آذر جزایری:
بالا گرفتن کلید جلوی دوربین و اعلام شعار انتخاباتی اش با استفاده از آن کلید معروف است. حسن روحانی در پایان نخستین برنامه انتخاباتی تلویزیونی خود، جلوی دوربین یک کلید را در دست خود بالا گرفت و گفت: «من میخواهم بگویم همه چیز با تدبیر و امید و با کلید تدبیر حل خواهد شد. شما بدانید (با این کلید) مسئله هستهای و تحریمها هم حل خواهد شد و رونق اقصادی هم ایجاد خواهد شد.» وی سعی کرده در ستاد انتخاباتی خود از مدیران با سابقه و خوش نام گذشته بهره ببرد. محمدرضا نعمت زاده یکی از مدیران با سابقه وخوشنامی است که در دوره ریاست جمهوری نهم و دهم از عرصه فعالیت های مدیریتی کنار گذاشته شد و امروز به عنوان رئیس ستاد انتخاباتی حسن روحانی مشغول به فعالیت است. گفت وگوی یک ساعته با نعمت زاده اگرچه حول و محور برنامه های اقتصادی حسن روحانی برای دولت آینده بود اما بیشتر وقت این گفت وگو به تحلیل های نفتی گذشت که مشروح آن را در ادامه می خوانید.
به نظر شما مهمترین برنامه های اقتصادی دولت احتمالی آقای روحانی چه خواهد بود؟
به طور کلی دکتر روحانی در حوزه اقتصادی، تحقق 2 هدف اصلی و بزرگ را دنبال میکند؛ یکی این که بودجههای جاری دولت را کاهش دهد؛ البته این به معنی کاهش حقوق کارکنان نیست. بلکه باید در بخشهای مختلفی مثل آموزش و پرورش و بهداشت و درمان که بیشترین بودجه جاری کشور را سهم خود کردهاند، نقش مردم یا همان بخش خصوصی را پررنگتر کرد.
راه حل اجرایی ایشان برای تحقق این هدف چیست؟
در این زمینه، بنگاههای تأمین اجتماعی در مدت زمانی معمول میتوانند در برداشتن بار از دوش دولت نقش تعیینکنندهای ایفا کنند و دولت فقط این صندوقها را حمایت کند تا آنها هم به عموم مردم کمک کنند؛ بنابراین از یک طرف باید از بودجههای جاری دولت کاست و از طرف دیگر درآمدهای غیر نفتی را تقویت کرد؛ برای مثال، همان طور که پیشتر بارها گفتهام هماکنون درآمدهای مالیاتی کمتر از هشت درصد در تولید ناخالص ملی کشور سهم دارند، درحالیکه این رقم در سایر کشورهای جهان به طور میانگین 15 تا 20 درصد است. پس جا دارد که مالیاتها از محلهای ویژهای همچون سازمانها و اشخاصی که به علتهای نامعلومی از پرداخت مالیات معاف شدند، افزایش پیدا کند. رییس سازمان امور مالیاتی کشور، چندی پیش اعلام کرد که در ایران تنها از حدود 40 درصد فعالان اقتصادی مالیات دریافت میشود. اگر نظام مالیاتی کشور را به تدریج منسجم و کسانی که مالیات نمیدهند را شناسایی کنیم، میتوانیم درآمد مالیاتی کشور را افزایش دهیم؛ بدون این که به رقم کنونی مالیات (25 درصد) اضافه کنیم.
مسائلی که یادآور شدید در برنامه اقتصادی آقای روحانی آمده است؟
لازم است بگویم که این برنامهها، آرای شخصی بنده است و با دکتر روحانی در این زمینه صحبتی نکردهام؛ ولی به هر حال، آرزوی ما این است که 60 تا 70 درصد از درآمدهای نفتی ایران از طریق بخش خصوصی سرمایهگذاری شود. این در حالی است که هماکنون سهم بخش غیردولتی در سرمایهگذاریها حدود 26 درصد است.
البته میتوان با سرعت بیشتری سهم بخش خصوصی در صنعت نفت را افزایش داد زیرا بخش خصوصی کارایی و بهرهوری بیشتری دارد و میتواند اشتغال را به سرعت ایجاد کند و افزایش دهد؛ وانگهی یکی از شیوههای کاهش بیکاری در کشور سرمایهگذاری و افزایش تولید در بخشهای مختلف صنعت نفت، کشاورزی، صنایع و خدمات است. منابع هیدروکربوری، منابعی تجدید ناپذیر هستند، از این رو باید در صنایع تجدیدپذیر و مولد سرمایهگذاری شوند و در اختیار مردم قرار گیرند.
برنامه های آقای روحانی برای توسعه بخش انرژی کشور چیست؟
آنچه دکتر روحانی در دولت خود دنبال خواهد کرد، در اولویت نخست این است که منابع ارزی حاصل از صادرات و فروش نفت را در بخش دولتی در توسعه امور زیربنایی و زیرساختی همچون ساخت راهها، سدها، راهآهن و اقداماتی از این دست و در بخش خصوصی در توسعه تعاونیهای مختلف سرمایهگذاری کند. با توجه به اینکه نفت و گاز منابع تجدید ناپذیر هستند، باید درآمدهای حاصل از استحصال این منابع زیرزمینی را به سرمایهها و داراییهای رو زمینی تبدیل کرد.
بر اساس سیاستهای کلی موجود در برنامه پنجم توسعه که مقام معظم رهبری آنها را ابلاغ کردند، قرار بود سالانه دستکم 20 درصد از درآمدهای حاصل از فروش نفت و گاز در محلی به نام «صندوق توسعه ملی» نگهداری و در بخش خصوصی سرمایهگذاری و الباقی آن در بخش دولتی هزینه شود. دراین میان، چون سهم صندوق از محل درآمدهای نفتی، حداقل بود، مجلس تصویب کرد که هرسال سه درصد به این رقم افزوده شود؛ درحالیکه امروز که سه سال از تصویب این قانون در مجلس میگذرد، تنها 26 درصد از درآمد نفت و گاز به این صندوق واریز میشود؛ بر این اساس، اجرای صحیح قانون مصوب مجلس درباره درآمدهای نفتی، حداقل کاری است که دولت آینده میتواند در این زمینه انجام دهد.
منظور شما این است که باید وابستگی بودجه به درآمدهای نفتی کاهش یابد؟
دقیقا به نظر بنده هر دولتی که بر سر کار میآید باید اصرار کند که بخش چشمگیری از درآمدهای نفتی به سرمایهگذاریها اختصاص پیدا کند؛ دیدگاه ما بر این است که باید بودجه جاری دولت را از درآمدهای نفتی قطع کنیم. این امر موضوعی است که در برنامه پنجم توسعه بر آن تأکید شده است؛ به نظر بنده، اکنون به جای اینکه بیش از 70 درصد از بودجه حاصل از فروش نفت در بخش دولتی صرف شود، باید آن را در توسعه امور زیربنایی سرمایهگذاری و هزینه کرد.
با توجه به اینکه سالها پیش شما بر سمت مدیریت شرکت ملی صنایع پتروشیمی تکیه زده بودید برنامه آقای روحانی برای توسعه بخش پتروشیمی چیست؟
سالها پیش در توسعه صنایع پتروشیمی خیز مطلوبی برداشتیم، اما در طول سالهای گذشته، این روند کند شده است. از این رو در این زمینه باید به رویکرد گذشته برگردیم، چون هماکنون کشورهای همسایه همچون عربستان سعودی، قطر و کویت در این زمینه سرمایهگذاریهای هنگفتی کردهاند و با این حساب دستیابی به اهداف سند چشمانداز در حوزه پتروشیمی که کسب جایگاه برتر منطقه است، بسیار دشوار میکند.
با توجه به برخورداری ایران از ذخایر غنی گاز، باید بخش چشمگیری از این گاز به عنوان خوراک در واحدهای پتروشیمی به فرآوردههای با ارزش افزوده بالا تبدیل شود؛ هماکنون کمتر از هشت درصد از گاز ترش کشور به فرآوردههای پتروشیمی تبدیل میشود، درحالیکه جا دارد این رقم به 25 درصد افزایش پیدا کند.
به نظرشما صنعت نفت در حال حاضر با چه بحران هایی دست به گریبان است که نیاز به اصلاح دارد؟
چهار سال پیش همین موقعها، مصاحبهای کردم و در آن از مشکلات انتقاد کردم که موجب گله کردن برخی مسئولان وقت از بنده شد. اکنون نیز میگویم بنده همیشه ریشه اصلی مشکلات را در مدیریت دیدهام. بالأخره این مدیریت است که فکر، راهکار و برنامه ارائه میدهد و حتی باید در نظر گرفت که این دولت و مسئولان اجرایی هستند که لایحه تهیه میکنند و به مجلس تحویل میدهند، پس یک طرح اجرایی مناسب با مدیریت کارآمد در پیش برد اهداف سازمان مؤثر خواهد بود.
به نظر من، صنعت زبان و اصول خاص خودش را دارد و اگر سیاست بر آن حاکم شود، به طور قطع به مشکل برمیخورد. درباره بیشتر مشکلات کنونی صنعت نفت میتوان در داخل خود نفت تصمیمگیری و آنها را برطرف کرد، اما بعضی موارد هم باید به مجلس برود. ضمن این که تصور میکنم به تصویب قانونهای جدید زیادی نیاز نداریم فقط کافی است به همین قوانین کنونی درست عمل کنیم. البته با توجه به گستردگی و عظمت صنعت نفت، مکانیزمهایی لازم است؛ برای مثال هماکنون باید یک مکانیزم مشخص برای تأمین منابع مالی طرحهای توسعهای صنعت نفت ایجاد شود.
چه مکانیزمهایی؟ برای این منظور راهکار و پیشنهادی دارید؟
در این زمینه یک پیشنهاد این است که بانک تخصصی توسعه صنعت نفت همچون بانکهای تخصصی صنعت و معدن، توسعه صادرات، کشاورزی و مسکن ایجاد شود.
بدیهی است که در اقتصاد ایران، هیچ بخشی پراهمیتتر از صنعت نفت نیست، اما متأسفانه از گذشته تا کنون برای سرمایهگذاری همواره به سهمی از درآمدهای نفتی در بودجه متکی بودهایم و به نظر میرسد این موضوع باید به تدریج اصلاح شود. هماکنون نظام بانکی کشور با وجود تلاش و تحرک برای تخصصی شدن، هنوز نقص دارد.
برای تأمین منابع مالی مورد نیاز طرحها، چرا از نظر شما راهی به جز تأسیس بانک نفت نیست؟ مگر در طول سالهای پیش و به ویژه در دولتهای گذشته سرمایهگذاری در صنعت نفت از روشهای دیگری انجام نمیشد؟
در دولت سازندگی و دوران اصلاحات چون روابط خارجی ما بعض شرایط امروز بود، بخشی از نیازهای مالی صنعت نفت از طریق سرمایهگذاری بانکهای خارجی تأمین میشد، اما این امر سبب نمیشود که ما هیچ بانک داخلی نداشته باشیم، اگرچه آزادی عمل هم داشته باشیم.
در گذشته که به سراغ بانکهای اروپایی میرفتیم، آنها در ابتدا میگفتند چرا برای تأمین اعتبار و سرمایهگذاری به سراغ بانکهای خودتان نمیروید!
واقعاً چرا نزد بانکهای ایرانی نمیرفتید؟
در آن زمان بانکهای ایرانی، توان و ظرفیت سرمایهگذاری در پروژههای چندین میلیاردی صنعت نفت را نداشتند. در شرایط کنونی که تحریم هستیم اگر یک بانک داخلی قوی در داخل ایران وجود داشته باشد، بانکهای خارجی تمایل بیشتری برای همکاری با ایران خواهند داشت، چون احساس میکنند در ایران رقیب دارند و اگر نیایند سود خودشان را از دست خواهند داد.
39221
نظر شما