سیدرضا اکرمی، عضو جامعه روحانیت مبارز تأکید میکند: «هر اصلاحطلبی یک اصولگرا و هر اصولگرایی باید یک اصلاحطلب باشد.» این نماینده سابق مجلس دیگر اعتقادی به حضور چهرههای قدیمی در انتخابات ندارد و میگوید:«باید از امثال آقای خاتمی و هاشمی گذشت کنیم و بگذاریم چهرههای جدید که پرنشاط باشند وارد صحنه رقابت شوند تا گردش مسئولیت و قدرت در جامعه ما عملیاتی شود.»
اولا باید یادآور شوم از آنجایی که حدود هفتماه دیگر تا انتخابات ریاست جمهوری یازدهم فرصت داریم بنابراین باتوجه به این زمان طولانی که تا انتخابات مانده است نمیتوانیم یک پیشگویی از آینده داشته باشیم که چه اقشاری از داوطلبان وارد عرصه رقابت میشوند. نکته دیگر این است که متاسفانه در جامعه ما هنوز واژههای سیاسی ما یک تعریف جامع ندارد و واقعاً مشخص نیست که اصولگرا به چه کسی میگویند یا اینکه چه کسی را صلاحطلب خطاب میکنند. بنده معتقدم هر اصولگرایی قطعاً باید اصلاحطلب باشد زیرا در حین انجام کار انسان بعضا با موانع و شرایط ویژه ای مواجه میشود. از این رو لازم است در روشهایش تجدید نظر کند و اصلاحاتی انجام دهد از سوی دیگر هیچ اصلاحطلبی هم نمیتواند اصولگرا نباشد، زیر در خلأ نمی تواند اقدام کند در واقع باید اصولی وجود داشته باشد تا براساس آن فرد با حرکت به سمت جلو اصلاحات را عملیاتی کند. در حالی حاضر در جامعه ما افرادی به نام اصلاحطلب معرفی میشوند در حالی که یک تعریف جامع و مانعی از این واژه وجود ندارد. نکته سوم اینحکه تجربه نشان داده در جامعه ما. حداقل بر چهار اصل یعنی اسلام، انقلاب اسلامی، قانون اساسی و رهبری توافق جدی وجود دارد، بنابراین اگر این چهار اصل را قبول داریم همه باید تلاش کنیم انتخابات پر شور و شوق انجام شود، بنابراین هرکس به اسلام و انقلاب علاقهمند است و به قانون اساسی احترام یگذارد و رهبری را فصلالخطاب میداند باید در انتخابات شرکت کند؛ به عبارت دیگر اگر چنانچه یک فرد خودش را واجد شرایط میداند داوطلبانه و اگر واجد شرایط برای داوطلبی نیست باید بازهم در انتخابات حضور فعالی داشته باشد تا انتخابات باشکوهی را در خرداد 92 داشته باشیم.
یعنی از نظر شما اصلاحطلبان در صورتی موظف به حضور در انتخابات هستند؟
بینید، مسئله گلهمندی و شکایت در یک جامعه انقلابی امری طبیعی است، ما قطعاً ممکن است گاهی از عملکردهای خودمان یا دیگران راضی باشیم؛ بلکه باید با یکدیگر مذاکره و مباحثه کنیم و ببینیم چه خواستهای داریم و آیا خواستهها در چارچوب قانونی نباشد صرفاً گلایه و شکایت از یکدیگر است که این گلایهها هیچگاه تمام شدنی نیست.
در واقع معتقدم هر قشری که چهار اصل یاد شده را قبول داشته باشد و در انتخابات شرکت کند، قطعاً انتخابات از نظر کمی و کیفی باشکوهتر خواهد بود.
برخی از اصلاحطلبان معتقدند کاندیداتوری اقای خاتمی موجب پرشور شدن انتخابات میشود، نظر شما در این خصوص چیست؟
من البته نمیتوانم در حال حاضر پیشبینی کنم که چه کسانی برای انتخابات کاندیدا میشوند اما بهنظر من دیگر باید از امثال آقای خاتمی و هاشمی گذشت کنیم و بگذاریم چهرههای جدید که پرنشاط باشند وارد صحنه رقابت شوند تا گردش مسئولیت و قدرت در جامعه ما عملیاتی شود.
ولی بسیار از اصلاحطلبان معتقدند از آنجایی که آقای خاتمی 22 میلیون رأی داشته، بنابراین محبوبیت زیادی دارد و در نتیجه در انتخابات آینده نیز میتواند رقیب جدی برای کاندیدای اصولگرایان باشد.
بعید میدانم شرایط امروز با شرایط سال 76 و 80 یکی باشد، زیر امروز نسل جدیدی به صحنه وارد شدهاند. بنابراین این نسل جدید دنبال افراد جدید و شاداب می گردند. البته روح قانون اساسی هم براین نکته تأکید دارد که یک فرد بیش از دو دوره نمیتواند پشتسر هم رئیسجمهور شود؛ همانطور که اشاره کردم این موضوع به این دلیل است که گردش قدرت وجود داشته باشد.
یکی از مسائلی که اصلاحطلبان در ماههای اخیر مطرح کردهاند طرح تشکیل دولت وحدت ملی است، لطفاً نظرتان را درباره تشکیل چنین دولتی بفرمایید.
بنده معتقدم این واژه هم از همان الفاظی است که ظاهر زیبایی دارد اما تاکنون مورد نقد و بررسی قرار نگرفته است. یعنی میگوییم همه زیر خیمه قانون اساسی، اسلام و رهبری و براساس این اصول پیش میرویم و مجلس و دولت ما هم بر این اساس شکل خواهد گرفت یعنی بهطور طبیعی این موضوع را قبول داریم .
17301
نظر شما