازار کتاب باشد خیلی خیلی خوب است. البته ما این شیوه را انتخاب نکردیم چون سرجمع تأثیر قابل توجهی بر وضعیت اقتصادی خریدار کتاب ندارد، اما میتواند برای نویسنده و مترجم، به خصوص نویسندهها و مترجمهای حرفه ای و پرعنوان، حاصلی داشته باشد. گرچه واقعا با این رقم ها بههیچوجه نمیشود جبران زحمت آن ها را کرد. شما نگاه کنید ما مترجمهای بسیار خوبی داریم که 30، 40 عنوان اثر برجسته و ماندگار جهانی را با استادی به فارسی ترجمه کردهاند، البته عمرشان را پای این کار گذاشته اند. یا نویسندههای بسیار خوبی داریم که برای نوشتن یک کتاب 7، 8 سال عمر صرف کردهاند. خوب طبیعی است نه با این 7 درصد و نه با آن 15 درصد نمیشود زحمت آن ها را جبران کرد، اما حداقل میشود گفت که دستتان درد نکند.
بعضیها نگرانند که با این اقدام رونق کار کتابفروشیها کم شود. این طور نیست؟
من گفتم کارمان بد نیست، شما و آن دوستان تصور میکنید یک مؤسسه میتواند با نظام کتابفروشی در کشورمان برابری کند؟ اصلا چنین چیزی نیست. رفتن به کتابفروشی، ورق زدن کتاب و حس کردن یک کتاب بسیار لذتبخش است. این را نه من، بلکه همه میدانیم. اما کتابفروشی به بخشی از نیازهای بازار جواب میدهد، ما هم به بخشی از این نیازها. نه ما میتوانیم الگوی خودمان را به بازار تحمیل کنیم و نه کتابفروشیها میتوانند الگوی خودشان را به بازار تحمیل کنند. اتفاقها و روندها به مرور زمان و براساس نیازها و مقتضیات شکل میگیرند. به هر حال چه بخواهیم و چه نخواهیم گروهی از مخاطبان، این روزها شیوه سفارش کتاب را ترجیح میدهند و باید به نیاز آنها پاسخ مناسب را داد. اما یک نکته وجود دارد. کتابفروشیها هم باید دنبال شیوههای تازه و ارائه خدمتهایی برای فروش بهتر و بیشتر کتابها باشند. نمیشود نه خودمان کاری بکنیم و نه اینکه اجازه بدهیم دیگران کاری بکنند. یک نکته را هم اضافه کنم. اگر سام بتواند کتابفروشی مناسبی در تهران راه بیندازد، مطمئن باشید آنجا هم همین طرح 7 درصد را اجرا خواهیم کرد. چون همانطور که گفتم برقراری نوعی پیوند اقتصادی میان نویسنده و مترجم و یا هر آفریننده دیگر با مخاطب قطعا به نفع فرهنگ کشور است.
من گفتم کارمان بد نیست، شما و آن دوستان تصور میکنید یک مؤسسه میتواند با نظام کتابفروشی در کشورمان برابری کند؟ اصلا چنین چیزی نیست. رفتن به کتابفروشی، ورق زدن کتاب و حس کردن یک کتاب بسیار لذتبخش است. این را نه من، بلکه همه میدانیم. اما کتابفروشی به بخشی از نیازهای بازار جواب میدهد، ما هم به بخشی از این نیازها. نه ما میتوانیم الگوی خودمان را به بازار تحمیل کنیم و نه کتابفروشیها میتوانند الگوی خودشان را به بازار تحمیل کنند. اتفاقها و روندها به مرور زمان و براساس نیازها و مقتضیات شکل میگیرند. به هر حال چه بخواهیم و چه نخواهیم گروهی از مخاطبان، این روزها شیوه سفارش کتاب را ترجیح میدهند و باید به نیاز آنها پاسخ مناسب را داد. اما یک نکته وجود دارد. کتابفروشیها هم باید دنبال شیوههای تازه و ارائه خدمتهایی برای فروش بهتر و بیشتر کتابها باشند. نمیشود نه خودمان کاری بکنیم و نه اینکه اجازه بدهیم دیگران کاری بکنند. یک نکته را هم اضافه کنم. اگر سام بتواند کتابفروشی مناسبی در تهران راه بیندازد، مطمئن باشید آنجا هم همین طرح 7 درصد را اجرا خواهیم کرد. چون همانطور که گفتم برقراری نوعی پیوند اقتصادی میان نویسنده و مترجم و یا هر آفریننده دیگر با مخاطب قطعا به نفع فرهنگ کشور است.
بعضی افراد آشنا به حوزه کتاب این کار سام را مداخله در مناسبات ناشر و نویسنده و مترجم میدانند. برای مثال میگویند این ناشر است که با چاپ کتاب نویسنده و یا مترجم را مطرح و یا مشهور میکنند و یا اینکه ممکن است یک ناشر کل حق اثر را خریده باشد. کار سام ممکن است در این رابطه اغتشاش ایجاد کند.
این استدلال دقیق نیست. مگر ما چه کاری انجام میدهیم؟ اگر یک مخاطب از یک ترجمه و یا کار نویسنده خوشش آمده باشد و بخواهد با دادن هدیهای از او قدردانی کند در مناسبات او و ناشرش مداخله کرده؟ ما نه از قرارداد میان ناشران و نویسندگان مطلع هستیم و نه میخواهیم دخالتی در مناسبات آنها بکنیم. تمام حرف سام این است که اگر بتوانیم از بازار فروش کتاب هم سهمی را متوجه نویسنده و مترجم کنیم این کار قطعا به نفع کتاب در کشورمان است. چرا مسئله ای به این سادگی را باید پیچیده کرد؟ اگر نویسنده، کار خوبی انجام داده باشد، طبعا از کتاب او استقبال می شود، اگر هم کار، خوب نباشد استقبالی در میان نخواهد بود. ما نه به سهم ناشر و نویسندهای در قراردادش اضافه میکنیم و نه از سهم مترجم و ناشری کم میکنیم. دست بر قضا فکر میکنیم که ناشرها از طرح سام قطعا سود خواهند برد، چون انگیزه این طرح رونق بخشیدن به تولید و بازار کتاب است.
این استدلال دقیق نیست. مگر ما چه کاری انجام میدهیم؟ اگر یک مخاطب از یک ترجمه و یا کار نویسنده خوشش آمده باشد و بخواهد با دادن هدیهای از او قدردانی کند در مناسبات او و ناشرش مداخله کرده؟ ما نه از قرارداد میان ناشران و نویسندگان مطلع هستیم و نه میخواهیم دخالتی در مناسبات آنها بکنیم. تمام حرف سام این است که اگر بتوانیم از بازار فروش کتاب هم سهمی را متوجه نویسنده و مترجم کنیم این کار قطعا به نفع کتاب در کشورمان است. چرا مسئله ای به این سادگی را باید پیچیده کرد؟ اگر نویسنده، کار خوبی انجام داده باشد، طبعا از کتاب او استقبال می شود، اگر هم کار، خوب نباشد استقبالی در میان نخواهد بود. ما نه به سهم ناشر و نویسندهای در قراردادش اضافه میکنیم و نه از سهم مترجم و ناشری کم میکنیم. دست بر قضا فکر میکنیم که ناشرها از طرح سام قطعا سود خواهند برد، چون انگیزه این طرح رونق بخشیدن به تولید و بازار کتاب است.
فکر نمیکنید بهزودی ورشکست بشوید؟
خوب، اگر ورشکست نشده بودیم که به این فکرها نمیافتادیم!
خوب، اگر ورشکست نشده بودیم که به این فکرها نمیافتادیم!
5757
نظر شما