رمان «نامیرا» نوشته صادق کرمیار که نخستین بار در سال 1388 منتشر و در سومین دوره جایزه جلال آل‌احمد، شایسته تقدیر شناخته شد، به چاپ یازدهم رسید.

ایبنا گزارش داد:  داستان «نامیرا» درباره دختر و پسری جوانی است که میان سرداران بزرگ برای حمایت از امام حسین(ع) و یزید تردید دارند. در ادامه داستان، این دو جوان پس از استدلال‌های مختلف به حقانیت امام حسین(ع) پی می‌برند.

کرمیار نویسنده، فیلمنامه‌نویس و کارگردان، پیش از این مجموعه داستان‌هایی «فریاد در خاکستر»، «دشت‌های سوزان» و «انتقام در اردوگاه» را با محوریت دفاع مقدس نوشته است. وی نویسنده فیلمنامه فیلم‌های سینمایی «سجده بر آب»، «اشک کوسه» و «جان سخت» نیز هست. کرمیار همچنین کارگردانی چند فیلم تلویزیونی و سریال را نیز بر عهده داشته است.

 

به گزارش خبرآنلاین، «نامیرا» یک رمان تاریخی است و شرحی بر داستان زندگی «عبدالله بن ‌عمیر» و مروری دیگر بر واقعه عاشورا. داستان در مورد دختر و پسری جوان از اهالی کوفه است که بدون منفعت طلبی های روز افزون مردم کوفه به دنبال حقیقت هستند. اما در میان رفتارهای متناقض سرداران بزرگ کوفه، بین حمایت از امام حسین (ع) و یا وفاداری به یزید تردید دارند و ... تردیدی که کلیدی می شود برای دریافت حقیقت.

«نامیرا» داستانی شخصیت‌محور است؛ رمانی با خرده‌روایت‌هایی از تغییر روش، هدف، آرزو و عاقبت آدم‌ها. این روزگار است که آدم‌ها را در محک انتخاب شدن و انتخاب کردن می‌گذارد و نویسنده‌ نامیرا فقط تصویرساز صادق این رویدادهاست. نویسنده‌ کتاب را به سبک رمان‌های کلاسیک با شروعی آرام آغاز می‌کند، تصویرسازی می‌کند، شخصیت‌ها را یک به یک وارد داستان می‌کند، آن‌ها را معرفی می‌کند و با داستان پیش می‌برد. «نامیرا» اسیر اختلاف روایت‌های تاریخی نشده و البته از عقبه‌ تحقیقی درستی بهره برده است.

 

کرمیار درباره رمان می گوید: در این داستان عبدالله به دنبال حقیقت است، ربیع به دنبال حقیقت است و به همین دلیل است که در سیری که این‌ها به دنبال حقیقت هستند، ممکن است دچار اشتباه هم بشوند. برای این‌که آن‌ها معیارها و ملاک‌هایی را که برای یافتن حق باید در اختیار داشته باشند، در اختیار ندارند. از سوی دیگر آن کسی که واقعاً به دنبال حقیقت است، بالأخره آن را پیدا می‌کند ولو این‌که معیارهای حق را در اختیار نداشته باشد. خداوند می‌گوید شما راه را برو و من هدایت می‌کنم.نامیرا کاملاً تخیلی است. اگرچه شخصیت‌ها واقعی هستند، اما در یک بستر تخیلی رفتار می‌کنند. منتها آن بستر تخیلی مبتنی بر واقعیت آن روز جامعه‌ کوفه است. کار سهل و ممتنعی است. نویسنده می‌خواهد داستانی را تعریف کند که همه پایان آن را می‌دانند. این فرایند پیچیده در ذهن نویسنده شکل می‌گیرد و توضیحش کمی مشکل است.

 

نویسنده درباره نظر رهبر انقلاب پس از مطالعه این کتاب نیز گفته است: «یک روز آقای شجاعی (ناشر کتاب) به من زنگ زد و گفت بیا دفتر کارت دارم. رفتم و ایشان تعریف کرد که: «من کتاب شما را با یک سری از کتاب‌های «متون مفاخر» در جلسه‌ای به آقا دادم. هفته‌ بعد که برای جلسه‌ دیگری خدمت ایشان رفتم، ایشان تمام کتاب‌ها را خوانده بودند و نظرشان را راجع به تمام کتاب‌ها گفتند. راجع به «نامیرا» هم فرمودند که کار بسیار خوبی است؛ نگاه درستی به عاشورا دارد و جذابیت داستانی دارد. دو صفحه از کتاب را که خواندم، احساس کردم داستان جذابی دارد و ادامه دادم.» این برای من خیلی شیرین بود. بعد هم شنیدم که رهبر انقلاب به نمایشگاه کتاب هم که رفته بودند، گفته بودند کتاب را خوانده‌اند.» 

6060

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 276020

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
5 + 7 =