سوریه جای پای خود را در معادلات منطقهای پافته است. اگر تا دیروز همگان به این کشور به چشم متخلفی منزوی نگاه میکردند که دولتمردان آن دائما متهم به توطئهچینی در کشورهای همسایه بودند اکنون قریب به یکسالیاست که دمشق هم در جامه کشوری فرورفتهاست که میتوان با رهبران آن مذاکره کرد و از صلح سخن گفت . بشار اسد رئیسجمهوری سوریه که تا پیش از این چندان نه به کشور خاصی دعوت میشد و نه میزبان رهبران بینالمللی بود اکنون دائما باید تقویم خود را برای برنامهریزی در خصوص سفر به کشورهای غربی یا همسایگان نگاه کند . پس از آنکه باراک اباما رئیسجمهوری دموکرات ایالات متحده از استراتژی تعامل به جای تقابل سخن گفت و سفیرانی را به عنوان نمایندگان خود راهی دمشق کرد،همگان چه در اروپا و چه در خاورمیانه به این نتیجه رسیدند که زمان خصومت و در انزوا نگاه داشتن دمشق به پایان رسیده است .
به غیر از غربیها که گوی سبقت را از یکدیگر در عادیسازی رابطه با دمشق میربایند، همسایگان دمشق هم به خود آمدهاند . در این میان تلاشهای لبنان برای بهبود رابطه با همسایه ای که تا دیروز چندان خیرخواه نبود، بیشتر به چشم میخورد . لبنانیها بخصوص طیف سیاسی نخستوزیری فقید رفیق حریری که در عملیاتی توروریستی جان خود را از دست داد،رابطه چندان خوبی با سوریها ندارند . رفیق حریری به غرب نزدیک بود و چندان با حضور نیروهای سوری در خاک لبنان موافق نبود . همین دو اختلافنظر کافی بود تا زمانی که خودرو او در چهاردهمین روز از فوریه 2005 در چشم بر هم زدنی تبدیل به تلی از خاکستر شود همگان انگشت اتهام خود را به سمت سوریها بگیرند. لبنانیها به خیابان ریختند و در نهایت هم سربازان سوری وادار به ترک خاک لبنان پس از قریب به دو دهه شدند . از همان روزها بازار تبادل اتهام میان دمشق و بیروت داغ شد. بیروتیها مقامهای ردهبالای خاندان اسد را به دخالت در قتل نخستوزیری خود متهم و همزمان دمشقیها این اتهام را تکذیب کردند . بازی تا بدانجا بالا گرفت که تیمی تحقیقاتی از سوی سازمان ملل مسئولیت این پرونده را بر عهده گرفت . در نهایت اما چندین ژنرال سوری پس از تحمل چند سال حبس به وطن بازگشتند بیآنکه اتهامهای آنها در دادگاهی اثبات شده باشد .
اکنون اما با توجه به تغییر فضای حاکم بر دیپلماسی بینالمللی و البته بالاگرفتن بحران در خاورمیانه ،لبنانیها ترجیح میدهند چندان بر خون نخستوزیری فقید خود پافشاری نکنند و دست دوستی را به سمت سوریها دراز کنند . در آخرین انتخابات دموکراتیک در لبنان حزبالله که مورد حمایت سوریه است قافیه را به دولتمردان مورد حمایت غرب باخت و تبریک این پیروزی از سوی بشار اسد به خاندان حریری ،اثبات کرد که همسایه لبنان علاقه چندانی به دخالت در بازیهای داخلی ندارد .
همه این تکههای پازل را که کنار هم قرار دهیم میتوان به نتیجه منطقی برای سفر رئیسجمهوری لبنان به سوریه یافت . میشل سلیمان به ظاهر تسلیتگویی به بشار اسد به واسطه فوت برادرش را بهانه این سفر اعلام کرده است . در نهایت اما دو رئیسجمهور رودرروی هم نشستند و از تحولات منطقهای سخن گفتند .
سلیمان و اسد در این دیدار چند ساعته تاکید کردند که تمامی تلاش خود را برای تحکیم روابط دو همسایه در آینده به کار خواهند گرفت .
بشار اسد بار دیگر حمایت همه جانبه خود را از تلاشهای در حال جریان جهت تحکیم فضاهای مثبت بوجود آمده در عرصه داخلی لبنان و روابط سوریه و لبنان اعلام کرد.
البته تلاشهای لبنان برای به دست آوردن دل سوریها به همینجا ختم نشدهاست و برخی منابع دولتی ادعا میکنند که سعد حریری نخستوزیری لبنان هم ظرف چند روز آینده به دمشق سفر خواهد کرد .
از سوی دیگر، اظهارات جدیدی مبنی بر درخواست سوریه از سفارت لبنان در دمشق جهت لغو قطعنامه 1559 شورای امنیت در سال 2004 که خلع سلاح شبه نظامیان لبنانی و غیر لبنانی، متوقف ساختن دخالتهای خارجی در لبنان و برگزاری انتخابات ریاست جمهوری آزاد را خواستار شده بود، مطرح شده است. برخی مقامهای لبنانی ادعا میکنند که لغو کامل این قطعنامه عملی نیست اما برخی از بندهای آن به مرور زمان ملغی شدهاند .
نظر شما