نبیله بن یوسف
پنجاه و هفت کشور اسلامی عضوسازمان کنفرانس اسلامی هستند که نام آن از ژانویه 2011 به سازمان همکاری اسلامی تغییر یافته است و این سازمان از آن هنگام با بحرانها و انقلابهای گوناگونی روبروست وملتهای عربی و اسلامی همچنان ناظر اجلاسهای سران این اتحادیه هستند تا شاید سازمانها و حکومتهای بیگانه بتوانند قطعنامه هایی که بسود آنهاست از این راه به اجرا بگذارند و به دیگران چنین وانمود نمایند که این اقدامات بسود این ملتها وحقوق بشر می باشد.
یکی از هدفهائی که این سازمان بر اساس آن بنیان نهاده شد پشتیبانی از حقوق ملل اسلامی است اما ما سوال می کنیم کجاست این حقوق وچگونه است ؟ آیا زمان به اجرا گذاردن فعالیتهای این سازمان فرا نرسیده است و نباید صدای آن به گوش افکار عمومی اسلامی و جهانیان برسد بخصوص که ما در دوران گونه جدیدی از جنگ سرد بسر می بریم ویا دوران نبرد تمدنها همچنانکه بعضی از نویسندگان مشهور جهان غرب آنرا می نامند ویا تبلیغاتی که از سوی وسایل ارتباط جمعی سنتی و نوین عنوان می گردد چنین ادعا نمی کنند؟ و یا اینکه ما همچنان به چنین نبرد تمدن معتقد نیستیم که به گونه ای از جنگ سرد تبدیل شده است ؟!
با توجه به ویژگیهای جنگ سرد که بطور خلاصه در بکارگیری تبلیغات ونمایش انواع اسلحه و درگیریها و جنگهای گوناگون که در مناطقی بدور از مراکز زندگی درگیر شدگان صورت می گیرد و هدف از آن ، بیشتر تبلیغات برای اینگونه درگیریهاست و طی دهه پایانی قرن گذشته همچنان تا به امروز از طریق وسایل ارتباط جمعی ادامه دارد وهدف اصلی آن ترساندن ملل غرب از غولی بنام اسلام ومسلمانان و القاعده را نماد آن قرار داده اند. این موضوع از بازخوانی اسناد رسمی و سخنرانی های بعضی از رهبران غربی بخوبی آشکار میگردد . چند روزی پیش از آغاز ماه رمضان ، امریکا دست به یک حمله تبلیغاتی گسترده ای زد و طی آن شهروندان خود را از هرگونه خطر اسلامی در امریکا و در خارج از آن بر حذر داشت و بار دیگر ماجرای سه شنبه سیاه 11 سپتامبر 2011 را گوشزد نمود و همزمان با آن بعضی از شبکه های ماهواره ای غربی تصویری از حضرت رسول اکرم (ص) را بصورتی توهین آمیز بنمایش گذاردند در حالیکه فراموش کردند که هیچکس نباید به فرستادگان خدا و به پیامبران توهین نماید و هیچگاه نمی توان قلب مسلمانان را از عشق و محبت برسول خدای خالی کرد . اینان در عین حال دست بنمایش اسلحه وتجهیزات جنگی نمودند که این خود دلیل دیگری بر آمادگی آنان برای رویاروئی با جنگهای ناگهانی و یا ترس از حملات قریب الوقوع می باشد. در زمینه جنگهای گوناگون و از جمله خانگی آن ، جنگهائی اتفاق افتادند که دو جهان عرب واسلام را بلرزه در آوردند. از جمله جنگ علیه افغانستان در سال 2001 و عراق در سال 2003 و جنگ اسرائیل علیه لبنان در 2006 و جنگ خانگی سودان و رویدادهای لیبی و سوریه و اوضاع برمه.
این یک جنگ تبلیغاتی وروانی است که آغازگر جنگ سرد جدیدی بشمار می آید که در قرن کنونی بوقوع پیوسته است که البته نقش سازمان اسلامی در آن فرماندهی است چون این سازمان ناگزیر است در آن دخالت کند چون طرف غیر مسلمان برای برهم زدن امنیت کشورهای اسلامی به گونه های مختلفی کوشش خواهد کرد وسعی خواهد نمود همانند اوضاع سوریه میان گروههای مذهبی و قومی اختلاف بیندازد و میان سنی وشیعی همچنانکه در عراق و بحرین روی می دهد تفرقه افکنی نماید و بدین ترتیب امنیت و آرامش این ملتها و کشورها را برهم بزند و دو قاره اسیا و افریقا را درگیر بحرانها نماید بخصوص که دین حضرت محمد (ص) در این دو قاره تمرکز یافته است . بهنگام وقوع جنگ اسرائیل علیه لبنان که بعضی آنرا بعنوان آغاز برنامه " هلال فارسی " عنوان کردند و ادعا نمودند که اسلحه حزب الله همان اسلحه ایران است که برای ترساندن بعضی ها در خلیج فارس بکار رفته و مقصود آن درگیر کردن آنها در جنگی که هدف از آن تضعیف مادی ومعنوی مسلمانان است به گونه ای که هزینه های چنین جنگهائی چنان بر دوش آنان سنگینی نماید که غربیان باردیگر بر آنها غلبه نموده وتاریخ تکرار شود و ملل اسلامی بار دیگر خود را تحت الحمایه بیگانگان به بینند و بار دیگر مسلمانان در اندیشه جهاد باشند و همچنان درگیر جنگ و پیامدهای آن شوند .
اگر ملل غربی سابقه خود را فراموش کرده اند باید گفت که جنگها باردیگر در خانه هایشان بسراغ آنها خواهند رفت و همچنانکه " انتونی هاپکینز " بازیگر انگلیسی امریکائی می گوید :" اسرائیل بمعنی جنگ و ویرانی است و ما امریکائیان بدنبال این جنگ هستیم و من از اینکه امریکائی هستم شرمنده می باشم ". ونیز اعتراف بسیاری از نویسندگان وفرهیختگان امریکائی وجود دارد که صاحبان آنها اقرار می کنند امریکا و هم پیمانان آن هستند که امنیت وصلح وثبات در جهان را برهم می زنند ون کسان دیگر.
دکتر نبیله بن یوسف ( استاد حقوق سیاسی دانشگاه الجزایر )
منبع : خبرآنلاین عربی
ترجمه: محمدماجد نجار
49261
نظر شما