عباس سلیمی در گفتوگویی مشروح از فلسفه خلق شعار «مرگ بر آمریکا» و تأثیران آن بر سیاست خارجی ایران سخن گفت.
در خاطرات آقای هاشمی به فروردین و اردیبهشت سال 62 اشاره شده که امام (ره) درباره پخش رادیو و تلویزیونی شعار «مرگ بر آمریکا» دستور داده بودند این شعار متوقف شود. این مطلب در سایت ایشان منتشر شد و البته آقای هاشمی چند روز بعد از اقدام انجام شده اظهار ناراحتی کردند. نظر شما چیست؟
اینجا دو مسئله مطرح است؛ یکی نظر کارشناسی آقای هاشمی است که متأسفانه این نظر کارشناسی بعضاً در مسیرهایی قرار میگیرد که شایسته نیست؛ ثانیاً جنبه تاریخی دارد. بعد از انقلاب در نماز جمعه هر بحث کلیدی که توسط خطیب مطرح میشد مردم تکبیر میگفتند و شعار «مرگ بر آمریکا»، «مرگ بر شوروی» و «مرگ بر انگلیس» را سر میدادند که هر کدام نزدیک به چهار دقیقه طول میکشید، شاید به دلیل اختصار باشد که این شعار در رسانهها پخش نشود. اما اینکه ما در برابر رفتار خصمانه آمریکا واکنش نداشته باشیم بحث دیگری است. در این زمینه به درستی آقای انصاری، رئیس دفتر حفظ آثار حضرت امام به نیابت از حاجحسن اقای خمینی بسیار جواب پختهای داد و اعلام کرد: «این بحث که ملت ایران در برابر جنایات آمریکا واکنش دهد، دیکتهای نبود و اصلاً کسی نیست که بگوید این شعار از کجا شروع شد. ملت ایران به نتیجه رسید که آمریکا دشمنش است و برای برائت جستن و تقابل با دشمن، این شعار را سرداد» در این جوابیه تأکید شد که این شعار حکومتی نبوده که با دستور حکومتی بتوان آن را حذف کرد. البته رسانه های دولتی باید سیاستی داشته باشند که آن سیاست، در جلسه سران مطرح و به امام منعکس شد، امام هم گفت: «رسانهها این سیاست را برای بحث اختصار پی بگیرند.» بنابراین اصلاً بحث سیاست عمومی در این قضیه مطرح نیست.
تأثیر شعار مرگ بر آمریکا در سیاست خارجی کشور چه بود؟
امام فرمودند «دشمن اصلی ما آمریکاست، هرچه فریاد دارید بر سر نظام آمریکا بزنید» این به معنی آن است که همه دشمنیها از سوی نظام سیاسی آمریکا متوجه بشریت و ایران شده است وقتی آقای روحانی در سازمان ملل از همگان برای حضور در جبهه اتحاد برای صلح دعوت کرد، دیدیم که اوباما صراحتاً گفت آمریکا در جبهه اتحاد برای جنگ قرار دارد، بر آن پای میفشرد و هرگز در دفاع از جنایتکارترین نژادپرستان یعنی صهیونیستها عدول نمیکند. بنابراین تأثیر شعار مرگ بر آمریکا در سیاست خارجی کشور این است که خطوط را برای سیاستمداران ترسیم میکند تا آنها بدانند وقتی در عرصه جهانی عمل میکنند باید آمریکا را به عنوان دشمن بشناسند چون همچنان دشمنیهای این نظام سیاسی علیه ایران و بشریت ادامه دارد و هیچگاه حاضر نیست به علت کارهای ضدبشری خود اعلام ندامت کند.
فکر میکنید این شعار ابدی است؟
خیر؛ قطعاً قابلیت کمرنگ شدن را دارد، البته به شرطی که آمریکایها ماهیت خودشان را از دست بدهند و دست از دشمنی و عداوت با ملت ایران بردارند. اگر این اتفاق بیفتد شعار مرگ بر آمریکا به تدریج کمرنگ و سپس حذف میشود. البته در مذاکرات اخیر قرار نیست درباره خصلت جنگطلبی و دیوصفتی آمریکا بحث کنیم. فقط مباحث روی موضوع هستهای متمرکز است. آمریکاییها در خاورمیانه به ویژه سوریه و مصر بحرانهایی دارند که ما میتوانیم در قالب بازی برد - برد کمک کنیم که آن بحرانها به صورت غیرنظامی حل شود. اگر راه را باز کنیم، دولت آمریکا نیز به لحاظ بحرانهایی که در داخل کشور خود دارند مجبور است که جنگطلبی را کنار بگذارد. آمریکاییها میتوانستند از عراق با ذلت و البته دیرتر خارج شوند، گرچه خروج آنها کمی با خفت همراه بود ولی در عوض ملت عراق زودتر صاحب یک حکومت برآمده از رأی خود شدند، همان تدبیری که عراق به کار گرفته شد و امتیازاتی دریافت کردیم این را در بحث هستهای نیز میتوانیم دنبال کنیم. در زمان امام هم آمریکاییها مشکل آزادی گروگانهایشان را در لبنان داشتند ما هم در تأمین قطعات یدکی دچار مشکل بودیم، بنابرانی وارد تعامل شدیم و یک حرکت انسانی رخ داد؛ از یک طرف گروگانها آزاد شدند از طرفی ما هم توانستیم قطعات یدکی مورد نیاز خودمان را تأمین کنیم امروز بحث عادیسازی روابط میان دو کشور مطرح نیست که حالا بخواهیم روی کمرنگ کردن یا حذف شعار مرگ بر آمریکا بحث کنیم. آمریکاییها با عادیسازی روابط با ایران فاصله بسیار دارند چون یک بار هم حاضر نشدند از خصلت غیرانسانی و کشتار مردم بی گناه اظهار تأسف و تأثر کنند. هنوز بعد از گذشت سالها از کودتای 28 مرداد و 32 آمریکاییها حاضر نیستند از دخالت در آن واقعه عذرخواهی کنند و از خوی غیرانسانی خود فاصله بگیرند.
219301
نظر شما