عطاالله اسماعيلي- اول: بي گمان در نيم قرن اخير، مداحان نقش مهم و اثرگذاري در تاريخ اين مملكت داشتهاند. چه آن زمان كه در كنج خانهها و پشت پستوها براي اهلبيت(ع) روضه ميخواندند و سينه ميزدند، چه آن روزهايي كه شعرها و نوحههايشان رنگ و بوي سياسي و ظلم ستيزي به خود گرفته بود، چه در دوران دفاع مقدس كه مداح پاي ثابت هر گردان و گروهان بود و چه بعد از آن و در دوران مقابله با فرهنگهاي بيگانه. در همه اين سالها نوحه و مرثيه و مصيبت خواندن پايه اصلي مجلس بود و در كنار آن توجه به اتفاقات روز از قلم نميافتاد.
نقش مهم هياتيها در زمان شاه و حمايت اكثريت آنها از حركت بر عليه طاغوت حالا و پس از گذشت 30 سال در اسناد منتشر شده ساواك قابل ملاحظه است. در سالهاي جنگ نيز مداحان كار مهمي برعهده داشتند كه همان ارتقاء روحيه شهادت طلبي و جهاد بود. البته اين نكته واضح است كه همه اين تاثيرها نه فقط از شعر و سبك بود، بلكه همه و همه الهام گرفته از حركت سيدالشهدا عليه السلام و با نظر لطف خودشان بوده است، چرا كه در اين وادي هر كس كه براي غير اين خانواده نفسي زد، زود از نفس افتاد.
دوم: حال سوال اينجاست كه اكنون و در دهه چهارم انقلاب وظيفه يك مداح چيست؟ شايد بهتر باشد صريحتر پرسيد كه اكنون كه به انتخابات نزديك ميشويم مداحان چه وظيفهاي دارند؟ و مردم از مداحان چه توقعي دارند؟ حاشيههاي دو دوره انتخابات رياست جمهوري قبلي ثابت كرد كه مداحان و ذاكرين بايد با دقت بيشتري عمل كنند، كه پشيماني سودي نخواهد داشت.
معمولا در عرصههاي سياسي مداحان به سه دسته تقسيم ميشوند:
دسته اول آنهايي كه تمايلي به اظهار نظر سياسي ندارند و نسبت به اتفاقات بي تفاوتند و يا حداقل سكوت پيشه ميكنند و فرقي نميكند در سال 1357 است كه مداحي ميكنند يا 1391. اين دسته يا تحت تاثير نگاهها و تحليلهاي خاصاند و لزومي نميبينند دخالت كنند و يا مخالف سرسخت نظاماند و ترجيح ميدهند سكوت كنند.
دسته دوم كه در اين سالها بيشتر به چشم ميآيند و عموما از يك طيف خاص برميخيزند، با شدت موضعگيري ميكنند و مستقيم و علني به نفع يك جريان سياسي و يا يك شخص خاص وارد صحنه ميشوند. اينها حتي ابايي ندارند كه در ميتينگها و همايشهاي انتخاباتي حاضر شوند و چهره و نامشان را خرج يك كانديدا كنند. تقريبا در كنار همه جريانهاي سياسي اينگونه مداحان پيدا ميشود و البته در برخي جناحها اين حضور پررنگ است. اينگروه در دو انتخابات قبل هم به همين نحو ورود پيدا كردند. گرچه بعدها به شدت با كانديداي مورد نظرشان به اختلاف خوردند و حتي كار بعه شكايت و دادگاه هم كشيده شد و هنوز حاشيههايش ادامه دارد.
اما در اين بين دسته سومي هم هستند كه راه ميانه را انتخاب ميكنند. اينها به نظام و انقلاب دلبستهاند و پاي آن ايستادهاند اما نََفَس خود را فقط خرج اهلبيت ميكنند و هيچ وقت به طور علني از كانديداي خاصي حمايت نميكنند و در خط و حزب خاصي قرار نميگيرند و با سياست مداران در يك كادر نميگنجند. اين دسته معتقدند كه بايد محكم از نظام و رهبري حمايت كرد و در ايام انتخابات مردم را به شركت در آن ترغيب كرد. اما نبايد به ورطه حزب و جناح غلطيد كه اين شيوه، روش بزرگان عرفان و اخلاق نيز هست و از قضا اين دسته از مداحان اكثريت را هم تشكيل ميدهند.
سوم: حال شايد بهتر بتوان به پاسخ اين سوال رسيد كه يك مداح، يك ذاكر اباعبدالله، در زمان رويدادهاي سياسي چهگونه بايد بينديشد و عمل كند تا مهمتر از هر چيز شأن يك نوكر امام حسين را زير سوال نبرد؟
یادداشتی منتشر شده درشماره جدید مجله خیمه
کد خبر 285481
نظر شما