به گزارش خبرآنلاین، امروز - دوشنبه - ستاد انتخاباتی حجت الاسلام حسن روحانی نامزد انتخابات ریاست حمهوری یازدهم به سخنان 27 روز پیش معاوت دبیر شورای عالی امنیت ملی و رئیس ستاد انتخاباتی سعید جلیلی در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم پاسخ داد.
علی باقری 17 و 20 خرداد همزمان با روزهای ثبت نام نامزدهای ریاست جمهوری در دو سخنرانی به نقد عملکرد حسن روحانی و تیم مذاکره کننده هسته ای در دولت خاتمی پرداخت. ستاد حجت الاسلام حسن روحانی امروز و در گرماگرم رقابت های انتخابات ریاست جمهوری پاسخ مکتوبی به سخنان علی باقری منتشر کرد. این پاسخ می تواند حلقه اول از «مناظره غیابی» سعید جلیلی و حسن روحانی در موضوع هسته باشد.
خبرآنلاین در ادامه مهم ترین سخنان علی باقری در دو سخنرانی 17 و 20 اردیبهشت و متن کامل پاسخ ستاد حسن روحانی را به اظهارات معاون دبیرشورای عالی امنیت ملی و رئیس ستاد انتخاباتی سعید جلیلی می آورد:
آنچه «علی باقری»، معاون دبیر شورای عالی امنیت ملی روز 17 اردیبهشت ماه در نشستی با عنوان «پرتگاه سازش، تردید در مقاومت» در دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران گفت:
تیم قبلی در مذاکرات عملاً هیچ امتیازی از 3 کشور اروپایی نگرفت
- معاون دبیر شورای عالی امنیت ملی در سخنان خود با نگاهی به تاریخچه موضوع هستهای ایران از سال 81 و با استناد به بخشهایی از کتاب «حسن روحانی»، دبیر سابق شورای عالی امنیت ملی در خصوص فعالیتهای تیم گذشته در حوزه هستهای، گفت: رویکرد تعاملی که این تیم در پیش گرفت تقابل هر چه بیشتر طرف مقابل را که همان سه کشور انگلیس، آلمان و فرانسه بودند را تشدید کرد و عملاً ما هیچ امتیازی در این دوران از این سه کشور در گفتوگوهای خود نگرفتیم و صرفاً امتیاز دادیم و این در حالی بود که دست خود را نیز در بخش فنی با قبول پروتکل الحاقی کاملاً بسته بودیم. در واقع در دوره گذشته مذاکرهای وجود نداشت بلکه روندی که در پیش گرفته شده بود منافع و امنیت ملی کشور را به طور جدی مخدوش کرده و به آن صدمه زد.
- در آن دوره واژههای مجهولی را ما پذیرفتیم که حتی در هیچ کدام از متنهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی وجود نداشت. واژهای مانند تعلیق و چون ما تعلیق را انجام ندادیم در نهایت موضوع ما به شورای امنیت رفت. در دوره گذشته عملاً عرصه فنی هستهای را خودمان جمع کردیم و طرف مقابل نیز به ما اعلام کرد که باید چرخه سوخت را جمع کنید. آن دوران به نظر من دوره ناکامی بوده است و امروز نباید کسانی که وابسته به آن گروه هستند فکر کنند میتوانند مجدد رجعت کنند به آن دوره چرا که امکانپذیر نیست.
- در توافق پاریس، توافق بروکسل نقض می شود، اما روی توافق سعدآباد تاکید میشود. در این توافق میپذیریم مادامی که مذاکرات پیش میرود، تعلیق همه فعالیتهای مرتبط با غنیسازی ادامه پیدا کند.
- تعهد اروپایی در این خصوص شامل گزارشدهی مدیرکل در چارچوب پادمان درباره ایران، برای پیوستن ایران به گروه کارشناسی چندجانبه تولید سوخت، مذاکرات بین ایران و اتحادیه اروپا برای تجارت و همکاری و نیز مقرر می شود مذاکرات برای الحاق ایران به سازمان تجارت جهانی حمایت کند. عملا هیچ چیز را طرف اروپایی به عنوان تعهد نمیپذیرد و ما هم از او نمیخواهیم که حداقل قطعنامهای علیه ما در شورای حکام صادر نکند.
- روحانی دیدارهایی با ژاک شیراک، گرهاد شرودر وزیرامورخارجه آلمان داشت. در سفر مسوول پیشین دیپلماسی هسته ای ایران به فرانسه و آلمان، آنها به صراحت عنوان میکنند که تضمین عینی به معنای شروع نکردن غنیسازی است. پس از این سفر آقای روحانی نامهای به سه وزیر اروپایی مینویسد و در آن میگوید که درک ایران از توافق پاریس این است که حقوق هسته ای ایران شناسایی شود و این که سه کشور اروپایی در توافق پاریس تعهد دادند پرونده ایران به شورای امنیت ارجاع نخواهد شد و این تعهد پابرجاست، در حالی که اصلا چنین تعهدی از سوی اروپاییها در چارچوب توافقنامه پاریس داده نشده بود.
- یکی از مسولان وقت اروپایی در یکی از نشستهای مذاکرات درباره بحث تعلیق به ساعتی که در اتاق بوده است اشاره میکند و میگوید اول باید جلوی حرکت عقربههای ساعت را بگیرید که همان تعلیق فعالیتهاست و دوم باید اجزای این ساعت را از هم جدا کنید. سپس به سیگاری که در دستش بود، اشاره کرده و سیگار را در زیرسیگاری فشار داده و خاموش میکند و میگوید سوم باید همه چیز را اینگونه تخریب کنید.
اروپاییها درخواست میدادند و شما امضا میکردید
- اروپاییها آن موقع درخواست میدادند و شما امضا میکردید. چگونه است که الان ادعا میکنید که مذاکرهای صورت نمیگیرد. سؤالی که اینجا مطرح میشود این است که آیا اصلاً در گذشته مذاکرهای صورت گرفته است و یا امتیازی از طرف مقابل گرفته شده است یا نه و اینکه آیا آنها سه کشور اروپایی به تعهدات خود عمل کردهاند یا نه.
- باید پرسید آیا در گذشته منافع ملی ما تأمین شده است یا نه. بر این اساس پیش از اینکه به این جواب این سؤالها بپردازیم باید یادآور شوم که هدف ما در این نشست بررسی عملکرد دبیر سابق شورای امنیت ملی نیست عمدتاً قصد دارم به بررسی عملکرد آن دوره بپردازم و اینکه چه چیزی به دست آوردهاند و چه چیزی را از دست دادهاند معتقدم کاری که در آن دوره شد محصول دوره سازندگی و اصلاحات بود و هر دو باید مسئولیت این امر را بپذیرند. تیم مذاکرهکننده کسانی بودند که در دوره سازندگی مسئولیتهای مهم را برعهده داشتند و در دوره اصلاحات هم حضوری مؤثر داشتند.
- در بحث امروز من از این کتاب [خاطرات حسن روحانی دبیر پیشین شورای عالی امنیت ملی] بهرهبرداری خواهم کرد چرا که به هر حال یک سند است. بر این اساس صحبتهای ما در دو بخش خلاصه میشود؛ بخش اول مروری بر روند گفتوگوهایی که در سه سال انجام شد و بررسی ما بر اساس مستندات همین کتاب خواهد بود.
آنچه که میگویم ناشنیدههاست، نه ناگفتهها
- ما در این جلسه ناگفتهای را نداریم که در مورد آن سخن بگوییم بیشتر در خصوص ناشنیدهها صحبت خواهیم کرد. واقعیتهایی است که در عرصه سیاست خارجی کشور ما رخ داده است و باید بگویم که هدف اصلی ما این است که پرده را از روی ابهامات برداریم. مخصوصاً در این ایام که دوره غلیان جریانهای سیاسی در عرصه انتخابات پیشرو است که ایجاد سؤال میکنند در روند مقاومتی که ناخودآگاه یا خودآگاه میخواهند تأیید کنند عملکرد دوره گذشته را، و ما باید واقعیت را مخصوصاً برای قشر نخبهمان روشن کنیم.
- موضوع هستهای ایران از سال 81 با ادعاهای یکی از اعضای منافقین در خصوص اینکه ایران فعالیت هستهای دارد، آغاز شد و آنها ادعا کردند که ایران فعالیت مخفی هستهای دارد. در این روند سه کشور اروپایی آلمان، فرانسه و انگلیس طرف مذاکره با ما بودند حدود یک سال بعد از آغاز این موضوع اروپاییها نامهای مینویسند به وزارت خارجه ایران و درخواست میکنند که ایران پروتکل الحاقی را بپذیرد و فعالیتهای هستهای خود را تعلیق کند.
تصویب قطعنامه در شورای حکام علیه ایران با اجماع اعضا
- در 15 مرداد 82 وزرای خارجه انگلیس، فرانسه و آلمان این درخواست را مطرح کردند در همین مقطع ما برای نشان دادن حسن نیت خود پروتکل الحاقی را میپذیریم و در مرحله بعد آمادگی خود را برای گفتوگو با آژانس برای تعلیق فعالیتها اعلام کردیم. در 21 شهریور همان سال درست بعد از اینکه ما رویکردی تعاملی نشان دادیم سه کشور اروپایی اولین قطعنامه علیه فعالیتهای هستهای ایران را به شورای حکام آژانس ارائه میدهند و در همان جلسه با اجماع اعضا آن را میپذیرند.
- نکته مهم این بود که این سه کشور (انگلیس، فرانسه و آلمان) خود بانی این قطعنامه بودند. در این قطعنامه دو بحث تعلیق فناوری هستهای و دیگری اجرای بدون قید و شرط پروتکل الحاقی تا زمان تصویب آن آمده بود. پس از این قطعنامه طرف ایرانی وارد مذاکره شد که نتیجه آن قطعنامه سعدآباد است.
امضای بیانیه سعدآباد با استدلال جلوگیری از ارسال پرونده ایران به شورای امنیت
- در این خصوص که چرا ایران در آن مقطع وارد مذاکره شده و بیانیه سعدآباد را امضا کرد باید گفت تیم گفتوگو کننده آن دوره دو دلیل عمده را برای این کار بیان میکنند اول اینکه میگویند ما میخواستیم از ورود پرونده ایران به شورای امنیت جلوگیری میکنیم و نمیخواستیم آن نکاتی را که آنها در قطعنامه شورای حکام قید کردند را بپذیریم و برهمین اساس وارد مذاکره شدیم و معاهده سعدآباد را امضا کردیم.
- در این معاهده ایران یکسری تعهدات را پذیرفته است. اول اینکه ایران به رژیم عدم اشاعه متعهد شود. معاهده انپیتی یکی از معاهدات مربوط به رژیم عدم اشاعه است ما با این تعهد همه تکالیف مربوط به رژیم عدم اشاعه را پذیرفتیم بدون اینکه از حقوق آن برخودار شویم. دوم متعهد شدیم که پروتکل الحاقی را امضا کنیم. سوم متعهد شدیم که فرایند تصویب پروتکل الحاقی را آغاز کنیم. چهارم متعهد شدیم تا زمان تصویب پروتکل را اجرا کنیم و ششم متعهد شدیم همه فعالیتهای غنیسازی براساس تعاریف آژانس باشد.
- تعهدات سه کشور اروپایی در دی ماه در سعدآباد نخست شناسایی حق برخورداری از انرژی صلحآمیز هستهای براساس انپیتی بود. دقت کنیم که سه کشور اروپایی حقوق ایران در انپیتی را به رسمیت نشناختند، حق ایران در برخورداری در استفاده از انرژی هستهای صلحآمیز را به رسمیت شناختند. دوم آنها متعهد میشوند که وضعیت کنونی توسط شورای حکام مورد رسیدگی قرار بگیرد. سوم آنها عنوان میکنند که اگر ایران نگرانیهای بینالمللی را رفع کند ایران میتواند انتظار داشته باشد که دسترسی آسانتر به تکنولوژیهای پیشرفته داشته باشد.
در معاهده سعدآباد تعهدی به ایران داده نشد
- در آن صورت این سه کشور اروپایی انتظارات ایران را برآورده خواهند کرد در واقع تعهد اروپاییها تضمین انتظارات ایران در آن زمان بود نه اینکه تکنولوژی را در اختیار ما قرار دهند. در واقع آنها در معاهده سعدآباد تعهدی به ایران ندادند. در آن مقطع مقام معظم رهبری در جمع کارگزاران عنوان کردند که اگر قرار باشد دشمن و مراکز قدرت همچنان پیش بیایند و ما هم عقبنشینی کنیم این تصمیم به هیچ عنوان درست نیست و اجازه چنین کاری هم داده نمیشود.
رویکرد تعاملی تیم ما و رویکرد تقابلی تیم مقابل در دوره گذشته
- 19 آبان همان سال با رویکرد تعامل پروتکل را میپذیریم و 30 آبان هم شورای حکام تأیید میکند که ایران نامه داده است پروتکل الحاقی را پذیرفته است و باید از سوی مجلس هم امضا شود. 5 آذر همان سال سه کشور اروپایی دومین قطعنامه را علیه ایران در شورای حکام تصویب میکند در واقع رویکرد تعاملی ما باعث تقابل بیشتر طرف مقابل میشود. 25 آذر ایران داوطلبانه پروتکل الحاقی را اجرا میکند. در ادامه در نشست بروکسل ایران و سه کشور به مذاکره مینشینند و ایران یکسری تعهدات میدهد و آنها نیز متقابلاً تعهداتی میدهند. ایران تعهداتش علاوه بر تعهد سعدآباد این است نخست تعلیق سانتریفیوژها، تعلیق ساخت داخلی سانتریفیوژها و تعلیق تمامی فعالیتهای هستهای در داخل. این به این معنا بود که تمامی مراکز قطعهسازی در سراسر کشور را به بازرسان آژانس نشان دهیم. در واقع کاری را که چندین سال دستگاههای جاسوسی حتی اگر تلاش میکردند موفق نمیشدند ما دو دستی تقدیم آنها کردیم. تعهدات آن سه کشور اروپایی متقابلاً این بود نخست تلاش آنها برای شناسایی تلاش ایران در جلسه آشتی شورای حکام، دوم تلاش سه کشور برای کمک به مدیر شورای حکام برای اینکه اگر صلاح میداند گزارش ارائه دهد. سوم در صورت اجرای تعهدات از سوی ایران، راه را برای رسیدن به توافق برای تضمینهای بلندمدت مربوط به تولید تأسیسات هستهای ایران هموار کند.
- تصویب پنجمین قطعنامه شورای حکام علیه ایران مجدداً از سوی سه کشور اروپایی صورت گرفت. در 6 آبان 83 مقام معظم رهبری بحثی را مطرح میکنند با این مضمون که غربیها میگویند شما باید غنیسازی را تعلیق بلندمدت کنید. چرا و به چه دلیل؟ شفافسازی و یا تعلیق غنیسازی به هم چه ارتباطی دارد؟ با این زیادهگوییهای دوران استعمار مگر میشود ما از حقوق و خواستههای خود کوتاه بیاییم؟ آنها بدانند که ملت ایران زنده است و ملت زنده هم اهل منطق و اهل حرکت است. هم اهل تعامل است هم اهل مشتزدن. 6 آبان 83 دورهای است که ما عنوان میکنیم اهل تعامل هستیم. ایران در ادامه رفتارهای تعاملی خود یک پیشنهاد جدید به سه کشور اروپایی میدهد. ایران داوطلبانه تعلیق تمامی فعالیتهای مرتبط با غنی سازی و فناوری را که ادامه خواهد داد اجرا میکند. در واقع تعلیق جامع که خودمان پیشنهاد دادیم این باعث میشود که ما به توافق پاریس برسیم. در مقابل قبول تعلیق جامع، طرف اروپایی میپذیرد که با حمایت از مدیرکل براساس چارچوب پادمان در خصوص ایران گزارش دهد. همچنین از مدیرکل برای دعوت از ایران برای حضور در گروه کارشناسی رهیافتهای چندجانبه چرخه سوخت هستهای حمایت کند، و سوم اینکه از سرگیری مذاکرات برای موافقتنامههای تجاری کشورهای اروپایی با ایران حمایت کند.
- پس از این دبیر سابق شورای امنیت سفری به آلمان و فرانسه میکند. در فرانسه شیراک نظر خود را در خصوص توافقنامه پاریس اینگونه میگوید "باید ببینیم که آیا شما به راه خود هستید و یا به نگرانیهای دنیا در خصوص فعالیتهای هستهای خود توجه میکنید. در مقابل بوش از ایران حمایت کردم اما تلاش شما برای فعالیتهای هستهای را برنمیتابم. نمیتوان از این خط عبور کرد. انگلیس، روسیه و چین هم نمیتوانند بپذیرند که ایران سوخت هستهای تولید کند." پس از آن ایشان سراغ صدراعظم آلمان میرود. اگر ما از دو نقطهنظر به موضوع نگاه میکنیم، اینگونه است که ما میگوییم راست، شما میگویید چپ، راهحل میانهای هم وجود ندارد. پس شما بیایید به سمت ما.
- دبیر سابق در دیدار با صدراعظم آلمان میگوید موضوع هستهای با غرور ملت ایران عجین است و اگر راهحل مورد رضایت مردم نباشد قابل اجرا نیست. صدراعظم با کمال پررویی میگوید "با کمال احترام به ملت ایران باید بگویم که مردم شما اطلاعی از مسائل هستهای ندارند. اگر بتوانید انصراف داوطلبانه از غنیسازی را برای مردمتان تضمین کنید جهان به شما اعتماد خواهد کرد و ملت شما از مزایای زیادی از جمله اقتصادی بهرهمند خواهد شد." دبیر سابق میگوید "اما سایر اعضای انپیتی از حقوق هستهای بهرهمند هستند"، اما صدراعظم میگوید "مهم این است که از طریق اعتماد اروپا، جهان به ایران اعتماد کند. بدون اعتماد اروپا امکان حل مسئله وجود ندارد. من نمیدانم راه حل دیگری وجود دارد یا نه. انپیتی کافی نیست برای این کار تنها یک راه وجود دارد و آن انصراف شما از فعالیتهای هستهای است" و این عملاً تضمین عینی به معنی تعطیلی شد پس از معاهده پاریس ششمین قطعنامه علیه ایران توسط سه کشور تصویب شد.
- 4 فروردین 84 ایران یک طرحی به سه کشور اروپایی میدهد که عبارتست از: نخست محدودسازی برنامههای هستهای ایران و چرخه سوخت، باز تعیین سقف غنیسازی در سطح غنای پایین. محدود کردن دامنه برنامه غنیسازی در سطح داخل و تصویب پروتکل که سه کشور اروپایی این پیشنهادات را نمیپذیرند. 4 خرداد سال 84 آخرین مذاکرات بین مسئول هستهای ایران با سه کشور اروپایی انجام میشود که ایران از آنها میخواهد که طرحی را که قرار بود ارائه دهند را به ایران بدهند که آنجا اعلام میکنند باید بحث کنیم و با بهانهگیری چیزی ارائه نمیدهند و میگویند همان چیزی را که در پاریس پذیرفتید را باید اجرا کنید.
روایت باقری از روند مذاکرات هستهای
علی باقری 20 اردیبهشت در در دوازدهمین همایش سراسری دبیران هم اندیشی استادان دانشگاه های کشور در مشهد گفت:
- در جریان گفتگوهای سعدآباد و پاریس برخلاف فرمایشات رهبری عمل شده که البته اینها گفته های دبیر وقت شورای امنیت ملی و ادعای او است.
- امروز یکی از نیازهای ضروری بررسی هزینه ها و دستاوردهای کشور در زمینه انرژی هسته ای است زیرا یکی از شبهاتی که در حال حاضر مطرح می شود این است که در یک دوره ایران مذاکره می کرد اما اکنون اعلام موضع می کند.
- مذاکره خود هدف نیست بلکه وسیله ای برای تامین منافع نظام است و در این راستا باید دید که آیا در دوره های گذشته طرف مقابل به تعهدات خود پایبند بوده و نقش رهبری در این خصوص چه بوده است و آیا ایشان روند مذاکرات هسته ای گذشته را تائید کرده اند یا خیر. اخیرا برخی مسئولین گذشته مطرح می کنند که تعلیق انرژی هسته ای با اجازه کتبی رهبری بوده است و این امر نیازمند ارزیابی و نگاه کسانی است که در این خصوص درگیر بوده اند.
- در موضوع هسته ای یک دوره با سه کشور اروپایی انگلیس، فرانسه و آلمان و در یک دوره با پنج به علاوه یک مذاکره صورت گرفت که در گذشته مسئولیت گفتگو با سه کشور اروپایی را دبیر وقت شورای امنیت ملی بر عهده داشت که این موضوع در دولت نهم نیز دنبال شد اما در دولت دهم این مذاکرات به پنج به علاوه یک تغییر یافت.
- موضوع هسته ای ایران در سال 81 کلید خورد و دیدارهای مختلفی در تهران و وین اتفاق افتاد. در این مسیر در 15 مردادماه سال 82 وزیر خارجه انگلیس به ایران نامه می نویسد که فعالیت های هسته ای تعلیق شود و در این بین رئیس جمهور وقت دیداری با البرادعی داشت که پروتکل الحاقی را می پذیریم و در سوم شهرویور ایران رسما اعلام آمادگی برای مذاکره در خصوص پروتکل الحاقی می کند.
- بعد از این اتفاق سه کشور اروپایی بانی تصویب قطع نامه بر علیه ایران می شوند و می خواهند که پروتکل الحاقی توسط ایران پذیرفته و همه فعالیت های هسته ای تعلیق شود. بعد از مدتی سه کشور اروپایی وارد تهران می شوند که خروجی آن جلسه در مهر 82 و تلاش و هدف ایران شامل دو محور بود که اولین هدف این بود که پرونده هسته ای به شورای امنیت نرود و دوم اینکه اگر نظام قطع نامه شورای حکام را پذیرفت ابعاد تعلیق محدود شود و روند گازدهی به سانترفیوژها متوقف نشود. در این توافق[سعدآباد] نیز تعدادی از تعهدات را نظام اسلامی و تعدادی از تعهدات را طرف مقابل متعهد شدند که در این راستا تعهد ایران عدم معاهده اشاعه رژیم هسته ای و تعلیق همه فعالیت های هسته ای بود که با این وضعیت می توان مشاهده کرد که طرف مقابل هیچ تعهدی ار خود نشان نمی دهد.
- هنگامی که ایران برای اولین بار عضو شورای حکام آژانس بود در آن زمان قطع نامه با اجماع در شورای امنیت ملی علیه ایران تصویب می شد و با این اقدام به نوعی ادعای غربی ها مبنی بر نگرانی جامعه جهانی از فعالیت های هسته ای تسهیل می شد. در دوره جدید از میان 35 کشور 10 کشور برای صدور قطع نامه بر علیه ایران رای ندادند و 25 کشور دیگری که رای دادند یا غربی و یا وابسته به غرب بودند.
- دبیر وقت شورای امنیت ملی در کتاب خود مطرح کرد که تعلیق غنی سازی در دوران اصلاحات مخالف نظر مقام معظم رهبری بوده است. در جریان گفتگوهای سعدآباد و پاریس برخلاف فرمایشان رهبری عمل شده که البته اینها گفته های دبیر وقت شورای امنیت ملی و ادعای او است.
پاسخ ستاد روحانی به اظهارات علی باقری
ستاد حسن روحانی در پاسخ به علی باقری معاون سعید جلیلی دبیر شورای عالی امنیت ملی که ریاست ستاد انتخاباتی جلیلی را در انتخابات برعهده دارد آورده است: مگر شما، بعنوان مذاکره کنندگان فعلی پرونده هسته ای ایران، اجازه دارید تا بدون هماهنگی و تایید رهبری نظام، تصمیم مهمی اتخاذ کنید که مذاکره کنندگان قبلی اینکار را انجام داده باشند.
متن پاسخ ستاد انتخاباتی حسن روحانی به اظهارات علی باقری، معاون سعید جلیلی و عضو تیم مذاکره کننده هسته ای کشور بدین شرح است:
شرایط رقابتهای انتخاباتی کشور نباید موضوعات کلان و راهبردی نظام را به ورطه امیال سیاسی و جناحی بیاندازد. بروز و ظهور این امیال در رعایت نکردن انصاف در ارائه تحلیل ها توسط برخی افراد هویدا است.
بر اساس گزارش برخی خبرگزاری ها و سایت های خبری، جناب آقای دکتر علی باقری معاون محترم شورای عالی امنیت ملی، اخیرا در دانشگاه تهران و همچنین در دوازدهمین "همایش سراسری دبیران هم اندیشی استادان و نخبگان دانشگاهی کشور" و حاشیه آن در هتل جم مشهد، به تشریح رویکرد گذشته و کنونی جمهوری اسلامی ایران در مذاکرات هسته ای پرداخته اند. ایشان در این نشست ضمن اشاره به تاریخچه و روند مذاکرات هسته ای ایران با گروه ١+٥ از گذشته تاکنون، مطالبی را مطرح کرده اند که برخی نکات آن از جهات مختلف قابل تامل است.
ایشان اکنون یکی از مذاکره کنندگان ارشد پرونده هسته ای جمهوری اسلامی ایران هستند و از مسیر تصمیم سازی در این باره اطلاع کامل دارند. به همین دلیل انتظار نمی رفت که جانب انصاف را رها کرده و تحلیلهایی را ارائه کنند که واقعیت ندارند. جناب آقای دکتر باقری در بخشی از اظهاراتشان به گونه ای سخن گفته اند که گویا اقدامات شورای عالی امنیت ملی و دبیر آن در زمان مسوولیت دکتر حسن روحانی، در پرونده هسته ای با کسب نظر از مقام معظم رهبری نبوده است. خوب است ایشان به این سوال پاسخ دهند که مگر شما، بعنوان مذاکره کنندگان فعلی پرونده هسته ای ایران، اجازه دارید تا بدون هماهنگی و تایید رهبری نظام، تصمیم مهمی اتخاذ کنید که مذاکره کنندگان قبلی اینکار را انجام داده باشند؟!
جناب آقای دکتر علی باقری بعنوان مستند سخنانشان، صفحاتی از کتاب "امنیت ملی و دیپلماسی هسته ای" دکتر حسن روحانی را ذکر کرده اند و به مخاطبان خود توصیه کرده اند این کتاب را بخوانند تا روشن شود که به زعم ایشان، جناب آقای دکتر روحانی، در زمان تصدی مسوولیت مذاکرات هسته ای، خلاف نظر مقام های عالی نظام عمل کرده اند. اتفاقا خوب است همگان این کتاب را به دقت بخوانند تا از نحوه تصمیم سازی در پرونده هسته ای ایران در نهادهای مرتبط کشور مطلع شوند، تا روشن شود که چقدر سعی و تلاش شد که پرونده هسته ای ایران به شورای امنیت سازمان ملل ارجاع داده نشود، تا در عین جلوگیری از صدور قطعنامه های تحریمی در شورای امنیت علیه ایران، از حقوق هسته ایران محافظت شود. ایشان صفحات ١٧٦و١٧٧ کتاب مزبور را بعنوان مستند گفته هایشان، نمونه آورده اند که در زمان مسوولیت جناب آقای دکتر روحانی در پرونده هسته ای، خلاف نظرات نظام عمل شده است.
خوب است هم ایشان هم مخاطبانشان بعنوان نمونه بخشهایی از این صفحات را که به تشریح مذاکرات ایران با وزرای خارجه سه کشور انگلیس، فرانسه و آلمان در سعد آباد در مورد پذیرش پروتکل الحاقی و تعلیق داوطلبانه اشاره دارد بخوانند. بررسی مابقی صفحات مورد نظر آقای باقری و تطبیق آن با نیت گوینده سخن به عهده مخاطبان: - " وزیر امور خارجه آلمان گفت در صورت عدم تصویب (پروتکل الحاقی)، این احتمال می رود که شما آن را امضا کنید و سه روز بعد بگویید عمل نمی کنیم. من گفتم که از طرف مجلس اختیاری ندارم و نمی توانم از طرف مجلس به شما قولی بدهم و اینکار روند قانونی خود را دارد و باید در دولت به صورت لایحه، تصویب و تقدیم مجلس شود. بعلاوه در صورت تصویب هم شورای نگهبان باید آنرا تایید کند تا مصوبه قانونی شود، من در این زمینه اختیاری ندارم. وقتی هم گفتم که آنرا داوطلبانه اجرا می کنیم، بسیار ناراحت شدند. من هم گفتم به غیر از این نمی توانیم قولی دهیم." - " تلفنی با رییس جمهور صحبت کردم و مساله مورد اختلاف و نظر کارشناسان و خودم را به ایشان منتقل کردم. در نهایت گفتند هر طور مصلحت است عمل کنید. ولی نگذارید مذاکرات به شکست منجر شود. هر جه تصمیم شما باشد من قبول دارم و حمایت می کنم. سپس با دفتر مقام معظم رهبری تماس گرفتم و خواستم تا مباحث به رهبر معظم انقلاب منتقل شود و اگر ایشان نظر دیگری داشتند، فورا به من منتقل شود که خبری نشد؛ بنابراین شرایط برای نوعی مانور از نظر تنظیم جملات و عبارات آماده شد." همانطور که قابل ملاحظه است آقای دکتر روحانی، در جریان مذاکرات، نه تنهاهیچ قولی جدا از مسیر قانونی به طرفهای مذاکره نداده اند، بلکه برای اتخاذ تصمیم، از رییس جمهور و دفتر مقام معظم رهبری استعلام کرده اند. پس آیا اینگونه ابهام آفرینی ها را نمی توان به مثابه ورود امیال سیاسی و جناحی در موضوعات کلان و راهبردی نظام در ایام انتخابات دانست؟! فاین تذهبون؟
جناب آقای دکتر علی باقری؛
از این فرصت باید استفاده کرد و به جنابعالی و مسئولین فعلی مذاکرات هسته ای پیشنهاد داد تا کتابی درباره دوران مسوولیت تان در پرونده هسته ای تدوین نموده و به ذکر ماوقع دوران مسوولیت تان بپردازید تا مردم عزیز ایران بتوانند با مقایسه دو کتاب به قضاوت بنشینند. به شرطی که کتابی با ذکر جزییات قابل انتشار تدوین شده باشد. در آن کتاب آیا، به ماجرای تحویل سند دو صفحه ای حاوی غلط های شکلی و محتوائی به ١+٥ و واکنش دور از ادب آنها، در مذاکرات ژنو اشاره خواهد شد؟! کپی صفحه اول برخی روزنامه ها نظیر نیویورک تایمز مورخ ٢٢ ژوئیه ٢٠٠٨ برابر با ١مرداد ٨٧ که این سند را منتشر کردند و باعث تنزل جایگاه کشورمان در افکار عمومی شدند جایی در کتاب مذاکرات شما خواهد داشت؟! آیا به شایعات و خبرهای رسانه های بیگانه که نحوه رفتار هیات مذاکره کننده ایرانی، برای رفع تحریم ها در مذاکرات استانبول و بغداد را به گونه ای تشریح کرده اند که به تعبیر محترمانه اش "ملتمسانه" بوده است، پاسخ داده خواهد شد؟!
امیدواریم به روندی که باعث صدور قطعنامه های تحریمهای شورای امنیت سازمان ملل علیه کشور عزیزمان شد و به تاثیرات آن بر شئون مختلف کشور، از تورم شدید و کاهش ارزش پول ملی گرفته تا ورشکستگی و تعطیلی بسیاری از پروژه های صنعتی، زیر بنایی، نفتی کشور و حتی مشکلات عدیده در تامین نیازهای اساسی مردم نظیر دارو و تا اوضاع سیاسی کشور در سطح بین المللی در کتاب مذاکرات دوره مسوولیت شما اشاره شود. آنروز که این کتاب منتشر شود بسیار مشتاقیم که موضع و واکنش شما و همکارانتان در شورای عالی امنیت ملی را درباره آثار سخنان آقای احمدی نژاد زمانی که قطعنامه های شورای امنیت سازمان ملل را "کاغذ پاره" خواند، بخوانیم!
شاید بهتر باشد برای برون رفت از شرایط کنونی و بازگرداندن شرایط کشور به پیش از صدور قطعنامه های ناجوانمردانه شورای امنیت، همه دلسوزان کشور در این شرایط حساس دست به دست هم دهند. وگرنه عوام زدگی، فاصله گرفتن از واقعیت چه از روی کم تجربگی باشد و چه بخاطر نپذیرفتن مسوولیت و اتهام زنی به دیگران توفیقی نصیب کشور نمی کند. گذشت زمان با شرایط فعلی، بر خلاف آنچه که جناب آقای دکتر علی باقری معتقدند به نفع ایران نیست. آیا وضع کشور در ابعاد سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی از هشت سال قبل بهتر شده است؟ وجدان بیدار شما و همه مخاطبان، قضاوت خواهد کرد.
انتخابات ریاست جمهوری کشور باید محملی برای تغییر روند نادرست اجرایی فعلی کشور و اعتلای ایران اسلامی عزیز باشد نه بستری برای غرض ورزی برخی در موضوعات کلان و راهبردی نظام. امید که چنین باد.
/2727
نظر شما