وقتی به پیشبینیهایی که برای سال 1391 انجام داده بودم، نگاه میکنم[1]، با شگفتی درمییابم که اغلب پیشبینیهای منفی من درست از آب درآمد؛ اما دریغ از آن که یکی از پیشبینیهای مثبتم برای محیط زیست ایران در سال 91، جامهی حقیقت به تن کند! چرا؟
چرا باید همچنان اسعد تقی زاده در زندان بماند و چشم انتظار اجرای حکم اعدام باشد؟ و چرا به جای حل مشکل او، شاهد افزایش محیطبانهایی باشیم که از مشکلی مشابه رنج میبرند. در سالی که گذشت، متأسفانه چند محیط بان و جنگلبان دیگر هم جان خویش را در راه پاسداری از طبیعت ایران از دست دادند، به نحوی که شمار شهدای محیط زیست و منابع طبیعی کشور به مرز 130 نفر رسید. در عین حال نه تنها هیچ تضمینی وجود ندارد که این روند متوقف شود، بلکه احتمالاً شهادتهای سبز دیگری هم در راه خواهند بود. همان گونه که باز هم قصهی تکراری برکناری فریبرز غیبی و علی سلاجقه که امسال با برکناری اصغر محمدی فاضل[2] و علی محمد شاعری ادامه یافت، استمرار مییابد.
با این وجود، از آنجا که رییس رسانهی ملّی در آخرین نشست اداری سال 1391 در سازمان صدا و سیما مؤکداً بر نقش محیط زیست در نزد مدیران ارشدش اشاره کرده است، این احتمال قویتر از سال گذشته وجود دارد که سرانجام یک برنامه 90 در حوزه محیط زیست در سیما کلید بخورد.
همان گونه که انتظار میرود امسال بحث محیط زیست میتواند جایگاهی شایستهتر از دورههای قبلی در صحنهی رقابتهای انتخاباتی کاندیداهای داوطلب ورود به ساختمان پاستور ایفا کند.
یک نکته مثبت سال پیش رو هم شاید اعلام حضور مدارس سبز یا مدارس جامع محیط زیستی[3] در سطح تهران و برخی از شهرستانهای کشور باشد. حتی ممکن است در سال 1392، علاوه بر انتخاب یک صنعتگر سبز، سازمان حفاظت محیط زیست به یک مدیر مدرسه سبز هم جایزه و لوح تقدیر اهدا کند.
در سال نو، این امیدواری وجود دارد تا سینمای مستند ما بتواند یک اثر جذاب و دیدنی دیگر در حوزه محیط زیست بیافریند تا همچنان راه «در جستجوی پلنگ ایرانی» ادامه یابد.
همچنین آرزو میکنم که در سال 1392 سرانجام یک روزنامه داوطلب شود تا یک صفحه از مطالب خود را به طور ثابت به محیط زیست اختصاص دهد.
در عین حال به دلیل تشدید فقر و کاهش توان اقتصادی جوامع بومنشین، بیم افزایش دخل و تصرفات و بهرهبرداری غیرقانونی از اندوختههای چوبی کشور میرود. در این میان، البته طرح تنفس جنگل هم با کارشکنیهای فراوان مافیای چوب و کاغذ به کندی پیش خواهد رفت.
شاید مهمترین بحران طبیعت ایران در سال 1392، علاوه بر ادامه معضل آلودگی هوای تهران و چند کلانشهر کشور، موضوع کاهش محسوس سطح آب زیرزمینی و نشست زمین باشد. پس از آن، توجه به تهدید روزافزون تنوع زیستی و معضلی به نام شکار، همچنان میتواند موجودیت 110 هزار رأس علفخوار کشور را با تهدید روبرو سازد.
امیدوارم اتفاق نیفتد، اما احتمالا تنشهای اجتماعی ناشی از جنگ آب، در سرشاخههای کوهرنگ و زاینده رود در سال 92 هم ادامه خواهد یافت.
اما پس از سالها انتظار، سرانجام از سند ملی محیط زیست ایران رونمایی خواهد شد[4] و نیز گنجهی پشتیبان زیستبوم، اعلام موجودیت خواهد کرد[5].
و دست آخر آن که در سال 1392، ایران صاحب رییس جمهوری خواهد شد که میزان تعلق خاطرش به محیط زیست، قابل قیاس با رییس دولتهای نهم و دهم نخواهد بود.
*عضو هیأت علمی مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
--------------------------------------------------------------------------------
[1] http://www.khabaronline.ir/detail/205124/weblog/darvish
[2] http://mohammaddarvish.com/desert/archives/8289
[3] http://mohammaddarvish.com/desert/archives/8233
[4] http://mohammaddarvish.com/desert/archives/8259
[5] http://mohammaddarvish.com/desert/archives/8241
47234
نظر شما