شرق نوشت:

محمود احمدی‌نژاد، در ادامه دور آخر سفرهای استانی‌اش، چند روز پیش به آذربایجان غربی رفته بود. او در سفرهای قبلی‌اش به چند استان دیگر وعده‌هایی به مردم داد که اعتراض بسیاری از کارشناسان و دوست‌داران محیط‌زیست را در پی داشت. حضور او در ارومیه اما با یک‌وعده زیست‌محیطی درباره مهم‌ترین موضوع زیست‌محیطی این استان همراه بود. احمدی‌نژاد در این سفر با مخاطب قرار دادن وزارت نیرو اعلام کرد: «باید با بسیج همه امکانات و منابع در زمینه احیای دریاچه ارومیه، ورود پیدا کرد تا شاهد تغییر و بهبود شرایط موجود این منطقه مهم اقلیمی در آذربایجان غربی باشیم.» رییس‌جمهوری ضرورت تسریع اقدامات در دست انجام دولت برای احیای این دریاچه را مورد تاکید قرار داد و افزود: «دولت نگاه ویژه‌ای به احیا و بهبود وضعیت این دریاچه دارد و در این زمینه اجرای پروژه‌هایی را آغاز کرده و لازم است در تکمیل این پروژه‌ها شتاب مضاعفی ایجاد شود.»
اگر چه بسیاری این دور از سفرهای استانی عجله‌ای و پرشتاب هیات دولت و وعده‌هایی که در قالب آن به مردم می‌دهند را صرفا وعده‌هایی تبلیغاتی می‌دانند، اما اگر دستور رییس دولت به وزارت‌نیرو درباره احیای دریاچه ارومیه بدانیم باید دید سهم این وزارتخانه از بحرانی که برای آن به وجود آمده چیست و در ادامه مسوولان وزارت‌نیرو چه اقداماتی را باید برای احیای دریاچه انجام دهند. نقش و جایگاه وزارت نیرو در این بحران از آن رو اهمیت بسیار دارد که این وزارتخانه به عنوان مسوول اجرای پروژه‌های آبی در کشور، در یکی دوسال اخیر درباره دریاچه ارومیه مسایل گوناگونی را مطرح کرده است، هرچند علاوه بر این وزارتخانه، دستگاه‌هایی مانند سازمان محیط زیست نیز در حفاظت و نگهداری از دریاچه‌ها و تالاب‌های کشور مسوولیت دارند، با این حال ساخت سدهای متعدد در حوضه آبریز دریاچه ارومیه و از بین رفتن تعادل منابع آبی در این حوزه؛ همچنین استفاده بیش از حد استاندارد از منابع آبی مانند رودخانه‌های تاثیرگذار بر دریاچه ارومیه و احداث بیش از 20‌هزار چاه غیرمجاز برداشت آب در حوزه دریاچه ارومیه، به عنوان دلایل وقوع خشکی در دریاچه ارومیه مطرح شد. در همین حال اما مجید نامجو، وزیری که محمود احمدی‌نژاد او را برای احیای دریاچه خطاب قرار داد پیش از این اعلام کرده بود: «احداث سدها در حوزه آبریز دریاچه ارومیه تنها 15‌درصد بر وقوع خشکی در دریاچه ارومیه تاثیرگذار است و آنچه باعث این پدیده شده است وقوع خشکسالی‌های متعدد است که علاوه بر ایران در مناطق بسیاری از جهان نیز به وجود آمده است.» علاوه بر این برخی دیگر از مقامات این وزارتخانه در اوایل سال گذشته اعلام کردند دولت برای جلوگیری از ادامه خشکی در دریاچه ارومیه کارگروه ویژه‌ای را تشکیل داده و در این زمینه راهکارهای مختلفی از جمله باروری ابرها، انتقال آب بین حوزه‌ای، انتقال از طریق رودخانه‌هایی از جمله ارس به دریاچه ارومیه، جلوگیری از ادامه برداشت‌های غیرمجاز آب از طریق چاه‌ها، تلاش برای جلوگیری از اصراف آب در بخش کشاورزی و مواردی از این دست مطرح شد.

در همین حال حامد منصوری، کارشناس آب و دانش آموخته کارشناسی ارشد رشته زهکشی و آبیاری، در رابطه با نقش وزارت نیرو در رابطه با بحران دریاچه ارومیه گفت: اگر بخواهیم مشکل دریاچه ارومیه را فارغ از سهم عوامل طبیعی مانند خشکسالی و دیگر موارد بررسی کنیم به نظر من بیشترین سهم وزارت نیرو در زمینه کم‌کاری در احداث شبکه‌های آبیاری و زهکشی در حومه دریاچه ارومیه و بر روی رودخانه‌های منتهی به دریاچه است، چرا که شبکه آبیاری و زهکشی بسیاری از رودخانه‌هایی که حوزه آبریزشان دریاچه ارومیه است تکمیل نشده است. در حالی که 40 سال پیش اجرای این طرح به کارشناسانی از کشور چکسلواکی سپرده شده بود و آنها بخشی از پروژه را انجام داده اما با وقوع انقلاب کار نیمه تمام ماند و شبکه آبیاری و زهکشی حدود 17هزار هکتار از حوزه آبریز دریاچه اجرا نشد.»
این کارشناس مسایل آب در ادامه افزود: «با وجود گذشت 34 سال از انقلاب وزارت نیرو که متولی اجرای این کار بود تنها حدود پنج‌هزار هکتار از این زمین‌ها را به شبکه آبیاری و زهکشی مجهز کرد و همچنان 12‌هزار هکتار بدون طرح مانده است. این مساله از آن رو مهم و دارای اهمیت بسیار است که بدانیم سطح راندمان در آبیاری سنتی که در این منطقه هم بسیار رواج دارد، کمتر از 30‌درصد است، اما اگر این کار اجرا می‌شد با توجه به راندمان روش‌های آبیاری تحت فشار که بین 70 تا 80‌درصد است، اگر شبکه آبیاری و زهکشی تکمیل می‌شد و در همه این سال‌ها راندمان آبیاری به این سطح می‌رسید، آنگاه حجم بسیار زیادی از آب هدر رفته ذخیره می‌شد و به دریاچه ارومیه می‌ریخت.» همان‌گونه که این کارشناس مسایل آب نیز توضیح داده است، تکمیل شبکه آبیاری دریاچه در طول بیش از 30سال گذشته انجام نشد و تنها پنج‌هزار هکتار بر میزان قبلی آن افزوده شد، از سویی تا پایان دولت دهم و وزارت مجید نامجو وزیر نیروی دولت محمود احمدی‌نژاد تنها سه‌ماه مانده است و بعید است او بتواند در این مدت کار خاصی را از پیش ببرد مگر آنکه به توصیه دیگر کارشناسان محیط‌زیست عمل کند و حقابه برداشته شده دریاچه ارومیه که در پشت سدهای پرشمار اطراف آن ذخیره است را رها کرده و به دریاچه ارومیه برساند تا شاید این بحران بزرگ زیست‌محیطی به پایان برسد.

47301

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 291595

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
2 + 2 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 7
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بدون نام IR ۰۹:۳۱ - ۱۳۹۲/۰۲/۱۸
    24 0
    بهتر هست یک تحقیقی بکنید و ببینید چند درصد از این دستورات رییس جمهور که در سفرهای استانی داده شده به نتیجه رسیده و پی گیری شده. در برخی موارد حتی شاهد آن بوده ایم که برخی از دستورات در سفرهای مجدد دوباره تکرار شده اند! فعلا حتی در حد نوش دارو هم نیست چون اینگونه دستورات بیشتر جنبه نمایشی دارند!
  • بدون نام IR ۱۰:۱۷ - ۱۳۹۲/۰۲/۱۸
    13 2
    آمدي جانم به قربانت ولي حالا چرا ؟ ....
  • بدون نام IR ۱۰:۲۹ - ۱۳۹۲/۰۲/۱۸
    16 0
    این آقا که دردادن دستور استاده بهتر نبود به ابرها و آسمان وباران هم به نیابت از خدا دستور بده که ببارند ودریاچه را پرکنند البته با کمک مرادشان که می گویند طی طریق هم می کند
  • افشین IR ۱۰:۵۶ - ۱۳۹۲/۰۲/۱۸
    22 0
    افسوس که این دریاچه دوست داشتنی و منحصر بفرد در جهان قربانی بی تدبیری ها شد. کندن کوه و ریختن آن در دریاچه به بهانه ساخت جاده واقعاً کودکانه (عبارت مؤدبانه تری نیافتم) بود. زدن سدها به دلیل کسب رأی و خودشیرینی نمایندگان یک اشتباه بزرگ بود. حفر چاه عمیق های بی حساب توسط کشاورزان اشتباهی مضاعف. لذا هم وزرات راه، هم وزرات نیرو و هم وزرات کشاورزی مقصر بزرگ هستند. به اینها اگر عوامل دیگر را هم اضافه کنید کیس استادی غم انگیزی از وضعیت مدیریت کشور بدست می آورد.
  • بدون نام IR ۱۱:۰۴ - ۱۳۹۲/۰۲/۱۸
    20 0
    سلام علیکم آقای رئیس صبح شما به خیر!
  • فرهاد ميرياني IR ۱۷:۴۶ - ۱۳۹۲/۰۲/۱۸
    8 0
    برخي مسئولين بارها مشكل درياچه اروميه را ناشي از خشكسالي و مسائل چوي دانسته اند ولي قدري آنطرفتر در درياچه وان تركيه خبري از اين چيزها نيست. واقعيت اينه كه همه اشتباه كرده ايم. كندن كوه و ريختن سنگها به درياجه، احداث پل در درياچه (نه روي درياچه مانند پلهاي مدرن بلكه در درياچه و مختل كردن گردش آب به جهت همان شاهكار مهندسي كه وزير وقت راه و ترابري اظهار كردند)، احداث سد به منظور پركردن جيب سدسازان و حفر همه گونه چاه و بالاخره اشتباه امثال بنده كه هنوز ديوانه نشده و خودكشي نكرده ايم و اين اظهارات را هضم مي كنيم. اميد است همه به اشتباه خود اذعان كنيم زيرا اين مهم سرآغاز تحول است. رفتار نابجاي انسان با طبيعت منشاء اصلي مشكلات زيست محيطي است و ساير عوامل فرعي اند.
  • راوی IR ۱۸:۱۴ - ۱۳۹۲/۰۲/۱۸
    9 0
    اگه به داشته هامون نمیرسیم لااقل از بینشون نبریم!