محسن رضایی بهعنوان یکی از کاندیداهای اصولگرای انتخابات ریاست جمهوری نهم و دهم چهرهای خاص در عرصه سیاست است. او در انتخابات 88 «فدرالیستی کردن اقتصاد» را مطرح کرد. محسن رضایی در آستانه انتخابات ریاست جمهوری یازدهم یکی از گزینههای احتمالی برای حضور در این رقابت مهم به شمار میرود. با او گفتوگویی تفصیلی درباره موضوعات مختلف انجام دادیم.
آقای رضای فضای سیاسی کشور را در پنج ماه مانده به انتخابات ریاستجمهوری یازدهم چگونه ارزیابی میکنید؟
من فکر میکنم باتوجه به فضای سیاسی جامعه و شرایط بینالمللی، ایران در حال عبور از یک دوره جناحی به یک دوره جهادی است. یعنی شرایط سیاسی - اجتماعی که احزاب و جناحها فعال بودند تغییر کرده است. بنا به دو دلیل این فضا در حال تغییر و تحول است؛ یکی آنکه خود جریان سیاسی ایران تحت عنوان اصولگرا و اصلاحطلب نتوانستند در این دوره 20 ساله به یک وضعیت باثبات و پایدار برسند و در حال فروپاشی هستند. خودشان نیاز به کمک دارند و نمیتوانند به مردم کمک کنند. مسئله دوم شرایط بینالملی ایران است که وضعیت از حالت تنشزدایی و آتشبس با غرب خارج و وارد یک شرایط رویارویی اقتصادی و فرهنگی شده است. براساس این دو عامل جامعه سیاسی ایران به سوی یک حالت جدیدی حرکت میکند که این حالت جدید را من حالت جهادی مینامم.
تحلیل شما درباره جهادی شدن فضای سیاسی کشور، چگونه خود را در انتخابات ریاست جمهوری نشان میدهد؟ تغییر آرایش سیاسی، مصادیق و چهره ها چطور بروز و ظهور میکند؟
جامعه ایران منتظر یک جنبش اجتماعی با محوریت اقتصادی - فرهنگی است. یعنی جامعه به شدت دنبال این است که اخلاق، صداقت و وفاداری را ببیند، وضعیت زندگی خود را سامان بخشد و آرامش را در خانوادهها برقرار و تقویت کند. امروز در بازارهای ایران بیثباتی و ناآرامی کاملاً به چشم میخورد، آرامش در میان خانوادهها نیست و از نظر معیشتی و بیکاری جوانهای کشور تحت فشار هستند؛ از نظر اخلاقی میان دولتمردان و فعالان سیاسی تا قشرهای پایین جامعه نوعی بداخلاقی رواج پیدا کرده و این مسائل کافی است که جنبش اجتماعی اصلاحی برای امور فرهنگی - اقتصادی در کشور شکل گیرد. در این انتخابات، ما با این مسئله مواجه هستیم و این مسئله خود را نشان میدهد. یعنی این انتخابات تبدیل به حرکت با خواستههای اقتصادی و فرهنگی خواهد شد. من این استعداد را میبینم، اما اینکه در همین انتخابات انجام شود یا بعد از آن بروز و ظهور پیدا کند باید دید چه پیش میآید. بالاخره جامعه ما نیازمند تحولی است که بتواند مسائل فرهنگی و اقتصادی خود را ساماندهی کند.
نسبت خود شما با این حرکت سلبی و ایجابی چگونه است؟
من همه تلاشم این است که چنین جنبشی را برای رسیدن به چشمانداز ایران 1404 و توسعه متعالی انجام دهم. چون بدون چنین جنبش فراگیری که همه اقشار به صحنه بیایند، راه دیگری برای دسترسی به آن آینده سراغ ندارم. بنابراین تلاش خواهم کرد که در ایجاد این جنبش و نهضت نقشی و سهمی را برعهده بگیرم.
فکر میکنم شما در دوره انتخابات ریاست جمهوری نهم و دهم در سالهای 84 و 88 تصمیمتان برای حضور قطعیتر بود، اما الان احساس میشود که کمی تردید دارید.
خیر، من هیچ تردیدی ندارم. من مشورتهایم را به پایان بردم. کارهای مطالعاتیام را انجام دادم، بهموقع و سرفرصت نظر و تصمیم خود را اعلام میکنم.
تصمیم شما مبنی بر ورود است یا عدم ورود؟
بعداً تصمیم خود را اعلان میکنم.
در حوزه سیاست خارجی به صورت مصداقی درباره مذاکره مستقیم با آمریکا و تئوری توافق بزرگ در این ایام بین ایران و آمریکا چهنظری دارید؟ آیا اکنون زمان مناسبی برای این کار است؟
تا زمانی که مسیر 1+5 باشد، نیاز به راه دیگری نداریم. مهم این است که این مسیر جدی گرفته شود و یک دیپلماسی فعال و با برنامه را با 1+5 ترتیب دهیم. چون اگر غیر از این مسیر طی شود و با هر کشور دیگری جداگانه به نتیجه برسیم. بقیه کشورها در آینده برای ما مشکل درست میکنند و ایران این تجربه را صدسال اخیر داشته است. ما وقتی به سمت انگلیسیها رفتیم با روسیه تزاری درگیری داشتیم. وقتی قاجارها به سمت روسیه رفتند با انگلیسیها به چالش خوردند، وقتی ایران به سمت آمریکا رفت با شوروی درگیر شد؛ بنابراین باید همان سیاست نه شرقی و نه غربی را از طریق ارتباط با 1-5 دنبال کنیم.
ولی آقا حسن روحانی در کتاب دیپلماسی هستهای نوشتند که «وقتی ما با سه کشور غربی توافق کردیم آمریکا توانست این توافق را به هم بزند و جرج بوش از طریق البرادعی به تهران پیغام داد که بیایید با هم به مذاکره بنشینیم» همین الان هم در واقع 1+5 به شدت تحت تأثیر آمریکاست و از خودش ارادهای ندارد. آیا این نشان نمیدهد که مسئله اصلی میان ایران و آمریکا است؟
اگر آمریکاییها به تنهایی میتوانستند تصمیم بگیرند هیچگاه با پنج کشور دیگر همکاری نمیکردند. اینکه آمریکا با پنج کشور دیگر مجموعهای برای حل پرونده هستهای ایران درست کرد، موید این است که بقیه کشورها نیاز دارد و بدون بقیه نمیتواند کاری انجام دهد. بنابراین بهتر است با 1+5 خیلی بیشتر از مذاکره با آمریکاست.
پیش بینی شما از مذاکره آینده چیست؟
با یک مذاکره دقیق، درست و هوشمندانه میتوانیم به یک نقطه بینابین برسیم که بازی برد - برد حاصل آن باشد.
میتوانید تحلیلتان را مصداقی بفرمایید؟
الان زود است.
خط قرمز ما کجا میتواند باشد؟
خط قرمز ما این است که فناوری هستهای را باید داشته باشیم.
یعنی تعلیق غنیسازی نمیکنیم؟
ما فناوری هستهای را خواهیم داشت، مواردی هم که آمریکاییها از آن سوءاستفاده میکنند حل میکنیم که بتوانیم راهی را در سیاست خارجی باز کنیم.
اگر موافق باشید به سؤالات سیاسی وارد شویم در واقع جلسات مجمع تشخیص مصلحت نظام، تبدیل به جلسات مجمع نامزدهای احتمالی انتخابات ریاست جمهوری یازدهم شده. در جریان جلسات بعد از مجمع هستید که آقای هاشمی آقای ناطق نوری و آقای حسن روحانی با هم نشستی تشکیل میدهند، شما به جلسه آنها میروید؟
از همان ابتدا مجمع تشخیص مصلحت نظام همیشه آقای هاشمی با 5 یا 6 نفر از آقایان روحانی که عمدتاً در جامعه روحانیت مبارزه بودند، جلسهای داشت.
تصور شخص شما از برنامه آقای هاشمی برای انتخابات چیست؟ ایشان خودشان میآید یا به سمت یک نامزد متمایل میشود؟
بعید میدانم آقای هاشمی در انتخابات شرکت کند.
این را درباره حضور خود آقای هاشمی در انتخابات میفرمایید یا اینکه از کسی حمایت کنند؟
بله، بسیار بعید میدانم دخالت داشته باشند.
پس طرحی که میگویند نامزد از میان آقایان هاشمی، ناطق نوری و روحانی خواهد بود منتفی است؟
بسیار بعید است.
یعنی تئوری تشکیل دولت وحدت ملی از جانب ایشان پیگیری نمیشود؟
ایشان ایده سیاسی خود را مثل هر سیاستمداری طرح میکند.
نمیخواهند این ایده را عملیاتی کنند؟
باید از خودشان سؤال کنید.
درباره اصلاحطلبان چطور فکر میکنید؟
اطلاحطلبان بستگی به خودشان دارد. به هرحال اگر آنها در انتخابات حضور داشته باشند به نفعشان خواهد بود.
فکر میکنید با گزینه حداکثری بیایند؛ به عبارت دیگر روی یک نفر اجماع کنند؟
بعید میدانم اجماع اصلاحطلبان روی یک نامزد صورت بگیرد.
درباره حضور اقای خاتمی در انتخابات چطور فکر میکنید؟
خود وی باید به این سؤال جواب دهد.
30123
نظر شما