مهدی یاورمنش: به دیدار بزرگان شتافتن و عرض ادب و احترام، از رسمهای نیکوی جشن نوروز است. پیرو این سنت، ما هم تصمیم گرفتیم با تماس تلفنی و در گپهایی کوتاه، جویای احوال هنرمندان باشیم.
دیروز شاهد انتشار گفتوگو با محمد علی کشاورز بودید و امروز صحبتهای علی نصیریان را پیشکش شما میکنیم.
استاد نصیریان که متولد سال 1313 در تهران است، شش دهه میشود که در تئاتر، سینما و تلویزیون ایران نقش آفرینی میکند. هر چند کارنامه هنری پر بار او را همه میشناسند، اما برای نمونه میتوان به فیلمها و سریالهایی چون «گاو»، «پستچی»، «آقای هالو»، «سربداران»، «هزاردستان»، «ناخدا خورشید»، «شیر سنگی»، «بوی پیراهن یوسف» و «میوه ممنوعه» اشاره کرد.
او در 60 سال گذشته همچنین در نمایشهای بسیاری روی صحنه آمده که از آن میان میتوان از «بلبل سرگشته»، «پدر»، «چوب بدستهای ورزیل»، «سگی در خرمن جا»، «لونه شغال» و «هفت شب با مهمان ناخوانده در نیویورک» نام برد.
گفتوگو با علی نصیریان صبح روز 30 اسفند، چند ساعت مانده به سال تحویل انجام شد.
بهمن که تلفنی با شما صحبت کردم، از سرفههای پشت سرهم و ناراحتی دستگاه تنفسی کمی آزرده بودید. خدا را شکر این کسالت برطرف شده است.
بله. در دی ماه، بعد از یک سرما خوردگی، با اینکه حالم عمومیام خوب شده بود، اما سرفهها دست از سرم بر نمیداشتند که پزشکها دلیلش را آلودگی هوای تهران و کار و خستگی زیاد عنوان کردند. در اسفند که هوا به لطف بارشها و وزش باد کمی بهتر شد و من هم فرصت استراحت پیدا کردم، به لطف خدا سرفهها هم تمام شدند.
حدود دو ماه بازی در نمایش «هفت شب با مهمان ناخوانده در نیویورک» نوشته و کار فرهاد آییش، کمی شما را خسته کرده بود و میگفتید نیاز به استراحت طولانی دارید. اما خبر راه اندازی گروه تئاتر «مردم» با سرپرستی شما در اسفند، همه را امیدوار کرد که سال 1392 حضور شما در تئاتر پر رنگتر شود.
(با خنده) اگرچه گفتهاند امید و آرزو بر جوانان عیب نیست، اما باید منتظر بمانیم تا سال نو شروع شود و ببینیم چه پیش میآید.
اینکه گروه تئاتر «مردم» را بعد از 31 سال دوباره زنده کردهاید، خودش خیلی نوید بخش است.
زنده شدن دوباره این گروه تئاتری، با تلاش و زحمت داریوش مودبیان صورت گرفته و من در این میان خیلی نقشی نداشتهام.
اما سرپرست آن شما هستید.
یک گوشه ایستادهام و در واقع سرپرست افتخاری هستم.
با آغاز به کار دوباره این گروه، از 17 فروردین 92 نمایشنامه «قرارداد... با مرگ» نوشته اسلاومیر مروژک با کارگردانی داریوش مودبیان در تماشاخانه ایرانشهر روی صحنه میرود که در دو هفته گذشته شما در تمرینهایش حضور داشتهاید. درست است؟
تنها دو جلسه سر تمرینها رفتم و کار بچهها را دیدم. شرایط و سن و سال من اجازه فعالیت مستمر و زیاد در یک گروه تئاتری را نمیدهد.
علی نصیریان و داریوش مودبیان در میان عوامل نمایش «قرارداد...با مرگ»/عکس : امیر خدامی
شما مهر 1390و پاییز امسال در نمایشهای «آدم خوابش میگیره»، «بازیگر و زنش» و «هفت شب با مهمان ناخوانده در نیویورک» نقش آفرینی کردید که کمتر بازیگری در سن شما از پس آن بر میآید. این نشان از آمادگی شما دارد.
بله. باز هم اگر بتوانم سال آینده در یکی دو تئاتر ظاهر خواهم شد. بارها گفتهام تا بتوانم از تئاتر دور نمیشوم.
اما دهه 60 خورشیدی و سالهای 1384 تا 1390 از صحنه دور بودید. چرا؟
سال 1360 به دلیل بازنشستگی و انحلال گروههای تئاتری به مدت 11 سال از صحنه فاصله گرفتم که ناشی از شرایط زمان بود. در دورههای دیگر هم شاید به دلیل مشغله زیاد در سینما یا تلویزیون یا مسائل شخصی، در تئاتر کم کار شده بودم.
گروه تئاتر «مردم» که سال 1360 تعطیل شد، چه زمانی شکل گرفته بود؟
سال 1337 بود که با چند هنرمند دیگر دور هم جمع شدیم و این گروه را شکل دادیم.
زیر چتر اداره هنرهای دراماتیک آن زمان؟
بله. یک سال قبلش این اداره تشکیل شده بود و بسیاری از هنرمندان تئاتری به استخدام آن درآمده بودند. البته اجرای زنده تئاتر در تلویزیون ثابت پاسال که از همان سال 1337 شروع شد، یکی از دلیلهای اصلی ایجاد گروههای تئاتری به عنوان زیر مجموعه اداره هنرهای دراماتیک بود.
داریوش مودبیان چه سالی به گروه تئاتر «مردم» پیوست؟
فکر میکنم سال 1344 بود.
گروه تئاتر «مردم» در عمر 23 ساله اولیهاش شاهد حضور هنرمندان زیادی بوده که امروز از پیشکسوتان تئاتر ایران محسوب میشوند. ممکن است با شروع دوباره فعالیتهای این گروه، هنرمندان قدیمی دو باره با آن همکاری کنند؟
خوشحال میشویم چنین شود. داریوش دنبال این کار هست و البته در کنارش از همین نمایش «قرارداد... با مرگ» اعضای جوان و تازهای را هم جذب کرده است.
برای سال آینده، بازی در چه فیلم یا تئاتری را در برنامه دارید؟
در حال حاضر هیچی. فعلاً میخواهم استراحت کنم.
اگر فضولی نباشد، برای تعطیلات نوروز چه برنامهای دارید؟
در خانه هستم.
سفر نمیروید؟
تو زمستان که آلودگی هوای تهران به اوج رسیده بود، پزشکان گفتند از پایتخت خارج شوم و سفر بروم که نشد. (با خنده) تو تعطیلات عید که تهران خلوت میشود و نفس میکشد، من هم ترجیح میدهم با آن نفسی تازه کنم. دو تایی برنامه داریم تا نفس بکشیم.
پس فقط دید و بازدید عید؟
دیدار با بستگان و آشنایان و کارهای همیشگی مثل خواندن کتاب.
سال بسیار خوبی را برای شما آرزو میکنم.
من هم از خدا میخواهم سالی پر برکت و شاد برای همه مردم ایران باشد.
57245
نظر شما