مصطفی رضاحسینی

قبل از پرداختن به بحث تعریف چند واژه ضرورت دارد.
شجاعت: منظور از شجاعت در اینجا نیروی معنوی فرد در بیان مطلبی است در حیطه چگونگی کسب ثروت شخصی که در حکم قانون و دستور نظام اسلامی برای مدیر تکلیف شده است.
مدیر: به مقاماتی گفته می شود که عهده دار امور مردم یک سرزمین از بالاترین مقام اجرائی که رئیس جمهور باشد تا بخشداران نقاط مختلف از رئیس قوه مقننه تا نمایندگان مجلس و سایر ارکان قانون گذاری منجمله اعضاء شورای اسلامی شهر و همچنین قوه قضائیه از رئیس تا قاضی یک دادگاه البته شامل مدیران مشابه جدایی از سه قوه نیز می گردد.
دارایی: شامل محل و میزان درآمد هنگام قبول مسئولیت ، اموال : از قبیل زمین ، خانه ، خودرو و.... خب انشاا... که مختصر تعاریف فوق کمک کند تا بتوانم حق مطلب را ادا کنم . موضوع چیز تازه ای نیست هم در قانون آمده و هم مورد تأکید مقام معظم رهبری میباشد تا در کشوری که به لطف الهی جمهوری اسلامی برآن حاکم است افرادی بر مناصب حکومت و دولت تکیه زنند که همه چیز آنان برای مردم روشن و شفاف باشد هر چند این مهم هیچگاه تحقق نیافته است و چنانچه شخص مدیر خود احساس تکلیف کرده باشد ، نسبت به اعلام دارائی هنگام ورود به پست و مقام و بعد آن اقدام نموده است .
اماّ چرا چنین چیزی لازم است؟
اگر چنین اتفاقی رخ دهد یعنی مدیر هنگام پذیرش مسئولیت دارائی خود را به دستگاههای متولی و مردم که مهمترین رکن هستند اعلام کند :
1. در طول دوران مسئولیت از چگونگی اضافه شدن آن مراقبت خواهد کرد.
2. می داند اگر خدای ناکرده هدایا و دست و دلبازی ارباب رجوع ها را بپذیرد باید در پایان دوران مسئولیت پاسخگوی افکار عمومی و دستگاه ناظر باشد.
3. تمام فکر و توان خود را برای خدمت به مردم و کشور و نظام اسلامی معطوف خواهد ساخت و در دام افزایش غیر قانونی و غیر متعارف ثروت نخواهد رفت.
4. خود را تقویت خواهد کرد تا خدای ناکرده اسیر وسوسه عیال و فرزند و دوست و فامیل برای دست درازی به بیت المال و یا کسب ثروت نا مشروع نگردد.
5. با سبکبالی به خدمت خواهد پرداخت و برای مراقبت بیشتر از گذشته حساب سال و خمس و زکات خود رانگه خواهد داشت .
6. فقیرترین مردم از وجود او احساس خرسندی و خود را ملزم به همراهی در انجام وظائفش می دانند و ثروتمندان غیر متعارف زراندوز راهی برای نفوذ بر او و بیت المال نخواهند یافت. و دلایل زیاد اجتماعی ، اقتصادی ، دینی ، فرهنگی می توان برای آن آورد (که از بیان آن برای جلوگیری از اطاله کلام پرهیز می کنم).
اماّ در کشور عزیزمان ایران چند نفر مدیر در رده های مختلف کوچک و بزرگ وجود دارندکه شجاعت و شهامت و باور انجام این عمل معروف و اقدام شجاعانه را داشته و دارند؟
معمولاً مردم عادت کرده اند که فردی را ببینند در همسایگی ، فامیلی و شهروندی ، امروز دارائی آنچنانی ندارند لکن به محض دست یافتن به پست و مقامی ولو اندک در فاصله کوتاه زندگی اش از این رو به آن رو می شود ، خانه اش ، ماشینش ، پوشش ، هزینه کرد و همه شئونات زندگی اش به ثروتمندان شبیه می شود.
اجازه دهید قبل از پیش داوری برخی خوانندگان عزیز مطلبی مهم را عرض کنم.
هیچکس با دارائی و ثروت و خوب زندگی کردن مخالفتی ندارد و بر عکس یک مسلمان باید مرتب ، منظم ، با برنامه ، باهدف جهت زندگی بهتر ، ایجاد زمینه رفاه و آسایش برای خانواده و تأمین امکانات اولیه و مورد نیاز باشد و طبیعی است که یک مدیر باید با رعایت همه اینها شرایط امکان کمک به همنوعان خود را نیز فراهم کند و حتماً باید اگر بیشترین وقت خود را در شبانه روز برای انجام وظایف کاری می گذارد توجه بیشتری هم به نیازهای مادی خانواده داشته باشد تا خدای ناکرده خانواده از فشار ناشی از نبود پدر یا مادر که در لباس مدیریت جامعه اسلامی فکر و ذهنش مشغول است به انحرافات کوچک و بزرگ کشیده نشود.
حال باید ببینیم ثروت از کجا آمده است؟
ممکن است یک مدیر قبل از مدیریتش دارائی خوبی داشته باشد .ملاحظه بفرمایید:
1. دارای شغلی بوده که از رهگذر آن بصورت حلال و طیب در آمد خوبی کسب نموده است مانند پزشک ، کارخانه دار، برخی مهندسین و ...
2. ممکن است صاحب ارث و میراثی از والدین خود گردیده است.
3. ممکن است دارای ملکی بوده با شرایط اقتصادی به یکباره رشد فزاینده ای شامل حالش شده باشد.
4. ممکن است در خانواده علاوه بر پدر و مادر یا یکی از فرزندان نیز شاغل باشند و در آمدها هم بالا باشد.
بنابراین روی صحبت ما به هیچ وجه در این موارد نیست بلکه فقط این را می گویم که چند مدیر هستند که قبل و بعد مسئولیت دارائی خودشان را به مردم اعلام کرده باشند؟
ممکن است در همین لحظه خواننده ای سئوال کند که آقای نویسنده آیا خودتان مشمول این موضوع می شوید یا خیر ؟
آیا چنین اقدامی انجام داده اید یا خیر؟
اگر بخواهم در مورد خودم صحبت کنم شاید بگوئید هدفش فقط همین بوده است؟ اگر توضیح ندهم شاید بگوئید رطب خورده منع رطب کی کند ؟
اجازه دهید تجربه خودم را عرض کنم هنگامی که به سمت فرماندار ، نماینده مجلس و سایر مسئولیت های مورد نظر نائل آمدم با لطف الهی هم در رسانه های مرتبط و هم در تریبون نماز جمعه حوزه محل خدمتم روز اول شفاف همه دارائی خود را به مردم اعلام و بعد از پایان مسئولیت از همان طریق مجدداً دارائی خود را به مردم معرفی تا چنانچه چیزی افزوده شده باشد همه مردم بدانند و هم دستگاههای مرتبط بتوانند چگونگی کسب آنرا بررسی نمایند.(البته دارائی ام یک واحد آپارتمان و یک دستگاه ماشین 206 میباشد).
و از این رهگذر هم نتایج خوبی بدست آورده ام اول آرامش روحی و روانی برای خود و خانواده ام دوم احساس سبکبالی و کسب دوستی و همراهی مردم سوم عمل به دستور دین و پرهیز از دست درازی به بیت المال.
اماّ چرا همه مسئولان حاضر به انجام چنین کاری نیستند ؟
فکر می کنم مسأله اصلی مردم باشند ، چون اگر مردم همانگونه که خیلی چیزها را از مسئول می خواهند این مهم را هم بخواهند و مسئول هم ملزم به پاسخ باشد دیگر چه در دوران مسئولیت و چه بعد آن مورد اتهام و سوء استفاده از بیت المال واقع نمی شوند هر چند همیشه هستند عده ای که تحت هر شرایطی تهمت و افترا در وجودشان میباشد و حرف و حدیث خود را می زنند اماّ مهم ، آن است که خداوند سبحان شاهد و ناظر اعمال است و عموم مردم می فهمند و درک می کنند حال چند نفر بیمار اجتماعی حرفی بزنند به جایی بر نخواهد خورد و باید صبور بود.
هر چند مقاله قبلی که در مورد جلسه اداری با صرف صبحانه یا نهار منتشر شد آنگونه که انتظار می رفت از سوی بسیاری نشریات مورد توجه واقع نشد شاید علتش این است که نشر این موضوعات به دلیل فراگیر بودن موضوع و اینکه بسیاری مسئولان مبتلا به آن هستند ، نوعی تابو محسوب و گذشتن از خط قرمزهای مدیریتی محسوب می شود اماّ وظیفه خود می دانم تا در قالب فرهنگ سازی و اشاعه فرهنگ صحیح و ناب اسلامی ایرانی دین خود را ادا کنم و اینکه دیگران چقدر اشاعه آن و بیداری مردم به حقوق حقه خود در قبال مسئولان و همچنین مسئولان در قبال مردم و مسئولیت من را یاری خواهند کرد به خودشان بستگی دارد.
اماّ حتماً یکی از دلایل برخی اتفاقات ناگوار اقتصادی مانند اختلاس ها ، رشوه خواری ها ، زدو بندها ، نادیده گرفتن حقوق مردم و ... که در جامعه هر روز بر تعداد و مبلغ آن افزوده می شود دو دلیل بیشتر ندارد :
1. عدم نظارت و بازخواست مردم بصورت مستقیم از طریق رسانه ها و یا عدم دقت و هنگام انتخاب ها (ریاست جمهوری ) ، (مجلس-شوراها) می باشد . برای مثال چطور در مورد فضای سبز محل ، آب و برق ، آسفالت و غیره همه گونه اقدامی می شود اماّ در مورد این مهم نمی شود.
2. عدم نظارت و اجرای دقیق دستگاههای متولی امر چرا که اگر به راستی و واقعیت و سفت و محکم مدیران باز خواست می شدند و با متخلف بر خورد جدی صورت می گرفت ، رفاقت ها، باند بازی ها ، مصلحت اندیشی های بی جا و یا رودربایستی های معمول صورت نمی گرفت.
امروز شاهد سر بر آوردن تخلفات هزاران میلیاردی و ستم به مردم محروم و آشفته شدن اوضاع اقتصادی کشور نبودیم .
/2929
کد خبر 243907

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

آخرین اخبار

پربیننده‌ترین