زهرا خدایی
دو سال پیش تقریبا همین روزها بود که جرقههای جنگ سوریه زده شد. در آن زمان شاید کمتر کسی تصور میکرد که در مدت 2 سال سوریه اینگونه به ویرانهای تبدیل شود که مخالفان و موافقان نظام بشار اسد کمر به نابوی همین ویرانهها ببندند. ناآرامیها و تظاهراتهایی که میتوانست در گام اول به شیوهای مسالمتآمیز مدیریت شود، به جنگ خانمانسوزی بدل شد که امروز در دومین سالگرد آن، سوریه را در بنبستی فرو برده که از خلال مذاکرات دیپلماتیک نیز کورسویی امیدی به چشم نمیخورد. هرچند برای سال 2013 نیز تداوم وضعیت موجود پیشبینی شده، اما ناظران و کارشناسان بر این باورند که در مقایسه با 2 سال گذشته تغییرات مهمی در مواضع بازیگران مهم و تأثیرگذار در بحران به وجود آمده است که میتواند تعیینکننده باشد. محمد ایرانی، کارشناس جهان عرب و سفیر سابق کشورمان در اردن در این باره میگوید: مواضع بازیگران تأثیرگذار از جمله روسیه در مقایسه با سال گذشته تغییر کرده است و این مسئله میتواند در خور توجه باشد. خبرآنلاین آخرین تحولات صحنۀ سوریه را با محمد ایرانی مورد بررسی قرار داده است.
در ابتدا از آخرین وضعیت سوریه برایمان بگوئید.
در صحنۀ عملیاتی و میدانی سوریه تغییر خاصی رخ نداده است، در واقع بن بست همچنان وجود دارد، درگیریها در مناطق حساس همچنان در حال فراز و فرود است. برخی از این مناطق احیاناً به طور موقت در اختیار مخالفین قرار میگیرد و بعد با نفوذ ارتش سوریه مجدداً مناطق را دولت در اختیار میگیرد. البته درگیریها بیشتر از بخش شمالی کشور یعنی ادلب و حلب به تدریج به سمت شرق سوریه کشیده شده است. هفتۀ گذشته بیشتر مناطق نزدیک به روستاهای کردنشین و نزدیک به مرزهای ترکیه و عراق در شمال شرقی مثل شهرهای دیرالزور، قامشلی و حسکه و الرقه صحنۀ درگیریهای نظامی میان دو طرف بوده است.
سرایت درگیری به مرزهای عراق چه تبعاتی میتواند داشته باشد؟
به دلیل ساختار سیاسی و بافت جمعیتی عراق، مرزهای این کشور با سوریه مناطق حساسی است که عمدتاً سنینشین هستند. از یک سو کردها در شمال این منطقه به راحتی به داخل سوریه تردد میکنند و در بخش پایینتر نیز عمدتاً نیروهای القاعده به دلیل سرریز از مرزهای عراق به داخل سوریه تردد دارند و بارها نیز به این مسئله اعتراف کردهاند.
مدتی قبل تعدادی از سربازان سوریه که وارد خاک عراق شده بودند، توسط نیروهای القاعده کشته شدند و مقامات القاعده نیز اعتراف کردند که این نیروها به دست آنها کشته شدهاند. مرز میان دو کشور متشنج است. اخباری هست مبنی بر اینکه بخشهایی از مرز عراق را جبهة النصرة در اختیار دارند و این بسیار شرایط در آن منطقه را حساس کرده است. اما این بدان معنا نیست که در جبهۀ مخالف تحرکی وجود نداشته باشد. ارتش سوریه به محض ورود به این مناطق شرایط را عوض میکند و دوباره اوضاع را تحت کنترل درمیآورد. ولی به طور طبیعی چون ثباتی وجود ندارد و به محض بازگشت ارتش، مجددا منطقه دستخوش آشوب و درگیری میشود.
نکتۀ دیگری که باید اشاره کنم مناطق کردنشین در بخش شرقی است. دولت سوریه، استان(کردنشین) حسکه سوریه و بخشهایی از سه استان دیگر را سال گذشته در توافقی با یکی از احزاب کردی به نام حزب اتحاد دمکراتیک به طور ضمنی در اختیار کردها قرار داد و دولت نیروهای خود را از آن خارج کرد. ولی ارکانهای دولت(بدون حضور نظامی و امنیتی) همچنان در این مناطق حضور دارند. این حزب که نگاه نزدیکی به دولت بشار اسد دارد و در معادلات منطقه به عنوان همپیمان بشار اسد محسوب میشود، ارتباطاتی با جریانات کردی مناطق شمال(به ویژه در ترکیه) دارند و تهدیدی برای ترکیه محسوب میشوند. بخشی از این درگیریها در این مناطق بین اتحاد دمکراتیک کردها و القاعده است و این موجب شده تا فضایی برای دولت سوریه و بشار اسد فراهم شود تا نوعی فرافکنی برای نظام داشته باشد.
قدرتگیری القاعده تا چه میزان امنیت سوریه را تهدید میکند؟
جبهةالنصرة- جریان نزدیک به القاعده در سوریه- که عمدتاً نیروهای آنها از بیرون وارد میشوند- به تدریج در حال قدرت گیری است و به اعتراف برخی از نیروهای ارتش آزاد سوریه، همکاری مشترکی در درگیرهای شرق سوریه با هم دارند. همین طور اعتراف کردهاند که آنها(جبهةالنصرة) هم سلاح پیشرفته دارند و هم اینکه در جنگ و درگیری از آموزشهای بیشتری برخوردار هستند و اتفاقاً انگیزۀ بیشتری برای جنگیدن با نظام دارند، چرا که به اعتقاد آنها این جریان عمدتاً با شعار جهاد و شهادت وارد میدان شدهاند، در حالیکه ارتش آزاد سوریه بیشتر به دنبال آزاد کردن کشور و برقراری یک نظام دمکراتیک هستند. اما در عین حال این ائتلاف مهم است که این دو گروه علیرغم فشار غربیها که از آینده حضور القاعده در سوریه نگراناند، در کنار هم در مناطق شرقی حضور دارند. این اعتراف واقعیت مهمی است و نشان میدهد بحران سوریه به شدت با مسائل محیط پیرامونی و قدرتهای منطقهای و بینالمللی تنیده شده است.
تأثیر اجلاس آخر مخالفین سوریه چقدر بود؟
تصمیم مهم اجلاس رم کمک به نیروهای مخالف بود. تلاش نمایندگان بیش از 50 کشور جهان و نهادهادی دولتی در کنار معارضین سوریه در رم گرد هم آمده بودند و تلاش داشتند که کمکهایی را اختصاص دهند.
در مرحلۀ دوم هدف آنها ایجاد انسجام میان این گروهها بود که این روزها دچار درگیریهای داخلی بین خودشان هستند و از طرفی آنها میخواستند این نگرانی را در بین مخالفان تشدید کنند که روند موجود نباید به قدرت گرفتن بیشتر جریان القاعده در سوریه منتهی شود.
در این نشست آمریکا نزدیک به 60 میلیون دلار به مخالفین کمک مالی کرد، هم در قالب نظامی و هم غیرنظامی. انگلستان به تازگی اعلام کرده است که در حدود 30 میلیون دلار اسلحه در اختیار نیروهای مخالف قرار خواهد داد. همچینن تعداد زیادی از اتباع(مسلمان) فرانسوی که نزدیک به جریان القاعده هستند نیز در کنار مخالفان سوریه حضور یافتهاند و در حال جنگ هستند. به نظرم اینها از جمله مسائل مهمی است که در یک روند طولانیمدت که سوریه را امروز به این مرحله رسانده است، باید در کنار هم در نظر گرفته شود.
گفته میشود آمریکا تا اندازهای شکل بازی خود را تغییر داده است.
آمریکاییها علیرغم اینکه در اجلاس رم کمکهایی را به معارضه دادند اما این نکته را نباید فراموش کرد که آنها یک بازی دوگانهای را در رابطه با سوریه شروع کردهاند. یک محور این بازی پیگیری مسائل نظامی و تقویت گروههای مخالف است که به آن اشاره کردم.
محور دوم نبستن باب مذاکره است؛ گفتگوهایی که از یک طرف بین آمریکا و روسیه آغاز شده اما از طرف دیگر، تشویق گروههای مخالف سوریه مخصوصاً ائتلاف ملی و معاذ الخطیب برای نزدیک شدن به دولت بشار اسد برای مذاکره نیز در جریان است. در واقع آمریکاییها در دو ضلع، این بازی را انجام میدهند.
روسیه و آمریکا در بحران سوریه تا اندازهای به هم نزدیک نشدهاند؟
به نظر میرسد روسها نیز در این مسئله که احتمالاً در آینده تهدید القاعده برای روسها نیز مشکلساز خواهد شد، در این مسیر به نگاه مشترکی با جبهۀ غرب رسیده اند و این نگرانی نزد روسها و حتی نزد همسایگان عراق وجود دارد. این مسئله در اظهارات مقامات اردنی و عراقی کاملا مشخص است.
با گذشت دو سال از بحران سوریه، چشماندازی که برای آینده بحران متصور هستید، چیست؟
باید توجه داشته باشیم که مسائل سوریه تنها نظامی نیست، بلکه گفتگوهای سیاسی هم بین دو طرف در جریان است و اینکه باید نگاهی نیز به روند تغییر تحولات سوریه در مقایسه با سال گذشته داشته باشیم. در سال گذشته تنها یک روند جلو میرفت اما امروز بعد از گذشت 2 سال بازیگران صحنۀ سوریه نیز به این جمعبندی رسیده اند که مواضع آنها میتواند با توجه به تغییرات و ورود مولفههای جدید، تغییر کند. بنابراین شاید دقیقترین نکتهای که بتوان بدان اشاره کرد اینست که وزن و حضور آمریکاییها و جبهۀ غرب از یک طرف و در سوی دیگر روسیه و متحدان آن در حال تغییر است.
تصور من اینست که وضعیت روسیه و همپیمانان آن نسبت به سال گذشته در مسئله سوریه بهتر از گذشته شده است و تا حدود زیادی روسها توانسته اند شرایط را به سمت دیدگاههای خود- یعنی گفتگوی فراگیر ملی و تعیین یک دولت انتقالی برای خروج از بحران- پیش ببرند. بنابراین شاید مرحلۀ بعد تکیۀ بر توافقاتی همچون توافقات ژنو باشد که سال گذشته بین قدرتهای تأثیرگذار در مسئلۀ سوریه صورت گرفت و بیشتر شامل دیدگاههای مسالمت آمیز سیاسی نزدیک به مواضع روسها بود.
5252
نظر شما