به گزارش ایرنا، مهدی کوچکزاده در جمع دانشجویان دانشکده حقوق دانشگاه تهران در تالار شیخ انصاری این دانشکده گفت: من از حضور در این جلسه احساس غرور کردم زیرا تمام جلسات دانشگاهی که شاهد آن هستیم تبدیل به استادیوم میشود و شبیه یک مکان فرهنگی نیست.
عضو فراکسیون اصولگرایان مجلس شورای اسلامی در ادامه گفت: ما تمامی 13 میلیون نفری که به آقای موسوی رای دادند را اغتشاشگر و خائن نمیدانیم. ما بررسی کردیم و دیدیم کسانی که دستگیر شدهاند و از جریان فتنه حمایت کردهاند اصلا رای ندادهاند.
اشتباه کردم به خاتمی رای دادم
مهدی کوچکزاده با اشاره به اینکه در سال 76 به خاتمی رای داده است، اظهار داشت: در زمان انتخابات فردی به من گفت به آقای خاتمی رای نده، ولی من گفتم طی بررسیهایی به این نتیجه رسیدم که به خاتمی رای بدهم. بعد از اینکه خاتمی مصاحبهای با سیان ان کرد و آبراهام و لینکن را شهید قلمداد کرد و پس از صحبتهای دیگری که از او دیدم به این نتیجه رسیدم که اشتباه کردهام.
وی اظهار داشت: ما حتی شاهد هستیم که خاتمی هم بر خلاف امروز در جملهای میگوید "بیفرهنگترین مردم دنیا آمریکاییها هستند". اگر تمام صحیفه امام خمینی (ره) را بگردیم هیچ جمله توهینی در آن نمیبینیم ولی خاتمی در آن روز این کار را انجام داد.
نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی افزود: بعد از آن ماجرا که من پشیمان شدم که به آقای خاتمی رای دادم، دوستم به من گفت "بیپیر نرو به خرابات". امروز دانشگاهی و دانشجو پیر را یافتهاند. تکریم امام (ره) به این معنا نیست که عکسش را بالا ببریم. تکریم امام و ائمه به این است که حرف آنها را بشنویم و عمل کمنیم.
عضو هیات علمی دانشگاه تربیت مدرس تهران اظهار داشت: در آن زمان دوستم به من گفت: امام را چقدر میشناسی و من گفتم رساله امام در منزلمان است و یکسری کلیگوییهایی در مورد دموکراسی و ولایت فقیه کردم. در آن زمان بود که فهمیدم باید امام (ره) را دقیق شناخت. از این رو شروع به خواندن صحیفه امام (ره) کردم.
کوچکزاده ادامه داد: حتی در هنگام خواندن صحیفه امام هرجا به جملهای رسیدم که آن را مفید میدیدم تلاش میکردم که آن را بنویسم و بر دیوارهای دانشگاه زده تا دانشجویان آن را بخوانند. تمامی اساتید از من ایراد میگرفتند که این مساله در شأن شما نیست ولی من این کار را میکردم.
وی اظها رداشت: یک شب زمانی که داشتم صحیفه را میخواندم در خواب امام (ره) را دیدم. در حالی که ایشان از دری رد میشدند به من نگاهی کردند و لبخند زدند. از آن زمان بود که فهمیدم باید این راه را ادامه دهم و امروز خوشحالم که این نهضت فراگیر شده است.
نظر شما