زهرا خدایی
بالاخره بعد از کش و قوسهای زیاد، شامگاه شنبه، محمود عباس استعفای سلام فیاض، نخست وزیر تشکیلات خودگردان فلسطین را پذیرفت. "دوست خوب آمریکا"- واژهای که جان کری آن را برای توصیف فیاض به کار برد- اقتصاددان 61 سالهای است که تحصیلات خود را در آمریکا به پایان رسانده و به اعتقاد جان کری تلاش زیادی برای ارتقاء وضعیت و موقعیت اقتصادی فلسطین صورت داده است.
میگویند سلام فیاض جانشینی با قابلیت همطراز با خودش ندارد، اما جدای از همۀ این مسائل و ابعاد داخلی کنارگیری سلام فیاض، آنچه در مقطع فعلی اهمیت دارد، اینست که این اتفاق در زمانی رخ داد که فتح و حماس در تلاش برای تشکیل دولت وحدت ملی هستند و انتخابات پارلمانی را پیش روی دارند. از سویی گفته میشود با توجه به نزدیکی فیاض به واشنگتن، استعفای میتواند ضربۀ مهمی برای آمریکاییها باشد. خبرآنلاین در گفتگویی با مهدی مطهرنیا، کارشناس مسائل سیاسی پیامدهای استعفای سلام فیاض را مورد بررسی قرار داده است.
دلایل استعفای سلام فیاض چه بود؟
دلایل استعفای فیاض و اهمیت آن را میتوان در چند مسئله برشمرد:
* تشکیل دولت فلسطینی در وضعیت تأسیسی به سر میبرد.
*اساساً فسلطین در وضعیت گذار از منطق بیدولتی به یک دولت مستقل فلسطینی آن هم با شک و تردیدهای ناشی از چالشهای برآمده از جنبش حماس و مقاومتهای منطقهای برخوردار است.
*فتح و محمود عباس میراث داران یاسرعرفات در چهارچوب مقاومت چندان در یک پیوند معنادار تعریف نشدهاند. لذا با توجه به اینکه سلام فیاض از سال 2007 نخست وزیر فلسطین است و اکنون حدود 6 سال از آن میگذرد، طبیعی است که استمرار بودن یک نخست وزیر در یک پست در وضعیت تأسیسی با چالش جدی روبرو میشود.
*از سویی استعفای سلام فیاض ناشی از نوعی اختلاف داخلی بین او و محمود عباس در نحوۀ ادارۀ امور دولت مستقل فلسطینی به ویژه مسائل اقتصادی برآورد شده است به گونهای که موضع گیریهای متفاوت طرفهای موافق و مخالف محمود عباس هر دو در این زمینه به یک مخرج مشترک در این زمینه میرسند. هم غرب بر این مسئله تأکید داشت و هم حماس آن را ناشی از نوع اختلاف داخلی بین محمود عباس و سلام فیاض ارزیابی کردند.
این مسائل نشاندهندۀ آنست که با وجود اینکه در زمینۀ استعفای سلام فیاض صحبتهای فراوانی شنیده میشود، اما اصل قضایا میتواند براساس اختلاف عباس و سلام فیاض باشد و تشدید کنندۀ آن وضعیت اقتصادی و نگرشهای اقتصادی متفاوتی باشد که محمود عباس با سلام فیاض در ادارۀ امور اقتصادی دولت نیمه مستقل فلسطین دارندد. گفته میشود با توجه به نزدیکی فیاض به واشنگتن، استعفای فیاض ضربۀ مهمی به واشنگتن آنهم در زمان نامناسبی بوده است؟
این تحلیل را تحلیلی آرزومندانه از سوی کسانی میدانم که اساساً تلاش میکنند هرگونه تحول در خاورمیانه را در راستای عدم موفقیت ایالات متحده آمریکا توجیه کنند. بی تردید سلام فیاض از صحنۀ سیاسی کنار نخواهد رفت و محمود عباس نیز نمیتواند مادام العمر و با توجه به کهولت و بدون وجود جایگزینهای مناسب در آینده باقی بماند. به هر حال اگر بپذیریم که سلام فیاض به عنوان یک مهرۀ آمریکایی عمل میکرده است، این مهرهها در خاورمیانه کم نیستند و ایالات متحده آمریکا در این چهارچوب، تحرکات خاص خود را دارد. اگر بپذیریم که سلام فیاض مهرۀ آمریکاست، باید بپذیریم که محمود عباس در حذف مهرۀ آمریکا در دولت مستقل خودگردان تلاشی بی شائبه از خود نشان داده و به هر تقدیر استعفای وی را پذیرفته است. به اعتقاد من این تحلیلها از پایگاه مخالفتخوانی با آمریکا برمیخیزد و در عین اینکه نباید آنها را از نظر دور داشت، ولی باید گفت که نمیتواند کل حقیقیت را در برگیرد.
پیشتر اختلاف سلام فیاض و محمود عباس را در برکناری وزیر دارایی تشکیلات خودگردان فلسطین نیز دیدیم. چندی پیش وقتی محمود عباس در سفر به سر میبرد، سلام فیاض با پذیرش استعفای نبیل قسیس، وزیر دارایی که عباس مخالف رفتن او بود باز، موافقت کرد و پس از بازگشت عباس برخوردها شدیدتر شد.
از سویی گفته میشود که محمود عباس تصمیم داشته محمد مصطفی، اقتصاددان فلسطینی را مسئول تشکیل کابینۀ جدید در فلسطین کند و تلاش برای برکناری او را بعد از این ماجرا به انجام رسانده است و مذاکراتی را نیز با سران فتح انجام داده بود. لذا باید همۀ این فرضیات را در یک نگرش واقع گرایانه مورد توجه قرار داد. به هر ترتیب فتح و محمود عباس نزدیکتر به حماس و دیگر نیروهای جهادی در برابر اسراییل و ایالات متحدۀ آمریکا عمل میکنند و سلام فیاض نیز تنها یک شخصیت در چهارچوب تحرکات فتح محسوب میشود.
آیا بروز چنین بحرانهایی در درون تشکیلات خودگردان منجر به تقویت مشروعیت حماس نمیشود؟ به خصوص اینکه فلسطین انتخابات پارلمانی را پیش روی دارد؟
آنچه مسلم است اینکه یک اصطکاک میان حماس و فتح وجود دارد، اما موضع گیریهای حماس در سالهای اخیر در جهت ایجاد فضای مثبت برای انتقال تحرکات جهادی به حرکتهای سیاسی تا حدود زیادی نشان میدهد که حماس تلاش دارد از برگ مقاومت برای گرفتن امتیاز بیشتر در رقابت با فتح در جهت مدیریت آیندۀ تشکیلات خودگردان فلسطینی و ایفای نقشی مهمتر بهره گیرد.
در این راستا میتوان گفت که حماس از اختلاف موجود در میان فتحیها بهرۀ مناسب ببرد و از آن به عنوان فرصت استفاده کند و چنانچه می بینیم سخنگوی جنبش حماس استعفای سلام فیاض را یک استعفای قابل قبولی دانسته و اعلام کرده است به هیچ وجه از این استعفا متأسف نیست. چرا که در مجموع میتوان گفت که گفتههای او این نکته را برمیانگیزد که حماس دولت فیاض را دولت فاسد میدانسته که خارج از قانون به قدرت رسیده بود.
نکتهای که باید بدان توجه کرد اینست که اصطکاکی میان محیط داخلی و محیط بیرونی استعفای سلام فیاض وجود دارد. یک دیدگاه اینست که سلام فیاض نخست وزیر فلسطین در واقع با توجه به اختلافات داخلی با محمود عباس استعفاء داده است اما گروهی دیگر سعی کردند استعفای او را در ارتباط با مسئلۀ سازش میان فلسطین و اسراییل و دور جدید مذاکرات قلمداد کنند، آنچه که در سیگنالهای موجود از محیط فلسطین بیشتر به ذهن میرسد و میتواند دلایل این استعفا را محکمتر کند، اختلافات داخلی است که میان محمود عباس و سلام فیاض وجود داشته است.
5252
نظر شما