زهرا خدایی
ارسال موشکهای روسی به سوریه، نشست مخالفان سوری در اسپانیا، موفقیت ارتش بشار اسد در بازپس گیری منطقۀ مهم و حساس القُصیر از مهمترین تحولات در جنگ داخلی سوریه است. خبرگزاری خبرآنلاین آخرین تحولات سوریه را با قاسم محب علی، مدیرکل اسبق خاورمیانه وزارت خارجه مورد بررسی قرار داده است در پی میآید: چه اتفاقی رخ داد که حمایت تسلیحاتی روسیه از سوریه تا این اندازه در کانون توجهات قرار گرفت؟ کمااینکه لاوروف نیز در کنفرانس مطبوعاتی اخیر خود از این مسئله ابراز تعجب کرده بود؟ آیا تنها مسئلۀ اعطای موشکهای یاخونت تا این اندازه حساسیتها را افزایش داده است؟
توجه داشته باشید که ما به منابع امنیتی دسترسی نداریم و طبیعتاً وقتی مسئلۀ امنیتی پیش میآید نمیتوان با قاطعیت پاسخ روشنی به آن داد. اما با توجه به ابراز نگرانی آمریکا و همچنین تکذیب نکردن این مسئله از سوی روسها شاید بتوان گفت که چنین مسئلهای باشد. اما به عقیدۀ من اصل این مطلب چندان اهمیتی ندارد. چون این موشکها تأثیری در جنگ داخلی سوریه ندارد، بلکه این مسئله مهم است که روسها آمادگی دارند از دولت بشار اسد در قبال مداخلۀ خارجی حمایت کنند. وقتی روسها ابراز آمادگی میکنند که میتوانند به بشار اسد در مقابل اقدام غرب در تجهیز مخالفین سلاح بفروشند، نشاندهندۀ اینست که روسها با طرفهای مقابل خود و در جهت توازن قوا گام برمیدارند، همانگونه که فرانسویها نیز همین مسئله را مدنظر دارند.
برخی کارشناسان بر این اعتقادند که این مسئله میتواند بیشتر در جهت تحت فشار قراردادن اسراییل برای دست نزدن به حملات هوایی باشد؟ اما تبادل آتش در مرز سوریه و اسراییل و در منطقۀ جولان گویای واقعیت دیگری است.
مسئلۀ جولان را باید به گونۀ دیگری نگریست. اولاً اینکه منطقۀ جولان " درزی نشین" است و فلسطینیان، شیعیان، اهل سنت و علویها در آن ساکن نیستند. از همین روست که از زمان اشغال این منطقه از سوی اسراییل مقاومتی در این منطقه صورت نگرفته است.
به نظر نمیرسد مشکل فعلی اسراییل شلیک موشکهایی باشد که طی چند روز اخیر شاهد اصابت آنها بودیم. البته باید این مسئله را به یاد داشته باشیم که سیاست اسراییل اینست به هر تیری که به سمت این رژیم شلیک میشود، پاسخ میدهد. کمااینکه نتانیاهو نیز اعلام کرده است در صورتی که به حزب الله سلاح داده شود، اسراییل باز هم دست به عملیات خواهد زد. لذا مسئله تنها جولان نیست.
واقعیت اینست که در بحران سوریه یک مربع چهاروجهی (با حضور دولت سوریه/ ارتش آزاد متشکل از سنیهای داخل ارتش سوریه و یا بعثیهای سنی/ جبهة النصره و القاعده و سلفیهای تندرو/ و در نهایت حزب الله) تشکیل شده است. دو وجه از این مربع یعنی ارتش سوریه و ارتش آزاد از دو طرف مورد حمایت بینالمللی هستند: بشار اسد مورد حمایت روسیه و ارتش آزاد مورد حمایت غرب است. اما هم روسیه و هم غرب بر سر حذف دو وجه دیگر این مربع یعنی حزب الله، النصرة و القاعده اتفاق نظر دارند. از سویی اسراییل هم برای زدن آنها چراغ سبز دارد. بشار اسد نیز برای زدن جبهة النصره احتمالاً چراغ سبز دارد و از این رو آنها نگران این نیستند که بشار اسد، جبهة النصره و یا سلفیها را مورد حمله قرار دهد و القاعده بدین ترتیب از پای درآید. از طرف دیگر اسراییل نیز مورد سرزنش قرار نمیگیرد که به حزب الله حمله کند.
پس بدین ترتیب چشم اندازی برای توقف خشونتها نمیتوان متصور بود؟
اگر راه حلی برای حل بحران سوریه وجود داشته باشد، بدون شک راه حل سیاسی است. اما از نظر غرب راه حل سیاسی بدون حضور این دو وجه مربع (القاعده و حزب الله که در منازعۀ سوریه حضور دارند) ممکن خواهد بود. وارد کردن اسراییل به بحران سوریه نیز کمکی به حل جنگ داخلی نمیکند، به خصوص اینکه روسیه و غرب به اسراییل برای زدن دو ضلع مربعی که بدان اشاره کردم چراغ سبز خواهند داد.
با سفر جان کری به روسیه این شائبه قوت گرفت که شاید اجماع روسها و آمریکاییها در حل بحران سوریه نزدیک باشد. آیا واقعاً مواضع آمریکا به مواضع روسها نزدیک شده است؟
پرداختن به تضادها و اشتراکات دوطرف می تواند به درک بهتر مسئله کمک کند:
دو طرف بر سر این مسئله که ساختار آینده سوریه در دست افراطیها نیافتد، با هم اتفاق نظر دارند اما بر سر چگونگی تحقق این مسئله اختلاف نظر دارند و همچنین در این روند که ارتش سوریه و ارتش آزاد تا چه میزان نقش داشته باشند، اختلاف نظر وجود دارد.
کری تلاش دارد با کمک گرفتن از نقش روسیه (برای جلوگیری از فروپاشی ساختار سوریه) بحران را به نوعی کنترل کند. واقعیت اینست در صورت فروپاشی ساختار امنیتی و نظامی سوریه، ادارۀ این کشور بسیار دشوار خواهد بود و سوریه به سومالی تبدیل شود. روسیه میتواند در این روند کمکی باشد تا با جلوگیری از فروپاشی سوریه، بشار اسد را به سمت روند موردنظر آمریکا به حرکت درآورد.
در واقع مسئله موشکهای ضدهوایی و تسلیحاتی که روسیه به سوریه داده، خیلی مطرح نیست، چرا که اصولاً تأثیری درروند بحران سوریه ندارد، ولی به بشار اسد کمک میکند تا احساس کند که بدون کمک ایران و حزب الله میتواند پایدار بماند و وارد مصالحه با غرب شود، در واقع به بشار اسد این کمک را میکند. از سویی آمریکاییها خیلی از این مسئله راضی نیستند که بشار اسد اعتماد به نفس پیدا کند و زمینه برای تغییر مسیرش فراهم شود.
باید به مذاکرات ژنو 2 امیدوار بود؟
بسیار دشوار است. در دو جبههای که شکل گرفته؛ یکی تحت رهبری روسیه و دیگری تحت رهبری آمریکا وضعیت پارادوکسیکالی ایجاد شده است؛ روسها نمیخواهند که نتیجۀ حفظ بشار اسد منجر به تقویت اسلام سیاسی شیعی بشود چرا که میتواند منافع آنها را نیز در منطقۀ خاورمیانه تهدید کند.
از سوی دیگر طرف مقابل به رهبری آمریکا (متشکل از عربستان سعودی، ترکیه و ارتش آزاد) نیز وضعیت خاص خود را دارد و آمریکاییها نمیخواهند که نتیجه پیروز شدن آنها، قدرت گرفتن سلفیها، القاعده و گروههای اسلامی و در نهایت اسلام سیاسی سنی شود. هر دو جبهه از این وضعیت نگران هستند.
در واقع یک وضعیت پارادوکسیکالی وجود دارد؛ از یک سو بشار اسد بدون همپیمانی با ایران و حزب الله امکان باقی ماندن ندارند و در طرف دیگر نیز مخالفان مسلح سوریه بدون وجود جبهة النصرة و القاعده- که انگیزه جنگیدن بالایی دارند- به پیروزی نمیرسند. دو طرف نمیتوانند به هم اعتماد کنند لذا اگر انتظار داشته باشیم که کنفرانس ژنو 2 و یا حتی ژنو 3 به نتایج مهمی برسد، انتظار خوشبینانه است.
میتوان گفت در مقطع فعلی هر دو طرف در این جنگ ترجیح میدهند، بحران ادامه داشته باشد و به مقطعی برسد که دو طرف نتوانند به پیروزی کامل دست پیدا کنند و در نهایت به بن بستی برسند که هر دو طرف خسته شوند و نیروهای افراطی اعم از جبهة النصرة و حزب الله به اندازۀ کافی خسارت ببینند و زمانی که شرایط مصالحه به وجود آمد، این نیروها نتوانند بازی را به هم بزنند.
بنابراین میتوان گفت که بشار اسد تا 2014، زمان برگزاری انتخابات ریاست جمهوری میماند؟
نمیتوان بر روی این فرضیه مانور داد و مطمئن بود که تا آن زمان شرایط برگزاری انتخابات درسوریه فراهم میشود. بخشی از سوریه در دست مخالفین است و قسمتهایی در دست کردهاست و جنگ در همۀ بخشهای سوریه در جریان است، شرایط برگزاری انتخابات برقرار نیست. اینکه چنین شرایطی تا آن زمان فراهم خواهد شد، باید منتظر بود.
اگر این شرایط ادامه پیدا کند، بشار اسد تا آن زمان باقی میماند، اما باید توجه داشت که در صورت پیشروی طرف مقابل و بدست آوردن مناطق بیشتر و یا حتی رسیدن به موقعیتی که بتوانند بشار اسد را بردارند، دیگر این مسئله هم منتفی است. اما در هر حال تعیین کنندۀ آینده سوریه، انتخابات نیست، در واقع مشکل اصلی سوریه، پایان درگیری نظامی در داخل صحنه و یا حصول توافقات بینالمللی است. این دو مسئله میتواند بحران در سوریه را پایان دهد. اگر قدرتهای بزرگ به این توافق برسند که انتقال قدرت در سوریه از طریق انتخابات برگزار شود (بدون در نظر گرفتن زمان آن) این مسئله کمتر از یکسال وقت نخواهد برد و در این مدت طبیعتآً میتواند با توقف خشونتها و تشکیل دولت انتقالی این امر محقق شود. اما اگر این توافق صورت نگیرد، طبیعتاً باید منتظر تحولات میدانی بود و دید که چه شرایطی در انتظار این کشورمصیبت زده خواهد بود.
5252
یک کارشناس جهان عرب میگوید: آمریکا و روسیه بر سر این مسئله اتفاق نظر دارند که ساختارهای امنیتی سوریه نباید فروبپاشد. از سویی بر سر حذف جبهة النصرة و حزبالله نیز اتفاق نظر دارند.
کد خبر 294384
نظر شما