۰ نفر
۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۲ - ۲۲:۱۰

سید حسن صحت

آیا تهرانی که به دلیل آلودگی هوا امکان نفس کشیدن در آن وجود نداشته باشد تهرانی در شان ایران اسلامی است؟
آیا تهرانی که به دلیل ترافیک های دائم صبحگاهی و شامگاهی بخش عمده ای از وقت مردم این شهر و مراجعه کنندگان از شهرهای دیگر به آن تلف می شود در شان ایران اسلامی است؟
آیا تهرانی که به دلیل کوچکترین بارندگی معابر آن قفل می شود و عبور و مرور در آن به کندی صورت میگیرد ؛ در شان ایران اسلامی است ؟
آیا تهرانی که به دلیل کمبودپارکینگ های عمومی فضایی برای پارک خودرو در؛ عمدتا مناطق مرکزی شهر ندارد و باعث جریمه شدن خودروها میشود در شان ایران اسلامی است؟
آیا تهرانی که سوار شدن در مترو آن برای مسافرین به یک جنگ صبحگاهی و شامگاهی برای یافتن فقط جایی برای ایستادن در مسیری طولانی تبدیل شده است ،در شان ایران اسلامی است؟
آیا تهرانی که به هر خودرو پارک شده در خیابان و کوچه پس کوچه های آن نگاه میکنی از ترس سرقت ؛ قفل فرمان و پدال و دزدگیر و... دارد؛ در شان ایران اسلامی است؟
آیا آیا آیا ........
چه باید کرد ؟ باید منتظر چه کسی باشیم تا بیاید و تهران را برای ما تهرانی در شان ایران اسلامی نماید؟وظیفه خود ما ساکنین شهر تهران در قبال این سوالات چیست؟
وظیفه اعضای شورای شهرمان ومسئولین شهرداریمان در این خصوص چیست؟
چرا در اصل 100 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران تشکیل شوراهای شهر و روستا پیش بینی شد؟
تهران قبل از تصویب اصل 100 قانون اساسی ج.ا.ایران با تهران کنونی که 14 سال ازاجرای این اصل مترقی در قانون اساسی می گذرد چه تفاوتهایی نموده است؟
اعضای شوراهای شهراول و دوم و سوم برای اینکه تهران ؛تهرانی در شان ایران اسلامی شود چه کردند؟
اعضای شورای شهربعدی چه وظیفه ای در قبال تبدیل تهران به تهرانی در شان ایران اسلامی دارند؟
شوراها تشکیل شدند تا مسائل جاری و روزمره مردم به دست خود مردم حل شوند؛آیا اینگونه شده است؟اگرنه مشکل در کجاست؟
مگر نه این است که اصل ایجاد شوراهای اسلامی شهر و روستا در قانون اساسی ؛نشان دهنده اهتمام نظام جمهوری اسلامی ایران به مجموعه متنوع فکرها ،و دیدگاه ها در اداره امور کشور است ؟ و این نقطه ی مقابل نظام های ارتجاعی و استبدادی است؟ چقدر شهروندان و نخبگان شهری برای اداره شهرتهران، مورد مشورت قرارگرفته و می گیرند؟
چرا مذاکرات شورای شهر تهران و تصمیم گیریها برای شهر تهران به صورت علنی( همچون مذاکرات مجلس شورای اسلامی ) از رسانه ملی پخش نمیشود؟
تهران اگرچه یک شهر است ؛اما کلان شهری است که صورتی کوچک از کل کشور است.در زمینه های مختلف مسکن،راهسازی،محیط زیست،حتی مسائل سیاسی، اجتماعی،و ...،بنابراین ،اداره شهر تهران و تصمیم گیری برای شهر تهران در سطح ملی بازتاب دارد.واهمیت دارد.
خلاصه آنکه چگونه شهری در شان ملتی است که روی دنیایی ازثروت مادی و معنوی و فرهنگی وتمدنی نشسته است ؟

اینها سوالاتی است که باید برای پاسخ بدانها فکر کنیم
اولا در مورد وضعیت شهرها به نظر می رسد شکل گیری شهرهای مختلف دنیا خواستگاه فرهنگی دارد معماری شهرها ؛ رنگ و فضاسازی شهرها راه های دسترسی ؛خیابان کشی ها مدل کوچه ها ؛ موقعیت بازارها ؛ اماکن عبادی و زیارتی نظیر مساجد ، معماری مساجد خلاصه همه و همه خواستگاه فرهنگی و تمدنی دارند.از این رو من تهران را قابل مقایسه با هیچ شهر ودیاری نمیدانم.چرا که فرهنگ ایرانی و اسلامی را مدلی متفاوت از سایر جوامع حتی جوامع اسلامی میدانم.به عنوان مثال شما مدل چهارسوق در بازارهای ایران در اغلب شهرهای ایران راکمتر میتوانید در کشورهای دیگر ببینید مگر آنکه در آن عصر و زمان به دلیل نزدیکی جغرافیایی از یکدیگر تاثیر پذیرفته باشند.
از طرفی دیگر ما در حال حاضر با شهرهای مدرن روبرو هستیم مدرنیته سعی دارد.تا شهرها را شبیه یکدیگر نماید.الان شما پل ها را مدل جاده کشی ها را ببینید دنیا در حال شبیه شدن ویکرنگ شدن پیش میرود واین به نظر من اصلا چیز خوبی نیست .ما باید از معماری ایرانی اسلامی در شهرسازی مان استفاده کنیم.ما میراث دار یک فرهنگ دیرینه تاریخی هستیم.این فرهنگ باید در یکجا خودش را نشان دهد.
ثانیا: تهران در مقایسه با بسیاری از شهرهای دنیا بسیار شهر بزرگی است شاید به جرات بتوان گفت کشورهایی داریم که مساحتشان به اندازه شهر تهران است.اما رنگ تهران را رنگ قشنگی نمیبینم.تهران شهری خاکستری شده است .که در روانشناسی رنگها این رنگ رنگ شادی بخش و امید آفرینی نیست.شما به رنگ ساختمانهایی شبیه شهرک اکباتان و آپادانا و ... نگاه کنید .به رنگ سیمانی پل ها نگاه کنید.به رنگ روکار نمای ساختمانها نگاه کنید.اولا یک هارمونی و هماهنگی در آنها نیست .ثانیا خوشرنگ نیستند .به نظر من این بلایی است که مدرنیته بر سر شهرهای امروزی در آورده .نه میتوانیم از رنگ هایی نظیر رنگ آبی لاجوردی که رنگ غالب در معماری مساجد ایرانی بود استفاده کنیم نه وجدانمان می پذیرد 100 درصد با فرهنگ غربی به طراحی رنگ شهر و دیارمان بپردازیم.خلاصه آنکه اگر من یکی از اداره کنندگان شهرمان میشدم رنگ تهران را بر اساس مدلی پست مدرن تغییر میدادم.باید شهرمان را به لحاظ طراحی های محیطی بسپاریم به کلیه دانش آموخته گان رشته طراحی و هنرهای زیبای دانشگاه های کشورواز آنها بخواهیم تا تهران را برای ما زیبا طراحی نمایند.خداوند زیبا است زیبا می آفریند و زیبایی را دوست دارد.
اجازه بدهید مثالی بزنم.شما اگر بخواهید با یک میهمان خارجی به یک رستوران در ایران بروید به گونه ای که برای آن میهمان تازگی داشته باشد و از محیط آن لذت ببرد؛ اورا به چه نوع رستورانی میبرید؟به یکی از فست فودی هایی که رنگ غالب مغازه اش را قرمزآتشین نموده است (که در غرب فراوان است)؟.یا به یک رستوران سنتی که وسط آن آبنمایی است که صدای شرشر آب شنیده میشود ؟و کف آن با سنگ های آنتیک سفالین که وقتی آب روی آن پاشیده میشود از آن عطری خاص متصاعد میشود و در ودیوار آن با اشیای سنتی نظیر تور ماهیگیری فانوس های قدیمی ایرانی و.... تزئین شده است؟ باید تهران را به گونه ای بسازیم و جلو ببریم که هربیننده ای را متوجه فرهنگ و تمدن دیرینه آن نماید.علی رغم زحمات بسیاری که خصوصا برای تهران کشیده شده است ؛تا رسیدن به این نقطه خیلی فاصله دارد.ما به خیابانهایی سنگفرش شده نیاز داریم تا کی باید رنگ خیابان های ما به رنگ قیرمشکی باشد ما به نقاشی های خیابانی سه بعدی در کف خیابانهایمان نیاز داریم.
از طرفی دیگربه نظر من هیچ شهری در دنیا الگو نیست. معماری هر شهری در دنیا بر اساس فرهنگ آن ملت طراحی شده است .اما میتوان ازدنیا بهترین ایده ها را دید وگرفت و بومی نمود ودر تهران بکار بست.اگرما بهترین ایده ها را در کنار هم جمع کنیم لا اقل هارمونی دارد.و هارمونی آن جمع شدن بهترین ایده ها ی بشر در کنار یکدیگر است.
ما بایدساخت و سازرا از خداوند متعال یاد بگیریم.اگر خدایی گونه فکر کنیم اگرعادلانه بیندیشیم ؛در شهر اسلامی و مومنانه باید عدالت در تقسیم خدمات شهری رعایت شود .امنیت معنوی و آرامش روحی شهروندان تامین شود.زیبایی باید در اعلای درجه آن رعایت شود.صفای طبیعت رعایت شود.بناها مستحکم باشند شهر شهری منظم و قانونمند باشد.معابر بر اساس نیاز جانبازان و معلولین پیش بینی شده باشد و... اینها ویژگیهای شهر مومنان است .خلاصه آنکه نباید فقط شعار داد.و در عمل خبری از شهرو دیار مومنانه نباشد.همانگونه که خداوند همه چیز را در نهایت زیبایی و نظم آفریده ما نیز درطراحی ها و ساخت و ساز ها باید به این موارد عمل کنیم.
شهر تهران در برخی حوزه ها و زمینه ها به سمت و سوی یک شهر اسلامی رفتن را شروع نموده اما کافی نیست.هرچه به سمت زیبا سازی معابر شهری و فضای سبز پیش رویم به سمت شهر مومنان پیش رفته ایم هرچه به سمت استحکام بناهای شهری پیش رویم به سمت شهر ایده آل اسلامی پیش رفته ایم هرچه به سمت حفظ هویت تاریخی و اسلامی شهر پیش رویم به این هدف نزدیکتر شده ایم.هرچه از روشهای علمی در اداره شهر بیشتر بهره ببریم به شهر خداپسندانه نزدیکتر شده ایم.هرچه از رشوه خواری در شهرداریها و فساد اداری در آنها دورتر شویم به شهر ایده آل اسلامی نزدیک تر شده ایم.هرچه بتوانیم کار اداری مردم در مراجعه به شهرداریها را تسهیل کنیم به شهرمومنان نزدیکتر شده ایم .و خلاصه آنکه (حسب نص صریح آیه قرآن که می فرماید:"وامرهم شوری بینهم ) هرچقدر در اداره شهرمان از علم و فکر وبرنامه ی اشخاص عالم شهراستفاده کنیم به شهر ایده آل اسلامی نزدیکتر شده ایم.
قطعا تهران آنروزها قابل مقایسه با تهران اینروزها نیست.آن خانه های ویلایی با حیاط و حوض ودار ودرخت و سکوت و صدای گنجشک های لای درخت ها وجوی های روان درمناطق عمدتا بالای شهر تهران تا محله های مرکزی شهر و بعد هم مناطق جنوبی و محروم شهر..من به شخصه همیشه از بدو تولد تا الان در مناطق متوسط جامعه شهری زندگی کرده ام .و الان هم از این منظر میتوانم بگویم در تمامی زمینه ها شاهد رشد بوده ایم.ولی همچنان صحنه های آزار دهنده ای را در فضای زندگیمان شاهدیم.در راس آنها ترافیک و آلودگی هواست ونیزآلودگی صوتی و بی نظمی درعبور ومرور شما کافی است یک روز وقت بگذارید و لحظاتی را در چهارراه ولی عصر(تقاطع خیابان انقلاب) به تماشای عبور ومرور ماشین ها و آدم ها سپری کنید.نه عابرین به حقوق سواره ها احترام میگذارند ونه سواره ها به حقوق عابرین احترام میگذارند.پس بنابراین اگر این تهران را در نظر بگیریم تهران 30 سال پیش را بیشتر دوست دارم اما اگردسترسی های موجود شهری همچون مترو و بزرگراهها واتوبان ها وپل های عابرپیاده برقی و... را در نظربگیریم تهران امروز را
بنابراین:
مشکل امروزتهران اینست که تهران شهری نیست که در شان فرهنگ و تمدن دیرینه ی ما ایرانیان باشد.علی رغم همه زحماتی که برای این شهر کشیده شده ومی شود؛ به دلیل برخی مشکلات شهر و پایتختمان روزانه حقوق بسیاری از مردم رعایت نمیشود.شما اوقاتی را که مردم صبح ها برای رفتن به سرکار وبعد از ظهردر برگشت از محل کار درترافیک سپری میکنند را محاسبه کنید چه اتلاف وقتی ازآنها میشود.ویا نحوه بنزین زدن در جایگاه های پمپ بنزین را ببینید.در هیج کجای دنیا حتی درمحروم ترین کشور های آفریقایی شما نمیبینید که راننده خودش پیاده شود وبنزین بزند.بلکه عوامل جایگاه این کار را برای او انجام میدهند.در ایران نهایت این است که برای خودروهایی که راننده آن خانم باشند عوامل جایگاه بنزین میزنند.آنهم نه برای احترام به راننده بلکه برای اضافه مبلغی که بابت اجرت از او میگیرند.من برای احترام به حقوق شهروندان اهمیت بسیاری قایلم.مثال دیگری بزنم: چرا نباید مذاکرات شورای شهر تهران علنی باشد ونظیر مذاکرات مجلس شورای اسلامی به طور مستقیم ازرادیو استان پخش شود. مگر این تصمیمات برای مردم نیست چرا نباید مردم را در تصمیم گیریها مشارکت دهیم.؟چرا نباید سخنگوی شورای شهر تهران مرتب مردم را در جریان مصوبات شورا قرار دهد؟!خلاصه آنکه ملتی که به فرموده حضرت امام خمینی (ره) بهترین مردم ازصدر اسلام تاکنون هستند،ملتی که با نثار هزاران شهید از ارزش های دینی و ملی خویش دفاع نموده و همه سختی ها و فشار ها را متحمل شده اند حق شان بیش از اینهاست و مسئولین هرچه برای ایشان کار کنند کم است.
بنابراین تهرانی در شان ایران اسلامی است که اشکالاتی را که در این مقال گفتیم نداشته باشد .با چنین تهرانی چقدر فاصله داریم؟
 

سید حسن صحت/ کارشناس فرهنگی

4545

کد خبر 293965

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 7
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بدون نام IR ۰۰:۲۴ - ۱۳۹۲/۰۲/۳۰
    3 6
    جناب صحت زمانیکه در شهری دو برابر ظرفیتش جمعیت وجود دارد و مردمش رنگین کمانی از اقوام و طوائف گوناگون و متضاد را تشکیل میدهند این برخوردها عجیب نیست. اولین رمز موفقیت یک شهر در ایران داشتن بافت بومی و یکدست است مثل تبریز و اصفهان و.. که بالای 80درصد جمعیتشان بومی است. و مساله مهمتر ظرفیت یک شهر است تهران با هیچ متر و معیاری ظرفیت جمعیت فعلی را ندارد و ترافیک شدید و الودگی و حومه نشینی نشانه های ان هستند. حال بیندیشیم که چرا تهران به اینجا و رسید و چگونه نجات پیدا خواهد کرد
    • بدون نام IR ۱۱:۵۹ - ۱۳۹۲/۰۲/۳۰
      0 0
      آقای بدون نام. ظاهرا شما به اصفهان تا الان نیامده اید که ببینید چه وضعیت اسفناکی دارد. درست مشابه تهران. این وضعیت کل کشور در کلان شهرهاست.
    • بدون نام IR ۱۲:۰۰ - ۱۳۹۲/۰۲/۳۰
      1 2
      آقای بدون نام. ظاهرا شما به اصفهان تا الان نیامده اید که ببینید چه وضعیت اسفناکی دارد. درست مشابه تهران. این وضعیت کل کشور در کلان شهرهاست.
    • بدون نام IR ۱۲:۰۰ - ۱۳۹۲/۰۲/۳۰
      0 0
      تهران شهری است که در آن همه عجله دارند. جالبه؟ نه؟
    • بدون نام IR ۱۲:۰۱ - ۱۳۹۲/۰۲/۳۰
      0 0
      به نظر میرسد تهران یک شهر روان پریش است.
  • جمشید IR ۰۷:۴۸ - ۱۳۹۲/۰۲/۳۰
    0 6
    جناب آقایس صحت ضمن تشکر باید بگم امروزه کسی دنبال مطالب اینچنینی نیست و اینا رو نمی خونه. مردم هزار جور مشکل دارن حالا اینکه تهران چه جوریه کسی کاری نداره. می تونید به کامنها دقت کنید و به حرف بنده برسید.
  • مجتبي LB ۱۱:۴۷ - ۱۳۹۲/۰۲/۳۰
    1 0
    مدتي است شاهد اجراهاي تلويزيوني آقاي صحت نيستيم.انصافا ايشون يكي از قوي ترين اجراهاي تلويزيوني در مقابل مسئولين را داشت.

آخرین اخبار

پربیننده‌ترین