سیدعلی خرم سفیر و نماینده اسبق ایران در سازمان ملل متحددر یاداشتی در مورد ارتباط قضایای سوریه با مذاکرات هسته ای می نویسد:
در هفته گذشته مقالات متعددی در مطبوعات در رابطه با اقدام سنجیده رئیس جمهور نسبت به انتقال پرونده هستهای و مذاکرات دیپلماتیک آن به وزارت امور خارجه نوشتهام. اکنون به مناسبت اینکه مجله آسمان درخواست نموده یک جمعبندی از موضوع ارائه دهم سطوری دیگر را به نگارش در میآورم.
یکی از تفاوتهای کشورهای توسعه یافته نسبت به کشورهای در حال توسعه در این است که امور حتیالامکان در جای خودش قرار دارد، مسئولیت امر تخصص لازم را دارا هستند، به مقداری که لازم است به آن امر پرداخته میشود و انتظاری معقول نسبت به دستاوردهای آن وجود دارد. کشور ما هم به عنوان یک کشور در حال توسعه برای گذر از این مرحله، نه تنها باید نسبت به توسعه اقتصادی و احترام به کرامت انسانی حساس باشد و برنامهریزی دقیق برای هر دو مقوله بکند بلکه همانطور که گفته شد باید تلاش کند امور را در جای خودش قرار دهد تا به اصطلاح درب روی پاشنه درست بچرخد و منافع و امنیت ملی کشور بهتر برآورده شود.
در 15 سال گذشته از یکسو انتظارات از وزارت امور خارجه به عنوان مرجع سیاست خارجی بسیار بالا بود و از سوی دیگر پروندههای سیاست خارجی یکی بعد از دیگری از این وزارتخانه به ارگانهای دیگر منتقل میشود یعنی از وزارت خارجه بدون اختیار، انتظار فروان بهوجود آمده بود و مردم و حتی نخبگان هم نمیدانستند علت و مشکل کجاست؟ اینجانب در گذشته مکررا نسبت به توجه به این امر تذکر دادهام و از جمله در ابتدای وزارت آقای دکتر صالحی همین پیشنهاد خودم را طی چند مقاله و مصاحبه مطرح کردم ولی توجه به آن محلی از اعراب قرار نگرفت.
تا اینکه در اولین روز پیروزی آقای دکتر روحانی با انجام مصاحبههایی با رسانهها خواسته خود را دوباره مطرح کردم. خدای را سپاسگزارم که شرایط جامعه به طریقی بود که حرف حساب و منطقی توانست جای خودش را پیدا کند و یقیناً رئیسجمهور محترم هم در این اندیشه بودند که شرایط برای بازگشت مهمترین پرونده سیاست خارجی کشور به وزارت امور خارجه فراهم شود. اکنون این مهم انجام گرفته و همه شرایط برای موفقیت اقدام مزبور گرد هم آمدهاند. خوشبختانه این اصلاح ساختار هنگامی اتفاق میافتد که از یکسو سایر تفکرات اصولی رئیسجمهور نظیر عقلانیت و اعتدال و احترام به کرامت انسانی، براساس پیام مردم در انتخابات اخیر کشور در مجموعه هیأت ددولت در حال جاری شدن میباشد و امید است که کشور بتواند با غلبه بر مشکلات بهوجود آمده در عرض 8 سال گذشته، به تدریج در مسیر اهداف عالیه خود گام بردارد.
از سوی دیگر رئیس جمهور با انتخاب دکتر ظریف که دیپلماتی حرفهای و کارآزموده میباشد و فضای بینالمللی را به خوبی درک میکند و آداب و رسوم گفتوگو با جامعه بینالمللی را تجربه کرده است و راه را برای استفاده از تخصصهای وزارت امور خارجه در مذاکرات هستهای باز میکند، به دنبال مذاکرهای قطعاً ثمربخش و موفق در چارچوب منافع و امنیت ملی کشور است. از سوی دیگر دکتر صالحی که دیپلماتی دانشمند و کاردان میباشد و تخصص انرژی اتمی را نیز داراست به پست ریاست سازمان انرژی اتمی ایران انتخاب شده که با آگاهی از تخصصهای لازم برای مذاکرات دیپلماتیک در مورد پرونده هستهای، هچگونه حساسیت منفی نسبت به پیگیری مذاکرات هستهای توسط وزارت امور خارجه ندارد و این خود ضامن موفقیت وزارت امور خارجه در انجام وظایف خود است و بالاخره بعد از گذشت 8 سال که پرونده هستهای ایران از آژانس بینالمللی انرژی اتمی به شورای امنیت ارجاع شد و حاصل آن تصویب پنج قطعنامه در آن شورا و اعمال تحریمهای بینالمللی و بعضاً فراقانونی علیه کشورمان شد و مذاکرات گروه 1+5 با ایران نیز دچار بنبست شده، مردم ما از این روند ناراضی هستند و خواستار بهعهده گرفتن کار توسط متخصصینی حرفهای هستند که شفافیت لازم را در پیشبرد مذاکرات رعایت کرده و براساس منافع و امنیت ملی کشور، حقوق جمهوری اسلامی ایران را استیفا نموده تا از هرگونه تنش و تشنج بینالمللی جلوگیری شود. گروه 1+5 هم بارها آشکار و نهان خواستار مذاکره دیپلماتیک حرفهای با طرف ایرانی شده تا گشایشی در بنبست حاضر به وجود آید. بنابراین عقل سلیم حکم میکند که مذاکرات دیپلماتیک هستهای به عهده دیپلماتهای وزارت امور خارجه سپرده شده و دست آنها باز گذاشته شود تا به چیزی جز برآورده کردن حقوق جمهوری اسلامی ایران براساس معاهده عدم اشاعه و پیشبرد مذاکرات هستهای بهعهده دیپلماتهای وزارت امور خارجه سپرده شده و دست آنها با زگذاشته شود تا به چیزی جز برآورده کردن حقوق جمهوری اسلامی ایران براساس معاهده عدم اشاعه و پیشبرد مذاکرات هستهای فکر نکنند.
اجرای سیاست خارجی قطعاً نیاز به هنرمندانی دارد که مبادی به آداب دیپلماتیک باشند و آن هم طی سالها با کسب تجربه تدریجی در عالم دیپلماتیک بدانند با چه زبانی باید صحبت کنند، چه ملاحظاتی در ارتباط با هر کشور خارجی وجود دارد، فضای بینالمللی چگونه تنفس میکند و چگونه میتوان منافع و امنیت ملی کشور را در مراوده با دیپلماتیک درباره مهمترین موضوع خارجی کشور یعنی پرونده هستهای قطعاً آنقدر در خور توجه است که باید کارآزمودهترین دیپلماتهای وزارت امور خارجه و نه ارگانهای دیگر به آن گمارده شوند. کسانی که قبلاً بارها و بارها این مذاکرات را درباره مسائل سادهتر تجربه کرده باشند و از نگاهی جامعالاطراف نسبت به مسائل کشور و ملاحظات بینالمللی برخوردار باشند و بعد از سالها خدمت در صحنه سیاست خارجی تبدیل به متخصصی در این مقوله شده باشند. بهطور طبیعی چنین دیپلماتهایی فقط در وزارت امور خارجه بستر کسب تجربه تخصصی در این رابطه است. از این جهت است که تصمیم رئیسجمهور مبنی بر انتقال پرونده هستهای و مذاکرات دیپلماتیک آن به وزارت امور خارجه تصمیمی در راستای اصلاح ساختار معیوب گذشته است که مطمئناً آثار مطلوب آن هم به کشور باز خواهد گشت. امید است رئیسجمهور با اشرافی که به مقوله سیاست خارجی دارند همراهی لازم را بکنند تا بقیه پروندهها هم که ظرف 15 سال گذشته از وزارت امور خارجه خارج شده به این وزارتخانه بازگردند و بدین ترین وزارت امور خارجه در اداره مذاکرات هستهای با داشتن پروندههای تمام مسائل سیاست خارجی قادر باشد با سبک و سنگین کردن سایر مسائل و گره زدن برخی با برخی دیگر، موضوع مهمترین نظیر هستهرا در یک مذاکره برد - برد و منطبق بر منافع و امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران به سرانجام برساند.
با احراز شرایط فوق موفقیت وزارت امور خارجه برای یک مذاکره سازنده تضمین میشود. آیا کار به همین جا خاتمه یافته و مذاکرات هستهای قرین موفقیت خواهد بود. پاسخ هنوز مثبت نیست. وزارت امور خارجه باید اقداماتی در درون خود انجام دهد و طرف 1+5 نیز باید مصمم به یک مذاکره موفق و مبتنی بر برد - برد باشد. در وزارت امور خارجه اولین اقدام تدوین یک راهبرد مبتنی بر واقعیتهای جمهوری اسلامی ایران و مبتنی بر واقعیتهای جهانی و از جمله نگرانیهای غرب است. مسئولیت عالی رتبه کشور و از جمله رئیسجمهور محترم هم بایستی با واقعگرایی این راهبرد را مورد مداقه قرار دهند تا طرحی عملی و کارساز برای مهمترین پرونده خارجی کشور فراهم شود. دومین اقدام، وزارت امور خارجه باید برای روابط خصمانه حاضر آمرکیا با ایران درمانی تدریجی، عمیق و استراتژیک تنظیم کند تا سایه سنگین این خصومت از پرونده هستهای برطرف شود. سومین اقدام به کار گماردن دیپلماتهای سنجیده و ارشد وزارت امور خارجه که سابقه نظری و عملی مثبتی در زمینه مذاکرات هستهای داشته و مورد اعتماد نظم باشند تا بتوانند با دست باز مذاکرات را پیش ببرند.
در طرف 1+5 اما و اگرها بسیار است. آمریکا که در این روزها هنوز مشغول زورآزمایی و نشان دادن اراده خود برای حمله به سوریه است. جنگی که نه قانونی است نه قابل قبول برای جامعه جهانی و نه توجیهپذیر است که برای کشته شدن 1400 نفر بیگناه، بتوان دهها هزار بیگناه دیگر را با بمبارانهای موشکلی نابود کرد. اگر آقای اوباما با کنترل بینالمللی سلاحهای شیمیایی سوریه موافقت کند و دست از جنگ بردارد، به مذاکرات پرونده هستهای ایران سرعت خواهد داد ولی اگر به هر دلیلی آقای اوباما اقدام به حمله نظامی کند نشان میدهد احتمالاً علاقهای هم به پیشبرد موفقیت پرونده هستهای ایران ندارد و به رغم فراهم شدن سازوکار در ایران، آن را در راستای منافع خود نمی بیند.
49301
نظر شما