محمد هیراد حاتمی:
« بودجه سالانه » نقشه راه یک سال اقتصاد کشور را ترسیم می کند. اینکه سهم بخش های مختلف چگونه است و نحوه هزینه کرد آنها بر چه اساسی باید باشد با جزییات در لایحه بودجه هر ساله لحاظ می شود. بودجه سال آینده در حالی این روزها فقط سه دوازدهم آن مورد بررسی قرار گرفته است که به زعم مسئولان دولتی تلاش بر این بوده که وابستگی به نفت در لایحه بودجه سال 1392 کاهش پیدا کند. بر این اساس مطرح شده که دریافت مالیات بیشتر به جای بهره گیری از درآمد های نفتی سبب خواهد شد که وابستگی به نفت کاهش پیدا کند. در همین رابطه غلامرضا تاجگردون، نماینده گچساران و نایب رئیس کمیسیون برنامه و بودجه مجلس اعتقاد دارد که میزان وابستگی به نفت و مالیات در بودجه 1392 چندان کاهش پیدا نکرده است. او در بیان جزییات بیشتر برای این استدلال خود هم اینگونه توضیح می دهد: « درآمد حاصل از نفت 693 هزار میلیارد در لایحه بودجه 1391 بوده و در لایحه بودجه سال 1392 همین عدد 659 هزار میلیارد است. عدد خیلی تغییر زیادی نکرده است. » آنچه در ادامه خواهید خواند متن کامل گفت و گو با غلامرضا تاجگردون، نماینده گچساران و نایب رئیس کمیسیون برنامه و بودجه مجلس است که از کلیات بودجه سال آینده آغاز شد و در نهایت با نحوه دریافت مالیات پایان یافت.
برآیندی که از کلیات بودجه سال آینده دارید این است که در سال آینده مردم باید آماده شرایط سختی باشند یا اینکه تسهیلاتی برای اینکه شرایط سخت نباشد در نظر گرفته شده است؟
زیاد از بودجه نمی توان متوجه شد که قرار است چه اتفاقی خواهد افتاد. چون واقعیت امر اتفاقی در بودجه نیفتاده است. از نظر سر جمع عدد و رقم ها را می گویم. یک سری حکم ها و دستورالعمل هایی در لایحه بودجه پیش بینی شده است. عدد بودجه سرجمع بیشتر شده است. یعنی بودجه دولت بیشتر شده است. برخی این موضوع را بودجه انبساطی می دانند و اعتقاد دارند بودجه سال آینده باید انقباظی باشد.
یعنی دولت باید سخت گیرانه تر بودجه را تهیه می کرد؟
چنین بودجه ای باید زمانی تهیه شود که شرایط کشور از نظر درآمد چندان خوب نیست. در چنین شرایطی دولت باید خودش را جمع کند و سخت گیرانه بودجه را ببندد. بودجه سال آینده زیاد سخت گیرانه نیست. برخی هم می گویند بودجه انبساطی باشد بعد اگر شرایطی پیش آمد متناسب با آن تنظیم شود. آن چیزی که باید مورد توجه قرار بگیرد این است که بودجه باید واقعی بسته شود. نه بحث انبساط است و نه بحث انقباض بلکه باید بررسی کرد که درآمد ها و منابع چه قدر است سپس مصارف را بر همان اساس تنظیم کنیم. این بودجه واقعی خواهد شد. بودجه 92 در بررسی های اولیه نشان می دهد که در بسیاری از امور واقعی نیست. به خصوص در منابع این موضوع بیشتر قابل توجه است.
پس وضعیت آن چگونه است؟ یعنی آرمانی است یا اینکه ناظر بر گذشته است؟
سهم غالب بودجه های سنوات گذشته ما درآمد های نفتی است. سال آینده مانند سال 1391 که تولید و صادرات نفت مان عملا کاهش پیدا کرده، کم خواهد شد.
بیشتر کاهش پیدا خواهد کرد؟
نه عددی درست مانند همین عدد آخر سال جاری خواهد بود. چون پایه های محاسباتی تغییر پیدا کرده از نظر ریالی همین عدد خواهد شد. یعنی پایه های محاسبات ضریب تبدیل نرخ ارز تغییر پیدا می کند، دوباره همین عدد می شود. این بودجه واقعی خواهد شد. ضمن اینکه موضوعی که در بودجه سال آینده قابل توجه است بحث هدفمند کردن یارانه ها است. فکر می کنم خود آقای رییس جمهور فرمودند که در سال 92 قرار است به هر فرد 120 هزار تومان یارانه پرداخت شود. امسال حدود 40 هزار میلیارد تومان درآمد های ناشی از هدفمند کردن یارانه هابوده است. یعنی درآمد های ناشی از افزایش قیمت هایی که در حامل های انرژی و تولیدات دستگاه اصلی مان بود 40 هزار میلیارد تومان وصولی داشتیم. اگر قصد بر این باشد که پرداختی به مردم از 45 هزار تومان به 120 هزار تومان برسانیم باید پایه های قیمتی مان خیلی افزایش پیدا کند تا بتوانیم درآمد کسب کنیم.
باید سه برابر شود؟
حالا نمی توان گفت سه برابر شود اما معدل آن همین است. بنابراین مهم ترین وجه بودجه این است که هدفمندی یارانه ها چه خواهد شد. این موضوع بودجه را خیلی تحت تاثیر قرار می دهد. دغدغه مجلس این است که زیاد به مردم فشار نیاید. ما در مجلس به دلیل وظایف ذاتی مان به هر حال باید به امور و معیشت مردم توجه داشته باشیم.
چند درصد از اتکای بودجه به نفت و درآمد های نفتی در سال آینده کاهش پیدا خواهد کرد؟
از نظر ریالی خیلی کم نخواهد شد. از نظر دلاری کم خواهد شد. یعنی شما می گویید 2.7 میلیون بشکه صادر شده است اما در حال حاضر 1.3 میلیون بشکه صادر می شود. این از نظر تولید، فروش و منابع از نظر کمی همین است اما از نظر ریالی چون در یک پایه بزرگ تر یا عدد بزرگ تر ضرب خواهد شد، دوباره همان خواهد شد. فرض می کنیم درآمد حاصل از نفت 693 هزار میلیارد در لایحه بودجه 1391 بوده و در لایحه بودجه سال 1392 همین عدد 659 هزار میلیارد است. عدد خیلی تغییر زیادی نکرده است. ضمن اینکه در قانون 91 اصلا این عدد وصول نشد و به طور حدودی 60 درصد وصول شد. اگر بخواهیم فرض کنیم در سال 92 کل آن وصول خواهد شد یعنی ما تازه 40 تا 50 درصد رشد داشته ایم. بنابراین نمی توان خیلی روی این موضوع کار کرد که بودجه 1392 اتکا به نفت اش کم شده است.
آن موضوع اتکای بودجه سال 1392 بر مالیات چیست؟ اینکه قرار است با دریافت بیشتر مالیات وابستگی به نفت کاهش پیدا کند. چه اتفاقی در کف جامعه خواهد افتاد؟
در رابطه با مالیات هم به نظر من زیاد تغییر پیدا نکرده است. به طور مثال در سال 1391 مالیات 454 هزار میلیارد تومان است. در لایحه بودجه 1392، 520 هزار میلیارد است. یعنی آن هم رشد قابل توجهی نکرده است. درصد رشد منطقی است. اگر پایه های مالیاتی تغییر پیدا نکند طبیعی آن این است که رشد اقتصادی به اضافه تورم ضرب در عدد مالیاتی سال گذشته، عدد مالیاتی سال آینده خواهد شد. البته شرایط ما، شرایط رکود است و خیلی نشود این اصل را پذیرفت. پایه های مالیاتی هم یعنی اینکه نرخ تغییر پیدا نکند و مالیات های جدید تعریف نشود. به طور مثال اگر در یک سال 100 واحد مالیات کسب شده باشد به طور طبیعی اگر سال آینده نرخ تورم 15 درصد و نرخ رشد اقتصادی هم درصد باشد، 20 درصد خواهد شد. یعنی 20 درصد باید رشد داشته باشیم. البته چون الان در شرایط رکود هستیم خیلی نمی توان این مدل را به کار برد. در یک جمع بندی چون اتکا به نفت خیلی کاهش پیدا نکرده نمی توان گفت که اتکا به مالیات زیاد شده است.
برخی اعتقاد دارند با توجه به منابعی که در کشور داریم شایسته هست که ما هم مالیات بدهیم؟ یعنی اگر 20 درصد استاندارد جهانی است برای کشور هایی است که اینقدر ثروت ندارند. ما کشور ثروتمندی هستیم. تحلیل شما چیست؟
در این توضیح کاملا جوابش هم بود. شما در منزل خودتان وقتی بخواهید خرج کنید دارایی و سرمایه را نمی فروشید تا بروید لباس و نخود، لوبیا بخرید. به همین خاطر در اداره مملکت هم همین است. نفت برای هزینه جاری نیست. نفت سرمایه است و برای نسل های مختلف است. حدود سال 82 تعاریف قانون بودجه تغییر پیدا کرد و با یک استاندارد های جهانی تعریف شد. به طور مثال عمرانی را تملک دارایی های سرمایه ای گفته می شود. اصلا در قانون بودجه دیگر درآمد ناشی از فروش نفت گفته نمی شود. واگذاری دارایی های سرمایه ای گفته می شود. یعنی دارایی ها واگذار شده است. یک بودجه زمانی سالم است که واگذاری و تملک به اندازه هم باشد. یعنی به همان اندازه که من دارایی می فروشم حداقل به همان اندازه دارایی تملک کنم. یعنی اگر من ده واحد نفت فروختم ده واحد هم کار عمرانی انجام شود. این حداقل است. مملکتی سالم کار می کند که هزینه های جاری اش را از درآمد های جاری کسب می کند. یعنی اگر من می خواهم خرج امور کارمندان را بدهم، نباید از نفت باشد. از درآمد های مالیاتی و خدمات باشد. بودجه ما به طور ساختاری مشکل دارد. ما همین امسال حدود 30 هزار میلیارد تومان از دارایی های مان را فروختیم خرج هزینه های جاری مان کردیم. سال آینده وضع بد تر از این است.
این موضوع فقط متعلق به امسال نیست. قبول دارید؟
همیشه اینطور بوده اما رشد آن زیاد شده است. سیاست های کلی برنامه چهارم و پنجم این بوده که این شکاف باید صفر شود. یعنی ما باید تا پایان برنامه هزینه های جاری از درآمد های جاری تامین شود. اصطلاحا به آن گفته می شود تراز عملیاتی بودجه سفر شود. در حال حاضر منفی است. عدد 30 هزار میلیارد است. روی این حساب آن دسته از افرادی که اعتقاد دارند کشوری که وضعیت ثروت اش خوب است چنین کاری کند توجیه ندارد. اتفاقا ما خیلی از مالیات هایی که باید بگیریم، نمی گیریم. به طور مثال فردی کارمند است و حقوق می گیرد، مغازه هم دارد، در کار کسب و کار ملک هم هست اما شناسایی نمی شود. یک جا که از دولت حقوق دریافت می کند فقط مالیات پرداخت می شود. در دنیا تمامی اینها با هم جمع می شود و مالیات گرفته می شود. برای اینکه ثبت شده و مالیات هم گرفته می شود. یعنی می خواهم بگویم از خیلی از اقلامی که در دنیا مالیات گرفته می شود در کشور ما از آنها مالیات گرفته نمی شود. در برخی جا ها ما بعد مالیات می گریم.
مثال می زنید؟
به طور مثال مالیات بر ارزش افزوده. مالیات بر ارزش افزوده که در کشور ما 4 تا 5 درصد می شود در خیلی از جا های دنیا 13 تا 15 درصد است. ولی هر اندازه این رقم بیشتر می شود بقیه مالیات ها کم می شود. به عبارت دیگر هر اندازه مالیات بر ارزش افزوده کامل تر شود سایر مالیات ها باید کم شود.
استاندارد جهانی آن چه قدر است؟
استاندارد خاصی ندارد. در کشور های اروپایی از 13 تا 17 درصد است. ولی آنها سیستم شان خیلی دقیق است.
البته مالیات های دیگر هم دارند که تا 40 درصد هم می رسد؟
برای ما هم به 30 درصد می رسد. مالیات بر ارزش افزوده چون مالیات بر فروش است وقتی زنجیره آن کامل شود دیگر کسی از این زنجیره خارج نخواهد شد. به طور مثال پنبه تولید می شود، پنبه به نخ تبدیل می شود، نخ پارچه خواهد شد، در نهایت پارچه به صورت لباس در بازار فروش خواهد رفت. اینها هر کدام یک ارزش افزوده ایجاد خواهد. اگر به موقع مالیات تمام این فرآیند گرفته شود دیگر نیازی به مالیات اضافه نیست.
در حال حاضر این نگاه عادلانه در سیستم مالیاتی کشور وجود دارد؟
خیر. ما سه چهار سال است شروع کردیم. اگر بتوانیم 7 تا 10 سال دیگر بتوانیم زنجیره را کامل کنیم بسیاری از بخش ها سهم مالیات شان کم می شود.
3939
نظر شما