سعید اکبری- فرهاد عشوندی :محمد رویانیان وعده های بزرگی برای آینده می دهد. او از پرسپولیسی بین المللی حرف می زند. از تیمی که خیلی ها آرزوی ساختنش را داشته باشند. هرچند این وعده ها بی شباهت به وعده های ماه های اخیر نیست اما یک تفاوت اساسی دارد. رویانیان می گوید حالا فوتبال را می شناسد، حالا از دستهای پشت پرده باخبر است، حالا می داند چه کسانی قرار است پرسپولیسش را زمین بزنند. او تأکید می کند وقتی از دستهای پشت پرده حرف زده بود، می گفتند توهم دارد اما رویانیان تنها به قطره ای از اقیانوس اشاره کرده . کو تا اینکه همه چیز را افشا کند. رویانیان معتقد است در نیم فصل با آوردن دو هافبک خوب، پرسپولیس را تبدیل به تیمی خواهد کرد«هیچکس جلودارش نباشد». با سردار از بازی با کره جنوبی شروع کردیم و به تمام این حرفها رسیدیم.
*برد تیم ملی قطعاً می تواند روی فوتبال ایران تأثیر بگذارد. بی شک این تأثیر روی پرسپولیسی که بازیکنان زیادی در تیم ملی دارد، بیشتر خواهد بود. می توان گفت این برد می تواند به تیم شما هم شوک وارد کند.
طبیعتاً من با امید و اعتقاد، بازیکنانم را به پرسپولیس آوردم. اگر آنها با روحیه ای که مقابل کره داشتند، در پرسپولیس بازی کنند کسی جلودارشان نخواهد بود. باید بپذیریم ما با داشتن 7 بازیکن در تیم ملی، نقش زیادی داشتیم و بسیار تأثیرگذار بودیم.
*چرا این روحیه در گذشته نبود؟
من می خواهم درباره پرسپولیس عمیق تر حرف بزنم. در همان نقل و انتقالات جوسازی سنگینی برای تیم ما شد و گفتند پرسپولیس بازیکنان میلیاردی به خدمت گرفته است. این فشار روحی و روانی از سوی رسانه ها ایجاد شد...
*ببخشید حرف شما را قطع می کنیم. خود شما اولین نفری بودید که از پرسپولیس فوق کهکشانی حرف زدید.
اگر من گفتم، اشتباه کردم ولی توجه کنید که من این فصل چنین چیزی نگفتم بلکه پارسال و بعد از پایان مسابقات، چنین حرفی به زبان آوردم.
*ولی گفتید تیم سال بعد فوق کهکشانی است.
ولی من در نقل و انتقالات اصلاً چنین حرفی نزدم و تنها گفتم بازیکنان خوبی گرفتم. این جملاتی که درباره تیم ما گفته شد، جملات خوبی نبود.
*ولی بنر سایت شما هم پرسپولیس کهکشانی بود.
این در واقع کری خوانی بود. به هر حال، جو رسانه ای در تیم ما وجود داشت. بچه ها در اولین بازی با این جو روانی ایجاد شده مبارزه کردند و بردند. فشار زیادی روی تیم بود و توقعات نیز به میزان زیادی افزایش یافته بود. متأسفانه این جو سنگین از هفته دوم به تیم ما ضربه زد. به نظر من بزرگترین مشکل پرسپولیس همین جوی بود که ایجاد شد. مدام گفتند ما همه را می بریم. به نوعی انتظارات از تیم بالا رفت. دومین مشکلی که داشتیم و تا به حال درباره اش حرف نزدم، نبود یک رهبر و یک لیدر در بین بازیکنان بود. لیدری هم که داشتیم نقش خودش را خوب ایفا نکرد. یک تیم بزرگ وقتی موفق خواهد شد که یک لیدر خوب داشته باشد تا بتواند رابطه خوبی بین مربیان و بازیکنان براساس اعتماد ایجاد کند. حالا آقایان فنی هستند که در این وسط می گویند اگر پرسپولیس را به ما بدهید و این تیم را قهرمان نکنیم، در دروازه دولت اعدام مان کنید. دوستان کارشناس، مشکل ما این بود که رابطه خوبی بین مربیان و بازیکنان برقرار نشد. رهبری که بتواند بازیکنان جدید را کمک کند و مثل لیدر برایشان باشد. به هرحال 70 درصد تیم پرسپولیس از بیرون آمده بودند. سومین مشکل نیز از مصاحبه هایی آب می خورد که پرسپولیسی ها انجام دادند و باعث شدند دوباره جوی علیه تیم راه بیفتد. وقتی بعد از اولین باخت، پیشکسوت ما می گوید باید سرمربی اخراج شود، چه معنایی دارد؟ بعد از سومین بازی مدیری که پرسپولیسی است ولی در پرسپولیس نیست می گوید رویانیان نباید با این مربی ادامه بدهد. او بعد از پنجمین بازی می گوید رویانیان باید ژوزه را بردارد. وقتی بازیکن هم به مربی در رختکن فحش می دهد، همه این مسائل می تواند کنار هم به تیم ضربه مهلکی بزند.
*چه زمانی متوجه شدید که به ژوزه در رختکن فحش می دهند؟
دو روز قبل از دربی این موضوع را فهمیدم ولی به خاطر بازی حساسی که داشتیم، سکوت کردم.
*یعنی کسی به شما نگفته بود؟
جزئیاتش را نگفته بودند ولی گفته بودند برخورد تندی شده. بلافاصله این موضوع به من منتقل شد ولی اینکه چه اتفاقی افتاده را در تهران پیگیری کردم اما دیدم دربی در پیش است. گفتم چیزی نگویم و از دربی عبور کنیم. به هرحال در دربی هم خوب بازی کردیم و انسجام تیمی داشتیم. امیدوار شدم. خواستم مسائل را نادیده بگیرم ولی در بازی با نفت تهران دوباره تکرار شد.
*و شما دندان را کشیدید؟
وقتی من شنیدم در بازی با نفت در رختکن چه اتفاقی افتاده، به ژوزه گفتم آیا از همه چیز خبر داری؟ گفتم شما مسئول تیم هستی و باید تیم را رهبری کنی. من توقع ندارم برخی اتفاقات بیفتد. او نیز رفت و بررسی کرد و متوجه شد که چه اتفاقاتی افتاده است. من از ژوزه توضیح خواستم چون به هرحال مدیر تیم هستم.
*آیا شما در اخراج کریمی نقش پررنگی داشتید؟
به هرحال من مدیرعامل تیم هستم و باید هماهنگی های لازم با مدیر صورت بگیرد ولی ژوزه به من گفت کریمی را نمی خواهد و من نیز این خبر را اعلام کردم. تصمیم اصلی با ژوزه بود و بنده نیز از این تصمیم سرمربی تیمم دفاع کردم.
*اما خود شما سال گذشته سعی کردید خیلی پدرانه با این مسائل برخورد کنید. به خصوص در مورد این بازیکن و بعد از برخورد دنیزلی با او.
من تازه به پرسپولیس آمده بودم و باید پدرانه برخورد می کردم ولی بعد از مدتی متوجه شدم این مسئله تبدیل به آفت تیم شده. آن زمان دیگر نمی توانستم پدرانه رفتار کنم. باید با اصول مشکل را حل می کردم. به همین دلیل از اصول حاکم در دنیا پیروی کردم. این اصول به من اجازه می دهد پای مربیام بایستم. خیلی ها هم بابت این مسئله از من تشکر کردند.
*چرا بعد از اتفاقات سال گذشته، دوباره تصمیم گرفتید علی کریمی را حفظ کنید؟
چون هواداران از من می خواستند کریمی را برگردانم. من در تیم به یک لیدر نیاز داشتم.
*چرا روی مهدوی کیا به عنوان یک لیدر حساب نکردید؟
چون مهدویکیا نیم فصل به تیم ما اضافه شد و کمتر بازی کرد که واقعاً در حقش جفا شد. همه ما در حق مهدی جفا کردیم. می توانستیم از او بهتر استفاده کنیم ولی من دیدم مهدوی کیا و کریمی می توانند زوج خوبی باشند که تیم را رهبری کنند و ستون تیمی باشند که 70 درصد مهره هایش از بیرون آمده است.
*در واقع کریمی را نگه داشتید که پرسپولیس، پرسپولیس بماند.
من با او شرط کردم. جمله ای به شما می گویم که تا به حال نگفته بودم. حقیقتاً دنیزلی در روز آخر به من گفت علی کریمی را نگه دار.
*بعد از اینکه خودش تصمیم گرفت نیاید؟ پرسیدید چرا؟
کریمی به شدت علیه دنیزلی بود. او با کریمی برخورد کرد. بعد از اینکه در قطر کریمی را از اردو بیرون کرد و دوباره بخشید، کریمی یک جورهایی شرمنده شد و تلاش کرد رابطه اش را با دنیزلی بهتر کند. در نقل و انتقالات و زمانی که کریمی می گفت بلاتکلیف است، او رابطه خوبش را با دنیزلی حفظ کرده بود. حقیقتاً آنها بعد از اختلاف هایی که داشتند، بسیار نزدیک شده بودند ولی برای خود من هم این سؤال وجود دارد که اگر دنیزلی در تیم می ماند آیا ممکن بود این رفاقت دوباره ادامه پیدا کند یا نه؟
حالا با او چه برخوردی خواهید کرد. در نهایت چه اتفاقی می افتد؟
او مثل فرزند من است ولی براساس اصولم با کریمی برخورد خواهم کرد.
*ولی شنیده ایم گاهی پسر خودتان از زیر بار این اصول درمی رود! گویا یکبار جریمه شده و گفته من پسر رویانیان هستم!
اتفاقاً همیشه جریمه شده است. اینطور که برایم تعریف کرده اند، گواهینامه اش را نشان داده و به او گفته اند با رویانیان رئیس پلیس راهنمایی و رانندگی ارتباط داری که او هم گفته بود خیر. درباره علی کریمی باید بگویم، او باید این خانواده را حفظ کند. اگر بتواند اصول را رعایت کند، دوباره آغوش ما برای بازگشتش باز خواهد بود...
*این برخورد سلبی نیست؟
نه. تمام فکر ما این است که پرسپولیسی منسجم داشته باشیم. فرماندهی دلسوز در تیم بازی کند که ارتباط مربی و بازیکنان را برقرار کند. کسی که بتواند با این شرایط بسازد، محبوب ماست و در تیم می ماند. اگر نه می توانم دوستش داشته باشم ولی جایی در تیم ندارد!
*اگر در ایران این فرمانده را پیدا نکنید، ممکن است از یک فرمانده معروف استفاده کنید؟
گاهی این فکرها را می کنم و قلقلکم می دهد!
*شما از فوتبال جهانی صحبت می کنید.
حتماً می خواهید بگویید پس چرا بازیکن جهانی نمی آورم. انشاءا... اگر آقای فتح الله زاده کمک کند، مسی یا رونالدو را می آورم! شاید هم گتوزو را! بالاخره یک بازیکن بزرگ می آوریم.
*مثلاً تا به حال فکر کرده اید با پولهایی که می دهید، شاید یکی مثل رونالدینیو را هم بتوانید بیاورید.
به فکر آوردن او بودم ولی چون در برزیل قرارداد داشت، نتوانستیم مذاکرات را نهایی کنیم.
*این روزها برای طرفداران چنین سؤالی به وجود آمده که چرا پروین شدیداً سکوت کرده است.
من بسیار از او تشکر می کنم که با ما هماهنگ است.
*می گویند به او یک دستگاه خودروی شیک داده اید.
نه، اینطور نیست. من به آقای پروین ماشین ندادم.
*به اول فصل برگردیم. به زمانی که می گفتند شما در بازار نقل و انتقالات حل شده اید. قبول دارید چند انتخاب شما اشتباه بود. وقتی انصاریفرد و قاضی را داشتید اصلاً چرا زاید را نگه داشتید؟ یا انصاری فرد را نمی گرفتید یا زاید را.
زاید در آن زمان هنوز نیامده بود. بنابراین من باید احتیاط می کردم و دو بازیکن می گرفتم. زاید بعد از حضور ژوزه آمد. به همین دلیل دوباره تصمیم گرفتیم او را نگه داریم. به هرحال با سه گلی که زاید در دربی زده بود، مردم دوست داشتند او را نگه داریم.
*چرا همین اندازه به پست هافبک دفاعی فکر نکردید؟
من بهترین هافبک ها را کاندیدا کرده بودم. پژمان نوری می خواست بیاید ولی به خاطر ملوان رفت. حتی با رضا حقیقی تمام کرده بودم ولی در آن زمان جا نداشتیم و نتوانستیم او را بگیریم. فکر می کردیم پولادی چون سال قبل در تیم بوده، سهمیه ما را پر نمی کند ولی گفتند اینطور نیست. بعد که مصوب شد سهمیه لیگ برتری 7 نفر است، دیر شده بود و حقیقی با فجر بسته بود. پژمان هم به ملوان برگشت. به همین دلیل رفتیم سوسا را آوردیم که انصافاً خیلی هم بد نبود و آسیب دید.
*بعد کی وون را آوردید و 10 هزار دلار هم به او پول دادید. بابت چند جلسه تمرین!
نه، ما پولی ندادیم. شما فکر می کنید 10 هزار دلار زیاد است؟ ما با کی وون قرارداد نبستیم. او را تست کردیم، انواع تستهای پزشکی و فنی. خیلی بازیکن خوبی بود. هنوز هم وضعیتش معلوم نیست ولی چیزی که هست من برای نیم فصل دو هافبک قوی جذب می کنم.
*یعنی خبرهای خوبی دارید؟
بله، خبرهای خوبی دارم. در خط هافبک تغییراتی خواهیم داشت. فوروارد و دفاع ما عالی هستند. اگر رابطه خوبی بین آنها ایجاد شود و هافبک های خوبی به هافبک های خوب دیگرمان اضافه کنیم، کسی حریف پرسپولیس نمی شود.
ساموئل را نمی آورید؟
بعید است او را جذب کنم.
به خاطر حرفهایی که زده شد؟
بله، دقیقاً به همین خاطر. دوستان با من چیزی امضا کردند و با ساموئل نیز هماهنگی داشتند ولی طور دیگری حرف زدند که من خوشم نیامد. با پولی که قرار است برای ساموئل بدهم می توانم هافبکهای خیلی خوبی بگیرم. از خارج یا از داخل ایران. من می خواهم از قول من حرفهایی بنویسید که خطابم به طرفداران است. آنها را دوست دارم و احترام زیادی برایشان قائل هستم. من در حقشان خیانت نمی کنم ولی آنها باید بدانند وقتی من پرسپولیس را تحویل گرفتم، از هر جهت دچار مشکل اقتصادی و مدیریتی بود. من باید سه سال وقت داشته باشم تا پرسپولیس قدرتمندی را به آنها تحویل بدهم؛ هم از نظر فنی و هم از نظر اقتصادی. من سال گذشته در نیم فصل آمدم. الان بهترین بازیکنان را گرفتهام و مشکلات اقتصادی باشگاه را حل کرده ام.
*شما برای بستن تیم با چه کسی مشورت کردید؟
با آقای دنیزلی که مربیام بوده است.
*ولی چرا اول تیم را بستید و بعد...
ببخشید بگذارید من حرفهایم را تمام کنم. طرفداران سه سال به من زمان بدهند و بعد خروجی مدیریت من را ببینند. پرسپولیس تیم پایه ندارد. اقتصادش به هم ریخته بود. الان خیلی ها آرزو دارند یکی از بازیکنان ما را داشته باشند. من کار خودم را کردم. اگر ضربه خوردیم از جایی غیرفوتبالی بود. من اگر می دانستم کار کردن در سلامت کار آدم را به خطر می اندازد، شاید اصلاً نمی آمدم ولی حالا که آمدم سلامتم را از دست نمی دهم. می خواهم در آینده از پرسپولیسی پرده برداری کنم که خیلی ها آرزویش را داشته باشند. تیمی که میانگین سنی اش جوان خواهد شد. من امسال نمی توانستم ریسک کنم و باید بازیکنان بزرگ می آوردم و با اطمینان جلو می رفتم. من می خواهم هواداران به خادم شان وقت بدهند. سپس در عرض سه سال پرسپولیسی جهانی از من تحویل بگیرند. پای این حرفم می ایستم ولی باید آنها تحمل کنند. شما شک نکنید هواداران واقعی هرگز از پرسپولیس دست نمی کشند. شاید آنها ناراحت شوند ولی تیم را تضعیف نمی کنند. آنها به تیم لطمه نمی زنند. طرفداران کمک کنند ما مشکلات را ریشه ای حل کنیم. پرسپولیس 50 سال مشکل داشته است.
شما می خواهید معمار پرسپولیس جدید باشید. منظورتان این است؟
هیچ انگیزهای جز این ندارم. میخواهم پرسپولیس را معماری کنم. نمیگویم 5 سال، فقط دو سال به من وقت بدهند که سازندگی کنم. اگر طرفداران، پرسپولیسی نوین میخواهند، به من وقت بدهند.
*شما با این حرفها توقعات را بیشتر نکرده اید؟
ما باید منطقی باشیم. من تا اینجا به وظایفی که داشتم عمل کردم. من سال گذشته محبوبترین مربی پرسپولیسی ها را آوردم. امسال هم بهترین ها را جذب کردم. کسی قدرت خرید این بازیکنان را نداشت. خیلی از جریانات غیرفوتبالی به من و تیمم ضربه زد. طرفداران باید هوشیار باشند که جلوی این اعمال غیراخلاقی بایستند و احساسی نشوند.
*شما هم مثل بعضی فوتبالی ها زیاد درباره دستهای پشت پرده حرف می زنید. خیلی زود با دستهای پشت پرده آشنا نشدید؟!
من دستهای پشت پرده و خیلی رفتارهای ناپسند را در پرسپولیس دیدم. بخشی را گذرا گفتم. همه فکر کردند دارم فرافکنی می کنم. خیلیها به من گفتند توهم داری. بعضی ها گفتند دارد همه را می کوبد. من فقط گوشه ای از واقعیتها را گفته ام و کو تا آخرش را بگویم. اگر لازم باشد برای نجات فوتبال آنها را به زبان می آورم ولی من الان بیشتر به فکر درست کردن پرسپولیسم. من تیمی درست کرده ام که همینطوری در زمین بگذاری، باز یهایش را می برد.
*یعنی بدون مربی؟
به نظر من نقش سرمربی در این پرسپولیس بیشتر از 15 درصد نیست. 75 درصد بازیکنان هستند و عوامل دیگر هم که 10 درصد نقش دارند. اگر آنها همدل باشند و در عمل این همدلی را نشان بدهند یک مربی ساده هم بالای سر تیم باشد و 11 نفر را در زمین بگذارد، بازیکنان با عشقی که به پرسپولیس دارند، بازیهای شان را میبرند.
این عشق که می گویید، واقعی است؟!
به لطف خدا این عشق در تیم ایجاد شده است. بازیکنان عاشق تیم شده اند.
*یعنی قبلاً نبودند؟
بالاخره اگر هم عشق نبود، طبیعی بود چون 70 درصد تیم از بیرون آمده بودند ولی آنها تیم را دوست دارند و زمان می برد پرسپولیسی تمام عیار شوند. ما همه، زمان لازم داریم.
*سؤالی از شما پرسیدیم که نیمه کاره ماند. انتقادی که به شما وارد شده این است که ابتدا تیم را بستید و سپس سرمربی را آوردید.
این حرف درستی است ولی اگر من همین الان مانوئل را بردارم دوباره همین حرفها را می زنند. مربی بعدی می گوید من که تیم را نبستم. حرفهایش هم غیرمنطقی نیست ولی بگذارید من توضیحاتی بدهم. اولاً بازیکنان من بازیکنانی ناشناس نیستند، هرکدام نامدار هستند. قرار بود دنیزلی در این تیم بماند. ما تا آخرین لحظه هم او را حفظ کردیم ولی من باید تیم را با مشورت او می بستم. آقای مانوئل الان غیب می گوید؟ من اگر می دانستم ایشان سرمربی تیم خواهد شد، همان زمان با او مشورت می کردم ولی اصلاً مانوئلی در کار نبود چون دنیزلی قرار بود بماند. 80 درصد تیم را خودش انتخاب کرد. وقتی نتوانست بیاید ما سراغ مربی دیگری رفتم. الان من باید بازیکنان گرفته شده را پس می دادم؟ حالا یک سؤال بپرسم. الان حق من هست مانوئل را اخراج کنم و مربی دیگری بیاورم؟
*بله.
پس می توانم مربی دیگری بیاورم ولی آیا بازیکنان عوض می شوند؟ من یک چیز خطاب به آقای ژوزه بگویم. مگر زمانی که ما در ترکیه با هم دیدار داشتیم، بنده رزومه بازیکنان تیم را در اختیار شما قرار ندادم؟ حالا که آمدی، اشتباه کرده ای؟ یا من اشتباه کرده ام شما را آورده ام؟ بازیکنان من کوچک نیستند. حرف من این است ولی از سویی می فهمم حرف شما چیست و چرا انتقاد می کنید اما من منطقی رفتار کردم.
*ولی پروسه اشتباهی بود. نباید مدیر تیم را ببندد و بعد به سرمربی بسپارد.
مردم، دنیزلی را می خواستند. من باید پای او می ایستادم. حتی با خانوادهاش حرف زدم. قبول دارم چون پای دنیزلی ایستادم ضرر کردم ولی خوشحالم که درخواست هواداران را زیر پا نگذاشتم. هنوز مردم به من می گویند دنیزلی را بیاور. شاید من اشتباه کردم ولی عمداً اشتباه کردم. چون می خواستم به تیم ، مربی و هوادارانم پایبند بمانم.
4141
نظر شما