زهرا خدایی
برداشته شدن تحریمهای نفتی اتحادیه اروپا و استفاده از درآمدهای آن برای مخالفین سوریه در مناطقی که تأسیسات نفتی در آن قرار دارد، استعفای معاد الخطیب و جانشینی ژرژ صبرا مهمترین تحولات در حوزۀ سوریه بوده است. خبرآنلاین در گفتگویی با محمد شریعتی دهاقانی، رایزن اسبق فرهنگی ایران در سوریه و نمایندۀ دورۀ اول مجلس شورای اسلامی تحولات سوریه را مورد بررسی قرار داده است.
کناره گیری معاذ الخطیب از ریاست ائتلاف ملی سوریه به معنای تشدید بحران داخلی در این تشکیلات و چند دستگی است؟
شکی در این مسئله نیست که میان مخالفان سوریه اختلاف وجود دارد. از طرفی دولت سوریه از اختلافات موجود میان آنها استفاده و حتی در پارهای مواقع با مانورهای سیاسی آن را تشدید میکند. در واقع اگر بخواهیم نظام سوریه را با نظام سابق لیبی مقایسه کنیم، قدرت مانور سیاسی نظام سوریه در برخورد با مخالفان خیلی بیشتر از نظام حاکم بر لیبی بوده است. اختلافات میان مخالفان وجود دارد اما اینکه این اختلافات تا چه میزان تشدید شود، به عوامل دیگری بستگی دارد.
باید توجه داشت اخیراً مسئلۀ اعلام وفاداری جبهة النصره به ایمن الظواهری، جانشین بنلادن و رهبر القاعده آنها را در محذورات و مشکلات فراوانی قرار داده است، از سویی فشارهای غرب بر قطر و عربستان در جهت کاهش تجهیز آنها به سلاح مشکلات تدارکاتی زیادی را برای مخالفین به وجود آورده است.
در مقابل این مشکلات مخالفین، دولت سوریه موفق شد با استفاده از ارتش- که تاکنون به رغم جداشدن 100 هزار نفر از نظامیان با حفظ انسجام خود همچنان به نظام وفادار است - و با تشدید حملات خود پیروزهای نظامی در اطراف دمشق، حلب و ادلب بدست آورد. اما تحولات همچنان روند سابق را دارد و اینگونه نیست که بحران به نفع بشار اسد و یا به نفع مخالفین یکسره شود. همچنانکه قبلا گفته شد کش و قوسهای موجود موقتی است و تا زمانی که در این کشور خون ریخته میشود به نظر نمیرسد که بحران حل و یا یکسره شود.
گفته میشود انتخاب هیتو- فردی که سالها در آمریکا زندگی کرده و قرابت چندانی به بحران ندارد- و یا تعیین سایر شخصیتهای شورای انتقالی با تحمیل نظر نخست وزیر قطر و یا مقامات عربستان صورت گرفته که گاهاً اعتراضات شدیدی را در بدنۀ شورای انتقالی به همراه داشته است. این شورا تا به کجا به تحمیل نظرات این دو کشور گردن مینهد؟ توجه داشته باشید که خلاصه کردن نزاع سوریه به دخالت دو کشور یعنی ساده کردن موضوع سوریه. بحران سوریه در آغاز یک جنبش مردمی بود که بعدها با تشدید بحران، شکل مسلحانه به خود گرفت و در نهایت گروههای تندرو سوار بر موج مردمی شدند.
اما در مورد هیتو باید بگویم که مشکل اصلی وی این نیست که در آمریکا و یا در کشورهای دیگر زندگی کرده و قرابتی با بحران ندارد؛ اعتراضاتی که بیشتر از سوی لائیکها علیه ایشان مطرح بوده، اینست که وی گرایشات اخوانی دارد و مخالفین بر این اعتقادند که نباید یک گرایش در ائتلاف حاکمیت پیدا کند. گرایش وی سبب شد تا فشارها بر او تشدید شود تا دولتی تشکیل دهد که از طیفهای مختلفی باشد و نه تنها اخوانیها. در هر حال باید به این مسئله نیز توجه داشت که سطح نقشآفرینی کشورهای تأثیرگذار در بحران نیز در روند فعلی تأثیرگذار است.
آمریکا به تازگی حجم کمکهای انساندوستانۀ خود به سوریه را افزایش داده است، چرا این کمکها شامل تجهیزات نظامی نشده است؟ آیا این بدان معناست که آمریکا سیاست دیگری در بحران در پیش گرفته است؟
تردید آمریکا مشخصاً به دلیل قدرتمندبودن و افراطی بودن گروههای تندرو اعم از النصرة و یا سایر گروههای افراطی بینام در این کشور است. میتوان گفت که تردید آمریکا ناشی از تأثیر مطبوعات در روشن کردن مواضع گروههای افراطی و همچنین قیاس آن با انقلاب لیبی است.
همانطور که میدانید در لیبی گروههای مسلح با اسلحه بر قذافی پیروز شدند و توان یافتند اما امروز خلع سلاح آنها با چالشهای زیادی روبروست و از این رو آمریکا بیم دارد که تجربۀ لیبی در سوریه نیز تکرار شود. از این همین رو احساس میکنند اگر از راه سیاسی و فشار آوردن بر نظام بشار اسد برای کناره گیری وارد شوند تا نیروهای سیاسی جدید در این کشور حاکم شود، بهتر است تا اینکه با جنگ وارد دمشق شوند و جنگ خانگی را آغاز کنند.
آینده را چگونه پیشبینی میکنید؟ به نظر میرسد با توجه به مقاومت نظام سوریه، جنگ فرسایشی در این کشور همچنان ادامه خواهد داشت؟ میتوان به صراحت گفت که اسد تا 2014 (انتخابات ریاست جمهوری سوریه)میماند؟
بحران سوریه به یک تراژدی انسانی و بشری تبدیل شده است. به عقیدۀ من همۀ طرفها و بازیگران تأثیرگذار در بحران سوریه اعم از کسانی که از نظام سوریه دفاع کردند و یا کسانی که بر راه حلهای مسلحانه در کشور سوریه اصرار کردند، هر دو طرف مسئولیت این گناه و تراژدی را بر گردن دارند. اما من یقین دارم که امکان باقی ماندن بشار اسد با وضعیت موجود امکان ندارد اما اینکه چه نظامی در آینده حاکم شود، بستگی به تحولات آینده دارد.
اما واقعیتی که تمایل دارم بر آن تأکید کنم اینست که ایران باید در این بحران نقشی مانند حماس داشته باشد. یعنی از کشورهایی که در مقابل اسراییل میایستند منجمله سوریه دفاع کنیم اما در مورد نظام داخلی، حاکمیت و نحوۀ حکومت کشورها دخالت نکنیم و حتی اگر حزب الله مواردی بیش از اندازۀ تبلیغاتی دخالت کرد، لازم است جلوی آن را بگیریم و مشکلات را حل کنیم و نوعی بیطرفی مثبت را پیشه کنیم. در واقع باید سیاست فعلیمان را به نحوی تعدیل کنیم و تلاش کنیم هرچه سریعتر جلوی تراتژدی را بگیریم.
4952
نظر شما