محمد الباز

شیخ محمد تمیم بن محمد، ولیعهد قطر هفته گذشته به هیچ وجه صادق نبود هنگامی که در دیدار با متفکران و خبرنگاران عرب در دوحه گفت که قطر در امور داخلی مصر دخالت نمی کند و با هر دولت یا نظامی که مصری ها انتخاب می کنند، موافقت می کند.
تمیم راست نمی گوید چرا که سیاستمداران هیچ گاه در جلسات علنی حقیقت را نمی گویند. همیشه چیزی وجود دارد که باعث ترس آنها می شود و برای همین از بیان حقیقت خودداری می کنند، اما نشانه های قابل اعتمادی از سیاستمداران لیبی وجود دارد که نشان می دهد قطری ها طرحی را نه تنها برای لیبی بلکه برای کشورهای دیگر نیز تدارک دیده اند.
سیاستمداران کشورهای متاثر از بهار عربی تاکید دارند که قطر ظاهری و عملی "امارت شیطان" است که از انقلاب های بهار عربی هیچ حمایت نمی کند و آن چه در پی آن است تنها برداشت شخصی از تمامی منافع موجود در آن کشورها است.
عبدالرحمن شلقم، وزیر خارجه سابق لیبیایی که نماینده سابق این کشور در سازمان ملل هم بوده و در همان ابتدای آغاز انقلاب این کشور همراهی اش با انقلابیون را اعلام کرد، اخیرا کتاب مهمی با عنوان «پایان قذافی» نوشته که توسط انتشارات الفرجانی منتشر شده است که در آن تلاش می کند آن چه در انقلاب لیبی رخ داد و از دید بسیاری مخفی ماند را افشا کند که مهمترین بخش آن مربوط به قطر است.
شلقم اعتراف می کند که قطر بی حد و حصر در کنار انقلابیون لیبی ایستاد و اعتقاد دارد که این قطر بود که برای آزادسازی لیبی و توقف کشتار در این کشور اصرار داشت و زمینه های پیشرفت در جبهه های مختلف را برای لیبیایی ها فراهم کرد. وی می گوید: بعد از قطر، امارات متحده عربی، اردن و تونس در میان کشورهای عربی بیشترین حمایت را از انقلابیون لیبی داشتند و در میان غربی ها نیز فرانسه، بریتانیا، امریکا و ایتالیا بیشترین حمایت را از آنها کردند.
اظهارات شلقم بی اهمیت خواهد بود اگر به آن چه در ژوئن 2011 اتفاق افتاد، نظری نیندازیم. زمانی که مشخص شد محاسبه های اعلام نشده ای نزد قطری ها برای لیبی وجود دارد و به تدریج به سمتی می روند که ضمن علنی کردن این محاسبات تغییراتی شگرف در این کشور به وجود آورند.
از زمانی که انقلاب لیبی رخ داد، قطر بر روی گروه مشخصی که ایدئولوژی خاص داشت، تمرکز کرد، به آن پول و سلاح داد و از هر کسی که به این جریان بپیوندد، حمایت کرد. پس از سقوط نیز دولت قطر دخالت کرد تا افرادی خاص که نام آنها را داده بود در دولت جدید پست های مهم و کلیدی تصاحب کنند، به برخی نیز پول داد تا به دولت قطر وفادار باشند.
شلقم در این باره می گوید: دولت قطر با هواپیما حجم عظیمی سلاح وارد بنغازی کرد و آن را در اختیار جریان سیاسی ایدئولوژیک خاصی قرار داد، همچنین به رهبران این مجموعه صدها میلیون دلار داد و حتی افسران قطری را نزد آنها فرستاد و در مناطق الرواغه، الجفره و سرت مستقر کرد که بر انبارهای سلاح های شیمیایی و کارخانه های تولید کننده سلاح های شیمیایی مسلط شوند. همچنین افسران قطری بر شهر طبرق در شرق لیبی مسلط شدند و سربازان قطری هر کسی را که وارد هتل های منتهی به این شهر می شدند را به کمک سگ هایی که در اختیار داشتند مورد بازرسی قرار می دادند. قطر گمان می کرد با این کمک ها می تواند به پیروزی انقلاب لیبی کمک کند. البته شلقم فراموش نمی کند که یادآوری کند: شب ها سربازان و افسران قطری اوقات خود را با دختران لیبیایی سپری می کردند.
این در حالی است که هیچ کدام از ما به هیچ وجه نمی دانستیم که قطر در لیبی نیرو پیاده کرده است و هر آن چه می خواسته را انجام داده است.
در جایی دیگر از این کتاب بیش از 500 صفحه ای، شلقم می گوید که دکتر محمود جبریل با من تماس گرفت و گفت که امیر قطر از من خواسته به دوحه بروم، هدف از این سفر مناقشه اوضاع لیبی پس از آزادسازی آن است و این که چگونه می توان نظرات جریان های سیاسی لیبیایی را به یکدیگر نزدیک کرد. به دوحه رفتم و با شیخ تمیم بن حمد آل ثانی، ولیعهد دیدار کردم در حالی آقای محمود شمام نیز همراه من بود. در این سفر ولیعهد قطر حمایت قاطع و بی چون و چرای خود را از مخالفان قذافی یادآورد شد و گفت که دوحه چگونه حمایت های مالی از آنها کرد و سه میلیارد دلار به لیبی اختصاص داد. همچنین گفت که دوحه همچنان از شما حمایت می کند و آماده دارد باز هم کمک های مالی بیشتری در اختیارتان بگذارد. در آن جلسه محمود شمام به ولیعهد قطر گفت که من هم یکی از شما هستم که به من کمک های بسیاری کردید ولی از منطق برادری و صداقت می گویم که نسبت به فهم ملت لیبی اشتباه نکنید و در امور داخلی ما دخالت نکنید که آن گاه هر چه بافتید پنبه خواهد شد.
شلقم از این دیدار به اندازه ای ناراحت و افسرده می شود که با محمود جبریل تماس می گیرد و می گوید: کشور ما یتیم است هر کسی می خواهد آن را به مسخره بگیرد و هر مفلسی می خواهد سهمی از آن داشته باشد. آیا می توانستیم روزی تصور کنیم که امیر قطر روزی این گونه از روی غرور با ما صحبت کند. پول نفت ویروس عظمت و توهم در خود دارد، این دقیقا همان کاری بود که معمر قذافی می کرد.»
در جایی دیگر عبدالرحمن شلقم یادآور می شود، از این خطرناک تر زمانی بود که در حال دیدار با حمد در سازمان ملل بودم که یک بازرگان امریکایی فعال در بخش نفت تماس گرفت و گفت که می خواهد مرا ببیند. با او که از کارمندان سابق دفتر جورج بوش پسر بود در یکی از رستوران های نیویورک قرار ملاقات گذاشتم. به من گفت: ما می خواهیم در لیبی سرمایه گذاری های کلانی کنیم ولی یک مشکل بزرگ در برابر ما وجود دارد، آن هم قطر است. پرسیدم: چه ربطی به قطر دارد، گفت: حکومت قطر از دولت امریکا تعهد گرفته است که هیچ امتیاز نفتی ای را در لیبی نگیرد مگر این که در آن امتیاز قطر را نیز شریک کند. در قطر چهار پرونده دست یک نفر است، نفت، سازمان امنیت، سرمایه گذاری خارجی و ارتش.
شلقم همچنین می گوید: یک فرد آگاه که با امرا و شیوخ کشورهای عربی حوزه خلیج فارس کار می کند، به من گفت که از جزئیات توافق قطر با غربی ها برای سرنگونی قذافی آگاه است. گفتم: چرا امیر قطر این قدر بر سقوط نظام قذافی اصرار دارد در حالی که روابط بسیار حسنه ای میان آنها وجود داشت؟ گفت که موضوع از اینها و مشکلات شخصی فراتر است، امیر حمد بن خلیفه آل ثانی پروژه طولانی مدتی را هدایت می کند که بر اساس آن نظام در لیبی تغییر کرده و یک حکومت اسلامی وابسته به او در لیبی بر سر کار بیاید. پرسیدم: دقیقا این طرح استراتژیک چیست که باید از لیبی شروع شود؟ گفت: پیروزی اسلام گرایان در تونس، مصر و لیبی و ایجاد یک حکومت اسلامی گسترده و وسیع که پس از آن ضمن تشکیل یک گروه بزرگ اسلامی، اتحادیه اسلامی را در شمال آفریقا تشکیل دهند تا بدین ترتیب امیر حمد بن خلیفه آل ثانی امیر المومنین این اتحادیه شود. گفتم: چنین فکری تنها از ذهن یک بیمار سر می زند، مگر قطر چیست و امیر آن کیست که بخواهد رهبر صد میلیون انسان باشد، کشورهایی که در خود سیاستمداران و چهره های فرهنگی بزرگی دارند، من باور نمی کنم و معتقدم کسانی که پول نفت و گاز در اختیار دارند دچار ویروس جنون این چنینی می شوند. من تا مدتی معتقد بودم که این داستان پردازی است و فراتر از توهم نمی رود اما بعدا از سیاستمداران و اهالی رسانه های مختلف عربی و خارجی نیز همین چیز را شنیدم. برای همین از آینده کشورم و منطقه به وحشت افتادم و لزره بر اندامم افتاد.
منبع:خبرآنلاین عربی

ترجمه: سید علی موسوی خلخالی

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 270731

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
4 + 3 =