به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، مجید سرسنگی که مهمان کافه خبر بود، درباره مدیریت فرهنگی سخن گفت. او که تجربه مدیریت در بخشهای مختلف فرهنگ و هنر را دارد، معتقد است که در هر مقطعی بحث اهمیت جایگاه فرهنگ و هنر عنوان شده و هر مسئولی هم همواره اذعان داشته که این بخش و نقش آن بسیار مهم است.
سرسنگی با بیان این مطلب که بخش فرهنگ و هنر چند ویژگی دارد که آن را برای ما در جمهوری اسلامی ایران مهم میکند، ادامه میدهد: «در گذشته شاید حوزه فرهنگ و هنر بخشی بود، در کنار بخشهای دیگری چون اقتصاد، حوزه نظامی، سیاست خارجی و... اما الان فرهنگ و هنر، تنها یک بخش در کنار سایر بخشها نیست، بلکه زمینه و بستری است که بخشهای دیگر روی آن سوار میشوند.»
به اعتقاد سرسنگی، این وضعیت برای بخش فرهنگ و هنر در چند قرن اخیر شکل گرفته و به همین دلیل است که در کشورهای توسعه یافته، درک و دریافت از بخش فرهنگ و هنر تغییر کرده است.
مدیرعامل خانه هنرمندان ایران با بیان این مطلب که توسعه با ثبات و متوازن در جوامع کنونی توسعهای است که مبنایش فرهنگ باشد، ادامه میدهد: «اقتصاد قوی، سیاست داخلی و خارجی خوب و مشارکت مردم به یک بسترنیاز دارد که لاجرم این بستر باید یک بستر فرهنگی باشد.»
سرسنگی میگوید: «هر کشوری یک مزیت نسبی دارد، مثلا برخی از کشورها منابع زیرزمینی غنی دارند یا برخی در حوزه تکنولوژی قوی هستند، اما به اعتقاد من مزیت نسبی کشور ما مزیت فرهنگی است.»
او میافزاید: «شاید ما در برخی حوزهها، خیلی حرفی برای گفتن نداشته باشیم و کشورهای دیگر از ما جلوتر باشند، اما وقتی وارد قلمرو فرهنگ میشویم، حرفهای زیادی برای گفتن داریم. حالا اینکه تا چه حد حرفهایمان راگفتهایم و پذیرفتهاند، و یا چه اندازه قدرت ارائه این حرفها را داشتهایم، یک حرف دیگر است.»
او ادامه میدهد: «همین که ما یک قابلیت بالقوه داریم که میتوانیم آن را بالفعل کنیم امر مهمی است. قابلیتی که میتواند ما را در جامعه بین المللی مطرح کند.»
جهت گیری انقلاب و نظام ایران نکته دیگری است که مدیرعامل خانه هنرمندان ایران به آن اشاره میکند: «به هرحال بنا به گفته امام راحل و مقام معظم رهبری، انقلاب ما یک انقلاب فرهنگی بود و برای همین وقتی انقلاب کردیم، اول سراغ دانشگاه رفتیم. خب در چنین جامعهای که انقلابش فرهنگی است و نظام فکری مبتنی بر فرهنگ دارد، باید توجه وافری به فرهنگ شود.»
سرسنگی میگوید: «حالا این نکات عمده را بگذارید در کنار دلایل دیگری مثل نیروی انسانی و پیشینه فرهنگی که این کشور داشته است. آن وقت میبینید که قابلیت بزرگی در این بخش وجود دارد که خیلی از کشورها آن را ندارند. مثلا شما وقتی به امارات میروید، میبینید که در این کشور دارند یک پیشینه تاریخی فرهنگی برای خودشان میسازند، با فایبرگلاس دست به بازسازی بادگیرهای یزد میزنند و بعد میگویند، این بادگیرها نشانه معماری قبلی ما بوده و این معماری از اینجا به جاهای دیگر رفته است.»
به اعتقاد سرسنگی، ما چندین و چند گام از چنین کشورهایی جلوتر هستیم، چون هویت فرهنگی داشته و داریم؛ از معماری گرفته تا نقاشی، خوشنویسی، نمایش، موسیقی و...
او تاکید میکند که ما باید فرض را بر این بگذاریم که مساله فرهنگ و هنر، جدیترین مسئله ما در زمان حاضر است، یعنی اگر قرار است ما کشور خودمان را خوب اداره کنیم و در جامعه حهانی هم یک نقش فعال داشته باشیم، طبیعتا اولین مولفهای که باید به آن اشاره کنیم و رویش دست بگذاریم، مولفه فرهنگ و هنر است.
او معتقد است که با تمام این استدلالها و ظرفیتهایی که در حوزه فرهنگ و هنر وجود داشته، متاسفانه این حوزه آنطور که باید مجال بروز و ظهور نیافته است. پیش از انقلاب، به خصوص در دوره قاجار بعضی از روشنفکران تسلیم بیچون و چرای فرهنگ غربی بودند و فکر میکردند هر آن چیزی که از فرهنگ غرب یا به تبعیت از آن باشد، خوب است. به همین خاطر هنوز هم میبینید که جامعه سنتی ما نگاهش به برخی از هنرهای نمایشی یا موسیقی، شک آلود و تردید آمیز است. چون آن تخمی که ازخارج از کشور برداشته و به این سرزمین آورده شد، متناسب با این خاک و اقلیم نبود.
سرسنگی میگوید که پس از انقلاب، فرهنگ، به لحاظ فکری جایگاه مستحکمتری یافت ولی متاسفانه ما نتوانستیم از این فضا و جهتگیری و سویابی که در زمینه فرهنگ بهوجود آمده بود استفاده کنیم.
مشروح این گفتوگو را میتوانید فردا در خبرآنلاین بخوانید.
5757
نظر شما