مدتی است که به دلیل وزیدن باد انتخابات ریاست جمهوری یازدهم، منفیبافیها شروع شده و بعضی افراد کم ظرفیت به منفیبافی، بدگوئی و نفی این و آن پناه آوردهاند. به نظر میرسد بیماری نفی دیگران برای اثبات خود، در وجود این افراد عود کرده و در شرایط کمبود دارو که ناشی از تحریمهاست نمیتوانند جلوی پیشرفت بیماری خود را بگیرند و به هر کس که بخواهند پرخاش میکنند تا وانمود کنند که هستند. اینکه افرادی به هر وسیله ممکن درصدد برآیند وجود خود و گروه خود را به اثبات برسانند، خطر بزرگی است. از فیلسوف معروف آلمانی "دکارت" نقل است که میگفت: "من میاندیشم، پس هستم" ولی اکنون منطق فیلسوفان سیاسی ما اینست که میگویند: "من فحش میدهم، پس هستم"!
هفته گذشته یک نماینده مجلس، نطق خود را به اهانت و جسارت کردن به یکی از بزرگان نظام اختصاص داد و هر چه به زبانش آمد علیه او گفت. تأسفبار اینکه در مجلس شورای اسلامی، کسی به او اعتراض نکرد و حتی رئیس مجلس و روحانیون حاضر در صحن علنی که به تناسب جایگاه دینی و معنوی خود میبایست به وظیفه خود عمل کنند و نهی از منکر نمایند نیز سکوت مصلحتی را بر انجام وظیفه اخلاقی و شرعی و قانونی ترجیح دادند! آن شخصیت بزرگ انقلابی که مورد هجمه قرار گرفت به دلیل بزرگی، اعتنائی به این فحاشیها نکرد و البته این قبیل بیحرمتیها چیزی از شخصیت او کم نمیکند ولی آنکه از این رهگذر دچار خسران میشود جامعه است و خود مجلس و مجموعه حاکمیت که چنین عناصر نامتجانسی را در بدنه خود میپذیرد و در برابر آن عکسالعمل نشان نمیدهد.
مجلس شورای اسلامی جای افراد با منطق است نه افراد فحاش. اگر امام خمینی فرمودند مجلس در رأس امور است، این فرموده کاملا صحیح هنگامی تحقق مییابد که نمایندگان مجلس درباره موضوعات و افراد فقط با منطق سخن بگویند و از بیحرمتی و سخن بیمنطق بپرهیزند. مجلسی که با فحاشی و بیحرمتی آمیخته شود، خود به خود از جایگاه والائی که استحقاق آن را دارد به دست خود اهل مجلس به زیر کشیده میشود.
1717
روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله روز یکشنبه خود نوشت:
کد خبر 262384
نظر شما