شاید بخشی از افسردگی مردم به خاطر احساس فقر باشد. احساس فقردرنیازهای اولیه اعم ازخوراک و پوشاک و مسکن و امنیت و آرامش و آزادیهای نسبی اجتماعی و فرهنگی.
صرفنظر از این که کدام بخش از این احساس ها وتاچه حدی درست و به جاست باید توجه داشته باشیم که بخش اعظمی از این احساس منشا فرهنگی دارد و تابع خرده فرهنگهای جامعه است.
دراین مملکت اتفاقی افتاده که فعلا هیچکس مسئولیت آنرابه عهده نمیگیرد.فردی نامزدریاست جمهوری میشود و باکمک آقایانی که دردوره اصلاحات خارج ازدایره مناصب دولتی بودند یا مناصب بالاتری را نداشتند به ریاست جمهوری می رسد. دردوره تبلیغاتش با کاپشن درتلویزیون ظاهر می شود و دولتهای گذشته رازیر سوال می برد(هرچند که هم اکنون اززیرسوال رفتن عملکردش درمناظره ها و سخنرانیهای نامزدهای انتخاباتی برآشفته است).آنگاه وعده هایی میدهد (نفت راسرسفره هایتان می آورم و حقوق کارمندان و بازنشستگان را افزایش می دهم و...) اما درعمل اتفاقات دیگری می افتد. درسال 91 کارمندان کمترین افزایش حقوق رادرتورم ناجوانمردانه تحمل کردند و مردانه دم برنیاوردند.
آنچه گذشت که گذشت. اما این روزها نامزدهای ریاست جمهوری به سردادن شعارهای امیدوارکننده ای مشغولند که باید از آنها پرسید واقعا این ایده ها تحقق پذیراست یاخیر؟قطعا طی 100 سال آینده خیلی از اتفاقات می افتد ولی وقتی نامزد انتخاباتی شعارازبین بردن تورم یا انتخاب استاندار با آرای مردم را می دهد مردم انتظار تحقق آن درکوتاه مدت رادارند نه سالهای آینده.حالا باید دید آقای نامزد ریاست جمهوری درحوزه قوانین بدون مجوز مجلس ،درحوزه قضایی بدون نظر قوه قضاییه و بعضی ازموارد امنیتی رابدون اجازه سایر مقامات می تواند به نتیجه برساند یاخیر؟
مشکل این جاست که ممکن است باردیگر تمایلات هیجانی مردم یکی از نامزدهای انتخاباتی راکه بیشترشعار غیرقابل اجراولی عامه پسندداده است به کرسی ریاست جمهوری بنشاند . وقتی فردموصوف درحیطه های تصمیم گیری خارج از وظایفش نتواند حرفش رابه نتیجه برساند مثل فردقبلی به تخریب سایر قواخواهد پرداخت وسپس به سوی دیکتاتوری و افزایش قدرت برای اجرای وعده هایش گام برمی دارد.
اما مشکل حادتر اینجاست که دیدمردم نسبت به جمهوریت مذهبی تغییر می کند و عامل افسردگی و ناامیدی مردم کسی است که از فیلتردستگاهی مثل شورای نگهبان گذشته و ازسوی دیگر رنگ و لعاب مذهبی دارد.
نامزدهای محترم که بعضی از آنها سوابق اجرایی قابل قبولی دارند و بعضی از آنها ناتوانی شان درسمتهای قبلی اظهر من الشمس است باید تلاش کنندوعده بی جا ندهند وانتظارات مردم رابالا نبرند.
واقعا از بین بردن آشفتگی اقتصادی و سیاسی فعلی و بازگشت به شرایط گذشته خیلی زمان می برد چه برسد به این که بخواهیم رشد و اعتلای قابل قبولی هم داشته باشیم.
1717
1717
نظر شما