علیاکبر ولایتی مشاور مقام معظم رهبری در امور بینالمل به بیان دیدگاههای خود در خصوص سفر رییس جمهور به نیویورک، نرمش قهرمانانه، گفتگوی تلفنی روسای جمهور ایران و آمریکا و ... پرداخته که در ادامه اهم آن را می خوانید؛
*{باتوجه به مذاکرات صورت گرفته در نیویورک آیا میتوان به این مذاکرات خوشبین بود و آیا اساسا این مسائل در بازار اقتصادی تاثیر میگذارد یا خیر؟}: نفس مذاکره تعیین کننده آینده وضعیت ایران در منطقه، صحنه بینالمللی و رابطه با آمریکا نیست، چرا که این اولین بار نبود که مذاکرهای انجام میشد، گرچه مذاکره مستقیم دو طرف برای اولین بار بود که صورت میگرفت. در نوبتهای قبلی نمایندگان ایران بر روی موضوع افغانستان یا عراق در جلساتی که معمولاً زیر چتر سازمان ملل متحد انجام میگرفت شرکت میکردند که آمریکا نیز یکی از کشورهایی بود که به همراه برخی کشورهای دیگر در این مذاکرات مشارکت داشت. نمونه دیگر همین مذاکرات 1+5 است. آنها 6 کشورند که یکی از آنها آمریکا و طرف دیگر ایران است.
*اینکه بین رئیس جمهور آمریکا و ایران مذاکره تلفنی صورت گرفته است، به خودی خود نمیتواند مسئلهای را حل کند؛ مطمئناً صرف مذاکره برای مذاکره نه تنها اثر مثبتی ندارد که برخی آثار منفی هم بر آن مترتب است که همان سواستفاده تبلیغاتی طرف مقابل است که همین کار را هم انجام داد. یعنی از یک طرف در گفتوگوی تلفنی مطالب مثبتی را بیان کرد، اما بعد رجزهای بیهودهای را که ماهها نخوانده بودند یعنی گزینه نظامی روی میز را تکرار کردند.
* محتوای مذاکره تلفنی معمولی بود و مطلب جدیدی در این مذاکره مبادله نشد و تنها صحبتهایی که دو طرف با واسطه به هم منتقل میکردند، مستقیم به یکدیگر انتقال دادند. برخی که خوش باور بودند، تصور میکردند بعد از این مشکلات بین ایران و آمریکا حل میشود؛ اما اوباما بلافاصله در کنار رئیس رژیم صهیونیستی، تندترین حرفهایی که در طول دوره ریاست جمهوری خود زده بود را مجدداً تکرار کرد. یکی اینکه گزینه نظامی روی میز است و دیگر اینکه ایران به دنبال سلاح هستهای است. ماهها بود که چنین سخنی نگفته بود حالا آیا نتیجه گفتوگوی تلفنی باید این باشد که موضع گیری اوباما بدتر از گذشته شود؟ این فریبکاری آنها را نشان میدهد.
* تا آنجایی که از قرائن بر میآید و من حدس میزنم، حرکت سیاسی جمهوری اسلامی ایران یا هر کشور دیگری باید در امتداد یک راهبرد مشخص باشد که نظام در حوزه سیاست خارجی اتخاذ میکند. کسانی که مدعیاند ما اگر مانعی بر سر راهمان نباشد، مشکلات را با آمریکاییها حل میکنیم، سوال متقابل این است که میشود درخواست کنیم طرحی که دارند، اگر اجرا شود میتواند مشکلات را حل کند، چه طرحی است؟ این را به نقد افکار عمومی بگذارند. اگر طرح معقول و قابل دفاعی باشد آن زمان بهتر میتوانند مدعی شوند و مطالبه و طلبکاری کنند که ما میخواستیم این طرح را اجرا کنیم اما دست ما را بستند. نفس مذاکره برای مذاکره برای هیچ کشوری موفقیت و پیروزی نمیآورد. در حال حاضر، در یک موردی نظام موافقت کرده که گفتوگوها ادامه پیدا کند و آن هم چارچوب هستهای است، خوب، گفتوگوها نیز بین ما و 1+5 انجام میشود و ما برای خود دلایل متقنی داریم و بر اساس آن دلایل و شواهد امید به اینکه در این مذاکرات بتوانیم به موفقیت دست پیدا کنیم، کم نیست
*{در پاسخ به سوالی درخصوص اینکه کدام بخش از کارهایی که تیم ایرانی انجام داد مصداق اقدامات نابجا بود و رهبری تایید نکردند}: بنده اطلاعی ندارم. آنچه را هم که یکی از رسانهها از آقای دکتر ظریف نقل کرد، بعداً توسط ایشان و سخنگوی وزارت امور خارجه تکذیب شد.
*مبنای قانونی نظر سنجی مشخص نیست. هرکاری باید مبنای قانونی داشته باشد و البته رویه آقای روحانی نشان داده که تابع قانون است،من نمیدانم که مبنای قانونی که نظر سنجی چیست؟ اما با شناختی که از ایشان دارم در طی سالهای طولانی که با وی همکاری داشتیم در مجلس یا دبیر شورای امنیت که بنده وزیر امور خارجه بودم، همیشه رویه ایشان قانون مداری است.
*نکته دیگر اینکه بر اساس قانون اساسی تصمیم گیری در مسائل مختلف در کشورمان مصدرهای مختلف دارد. تصمیمگیری درباره مسائل اساسی کشور چه داخلی و چه خارجی و به خصوص خارجی بر اساس قانون اساسی در اختیار رهبری است.
* نرمش قهرمانانه یک کلام پیچیده و بسیار حساسی است که اگر درست تفسیر نشود از آن برداشت نادرست میشود. نرمش به معنای انعطاف یعنی در دیپلماسی و در برقراری و توسعه روابط با دیگر کشورها شما باید قدرت مانور داشته باشید، قدرت مانور بین دو سر یک طیف که یک سر آن انعطاف و یک سرش ایستادگی است. دیپلمات و تصمیم گیر شما باید بتواندبه موقع انعطاف داشته باشد و به موقع نیز ایستادگی کند. نرمش قهرمانانه یعنی از موضع قدرت اگر مصلحت دیده شد، انعطاف نشان دهیم.
*نرمش قهرمانانه به معنای نوشیدن جام زهر نیست برداشت من این است، مقام معظم رهبری این مطلب را فرمودند و تفسیرش را نیز ایشان باید بفرمایند؛ ولی برداشتم این است که انعطاف، انعطاف به موقع از موضع قدرت توسط کسی که مذاکره سیاسی میکند، است.
*{مثلا انعطاف در اینکه تعلیق کنند؟}: خیر؛ این موضوع در هر جایی معنای خود را دارد.
*{موضوعی مطرح شده که ایران بر سر بشار اسد معامله میکند. آیا ایران این کار میکند و میتوان گفت مخالف نامزد شدن بشار اسد است؟}: ایران با بعضی از کشورها که دیپلماسی آنها دیپلماسی ماکیاولیستی است، تفاوت جوهری دارد و آن این است که در سیاست و دیپلماسی ایران، هدف وسیله را توجیه نمیکند و اگر جمهوری اسلامی ایران از دولت و ملت سوریه و شخص آقای بشّار اسد دفاع میکند به واسطه تبعیتش از اصولی است که به آن پایبند است. یعنی حرکت سیاسی و دیپلماسیاش در چارچوب اصول است. علت العلل حمایت جمهوری اسلامی ایران از دولت و ملت سوریه و شخص بشار اسد این است که آنها به مقاومت در برابر صهیونیستها معتقدند.
*آمریکا حریف یک عده دزدان دریایی باب المندب هم نشد آنها ارزیابی کردند و دیدند که در سوریه وضعشان از عراق و افغانستان بدتر خواهد شد. آنها در افغانستان و عراق شکست خوردند. حتی در سومالی آنها شکست خوردند یعنی حریف یک عده دزدان دریایی باب المندب نمیشوند. آنها در عراق و افغانستان شکست خوردند برای اینکه مردم عراق و افغانستان ایستادگی کردند. اگر بخواهند به سوریه حمله کنند حتما شکست خواهند خورد؛ شکستی مفتضحانه تر از شکستهای دیگر.
219220
نظر شما