حمیدرضا آصفی، سخنگوی سابق وزارت خارجه ایران در گفتوگویی به بررسی چالشها و اولویتهای سیاست خارجی ایران در دولت آتی دکتر حسن روحانی پرداخت. وی معتقد است در حال حاضر مهمترین چالشهای جمهوری اسلامی ایران نخست رژیم صهیونیستی و سپس بحث هستهای است.
با توجه به اینکه دکتر حسن روحانی مدتی رئیس تیم هستهای و مذاکرهکننده ارشد ایران با سه کشور اروپایی آلمان، فرانسه و بریتانیا بودند، به نظر شما در دولت آتی، پرونده هستهای ایران به چه سمتی خواهد رفت؟
در پرونده هستهای ایران دو موضوع وجود دارد؛ یکی اصل موضوع یعنی پرونده هستهای است و دیگری حواشی آن اصل موضوع پرونده هستهای ایران به دیدگاه آمریکا بازمیگردد، یعنی اگر در دولت آتی دیدگاه آنها همچنان خصمانه باشد تحولات به قوت خود باقی میماند. در اصل در این رابطه نمیتوان انتظار داشت در مدت کوتاهی دچار تحول شویم. در این میان هفته گذشته باز هم یکسری تحریمها در موضوع کشتیرانی، نفت و ریال علیه ایران اجرایی شد. این تحریمها را چندی پیش باراک اوباما امضا کرده بود و اخیراً نیز اجرایی شدند. اما باید توجه داشت رئیسجمهور آمریکا که میدانست در ایران انتخابات برگزار شده است، بنابراین اگر قرار بود حسن نیتنشان دهد این تحریمها را امضا نمیکرد و منتظر نتیجه انتخابات میشد. اما آن را امضا کرد و سپس آن را به مرحله اجرا در آورد. این مسائل نشان میدهد که آمریکاییها کلیت نظام را به این صورت میبینند و دولت این شخص و آن شخص برایشان تفاوتی نمیکند. به فرض اینکه اوباما این تحریمها را امضا کرده باشد اما آنها که دیدند دولت جدید در ایران در حال روی کار آمده است، پس باید مهلتی به دولت جدید میدادند تا ببینند اوضاع به چه صورت است. بنابراین اقدامات خصمانه آمریکا همواره در دستور کار قرار دارد و این اقدام اخیرشان نیز ملاک و معیار خوبی برای سنجش میزان دشمنی آنها با ماست. در نتیجه اصل موضوع هستهای ایران به رویکرد آمریکا بازمیگردد و اگر آمریکا یک رویکرد عادلانه، صادقانه و منصفانه را در پیش بگیرد رویکرد ایران نیز تغییر میکند و داستان روال دیگری را طی خواهد کرد، اما اگر رویکردشان همچنان مثل آنچه تاکنون بوده، باشد، وضعیت فرق نخواهد کرد و مانند سابق ادامه پیدا خواهد کرد.
اشاره کردید دومین موضوع در پرونده هستهای ایران بحث حواشی است. کمی بیشتر در این رابطه توضیح دهید.
این مساله به نگاه و رویکرد درباره مساله هستهای، نحوه مذاکره و راهبرد طرفین بازمیگردد طبیعی است که میان دولت آقای روحانی و احمدینژاد تفاوتهای جدی وجود دارد؛ اگرچه در اصل هر دو اعتقاد به حق هستهای ایران دارند، میخواهند از حقوق ایران دفاع کنند و هر دو در تلاشند حق هستهای ایران را تثبیت کنند اما نمیتوان کتمان کرد که روشها و راهبردها کاملاً متفاوت است. در این روشهای متفاوت میتوان انتظار داشت وضعیت حتی در درجات پایین با گذشته متفاوت باشد.
آیا ممکن است دکتر روحانی جهت کمتر شدن تحریمها بحث غلظت پایین غنیسازی را بپذیرند؟
باید توجه داشت بحثپذیرش تعلیق جزو سیاستهای اجماعی کشور است. پیش از این و در زمان خود آقای روحانی سیاست نظام بر این تعلق گرفت که ما بحث تعلیق داوطلبانه را بپذیریم که به نظر من اقدام بسیار درستی بود. در همان دوره سیاست نظام بر این تعلق گرفت که تعلیق داوطلبانه را بشکنیم، بنابراین هم پذیرش و هم شکستن تعلیق در زمان آقای روحانی بود و هر دو از سیاستهای نظام و کاملاً درست بود. بنابراین اکنون نیز پایین آوردن غلظت غنیسازی جزو سیاستهای اجماعی نظام است. اگرچه رئیسجمهور در جهتگیری سیاستهای نظام خیلی نقش دارد؛ اما تاثیر صددرصدی ندارد و همه مسائل در اختیار شخص رئیسجمهور نیست. به بیان دیگر بحث پذیرش یا عدم پذیرش تعلیق تنها در اختیار شخص روحانی نیست، ضمن اینکه در حال حاضر بحث پذیرش تعلیق دیگر به گذشته تعلق دارد در حقیقت اکنون خیلی بعید است که ایران بحث تعلیق را بپذیرد و در این شرایط باید دیگر در راستای حق خودمان گام برداریم.
واکنش کشورش چون آمریکا را نسبت به انتخابات ایران چطور میبینید؟
آنها خوشامد خوبی نسبت به این پدیده نداشتند و در ابتدای امر با بحث اجرای تحریمها باز هم بر سیاستهای خصمانهشان صحه گذاشتند. ایران، آمریکا را هم در زمان دولت اصلاحطلبان و هم در زمان دولت اصولگرایان تجربه کرده است. با ارزیابی این دوران میتوان گفت آمریکاییها در سیاستهایشان شدت و ضعف داشتهاند، اما از اقدامات خصمانهشان دست نکشیدند. اما در این میان اگر گروهی یا دولتی با هدف جلوگیری از افزایش تحریم و تشنج کار را پیش ببرد حتماً یک فضای متفاوتی بهوجود خواهد آمد. در رابطه با موضوع ایران و آمریکا این موضوع بیش از آنکه به ایران بازگردد به آمریکا بازمیگردد و آنها باید از خودشان حسننیت نشان دهند. تاکنون که شروع خوبی نداشتند اما باید ببینیم بعد از این چه روندی را در پیش خواهند گرفت.
با توجه به واکنش آمریکا نسبت به انتخاب حسن روحانی و ابراز تمایل برای مذاکره مستقیم، واکنش دکتر روحانی به این مساله چگونه خواهد بود؟ آیا در زمان ریاست جمهوری ایشان میتوان منتظر تغییرات خاصی در این حوزه بود؟
در حقیقت کل دنیا از انتخابات ایران خوشحال شد و از دید آنها اکنون دولتی روی کار آمده که میتوان با آن گفتوگو کرد. اما برخی نیز از نتیجه انتخابات ایران ناراحت شدند؛ یکی رژیم صهیونیستی و دیگری تندروهای آمریکا. از یک سو مشارکت بالای مردم در انتخابات از جمله دلایل ناراحتی این دو گروه بود و از سوی دیگر بحث مظلومنمایی رژیم صهیونیستی مطرح است؛ چراکه این رژیم همواره مایل است در صحنه بینالملل با تمسک به مواردی چون هلولوکاست، مظلوم نمایی و توجه کشورهای دنیا را به خودش جلب کند. بنابراین دولتی چون دولت دکتر روحانی که بحث اعتدال را سرلوحه اقداماتش قرار داده خوشایند رژیم صهیونیستی نخواهد بود و بهانههای مظلوم نمایی را از آنها میگیرد.
آیا استراتژی ایران در قبال سوریه در دوره آقای روحانی تغییری خواهد کرد؟
رویکرد ایران در رابطه با سوریه همچون قبل خواهد بود، اما روشها تغییر میکند. ایران در مورد سوریه اشتباه نکرد و مواضعمان صحیح بود. در سوریه اکنون عدهای به صورت نیابتی در حال جنگ با بشار اسد هستند. اما باوجود تحریکهای برخی کشورهای عربی و غربی هنوز اغلب مردم سوریه خواهان ماندن بشار اسد هستند. در همین رابطه ناتو هفته گذشته یک نظرسنجی انجام داده بود که مطابق آن 70 درصد مردم سوریه طرفدار بشار اسد هستند. این مساله نشان میدهد مواضع جمهوری اسلامی ایران بحق بوده و مادر مواضعمان مشکل نداشتهایم.
27301
نظر شما