روز واقعه همان اندازه که فیلمی ماندگار در زمینه واقعه عاشور است، موسیقیاش نیز تأثیرگذار و خاطرانگیز شده است. بسیاری همچنان موسیق این اثر را به عنوان یکی از برترین آثاری که در این زمینه خلق شده است، مورد استفاده قرار میدهند. «مجید انتظامی» آهنگساز این اثر، از سازهای بدوی برای ساخت موسیقی این فیلم استفاده کرده است. او از سنگ و چوب در کنارسازهای ارکسترال بهره برده و موفق شده یکی از ماندگارترین آثار موسیقی را خلق کند. با او در این زمینه به گفتوگو نشستهایم.
موسیقی فیلم «روز واقعه» از معدود آثار درخشانی است که درباره واقعه عاشورا ساخته شده است. درباره روند شکلگیری همکاریتان با شهرام اسدی کارگردان اثر میگویید؟
متأسفانه در ایران همیشه آنقدر دیر به اتفاقاتی که شکل گرفته است، میپردازیم که خاطرهها کمرنگ میشوند؛ سی سال قبل کاری را انجام میدهیم و در این بین خاطر فعالیتهای دیگری که داشتهایم شاید یادمان برود که چگونه آن را به سرانجام رساندهایم، به خصوص شخص من که وقتی کاری را انجام میدهم، به اندازهای خالی میشوم که وقتی دوباره گوشش میدهم، این سؤال برایم پیش میآید که این ملودیها چگونه به ذهن من رسید. حسها هم اینگونهاند، یعنی انسان نمیتواند بعضی از احساسها را به خوبی تعریف کند. برای مثال «عشق»، در نگاه هر کسی به یک شکل است و نمیتوان تعریف خاصی ا ز آن ارائه داد. یادم هست زمانی برنامهای تلویزیونی از من دعوت کرده بود که درباره «روز واقعه» صحبت کنم، اما من این را متذکر میشدم که این حسها را نمیتوان به راحتی بازگو کرد.
چرا تا این اندازه تفاوت در ساختار موسیقاییتان ایجاد کرده بودید و در عین حال این همه محدودیت. یعنی چرا از ارکستر بزرگ برای ساخت موسیقی این اثر بهره نبردید؟
چون ساختار فیلم مذهبی بود، نمیخواستم با آنچه در فیلم محمد رسولا... دیدهایم، مشابه شود و بنابراین همواره سعی میکردم از آن فضا دور شوم تا نگویند از آن تأثیر گرفتهام.
تمهای این فیلم همه عربی است. در این خصوص توضیح میدهید؟
در جریان ساخت موسیقی «روز واقعه» و برای انتخاب صحنههای عاطفی به این نتیجه رسیدم که تمها باید عربی و کلاسیک باشد و در عین حال صدایی بینالمللی به ما بدهد. تمی که نه حتماً عربی، بلکه حسی عربی داشته باشد و برای همه دنیا قابل فهم باشد. یعنی طوری هارمونی را در سازها قسمت کنیم که اگر یک آلمانی هم آن را شنید، احساس بیگانگی نکرده و آن را درک کند. من دوست داشتم بعضی قسمتها را با «کرنا» شروع کنم؛ اما «کرنا»بد و ناکوک صدا میدهد و در ارکستر حل نمیشود. بنابراین به این نتیجه رسیدم که با تلفیقی از سازهای «ترومبون» و «هورن» صدای مشابهی به دست آورم که بد هم صدا ندهد. از این دو ساز استفاده کردم که تقریباً به صدای «کرنایی» دست یافتم که کوک شده بود.
برای صحنههای دراماتیک فیلم چه کردید؟
برای قسمتهای عاطفی و با توجه به فضای فیلم نیز به این نتیجه رسیدم که بهترین سازها در این صحنهها «قانون» است که هم عربی است و هم حس را به آدم منتقل میکند. این ساز را با «عود» تلفیق کردم که هم خیلی عربی و هم خیلی تیز نشود و حجمی پیدا کند. البته این سازها در دل ارکستر استفاده میشود. مرحوم خانم آقارضی به قدری این «قانون» را زیبا مینواختند که پس از فوت ایشان، چندین بار از «قانون» استفاده کردم اما موفق نشدم آن طعم و احساس را در کارهایم داشته باشم.
از طرفی ارکستر هم یک حالت فضاسازی ایجاد میکند و این ملودیهایی که «قانون» میزند در این فضاسازی هماهنگ شده است.
این موسیقی آنقدر دشوار بود که خودش «روز واقعه» شده بود. ما نزدیک 25 روز در استودیو بودیم، در حالی که کارهای ما اغلب 3 روزه به اتمام میرسید. ما برای این فیلم هم سینمایی و هم سریالی کار میکردیم که این کار هم وقتگیر بود و هم سخت. من چون به موسیقی به صورت بدوی نگاه کرده بودم به دنبال سازهایی بودم که آنچنان در گوشها نباشد. درست است که من ارکستر داشتم؛ اما آنها ببیشتر همراه کننده ساز بودند و سازهای ضربی و قانون و عود و... را همراهی میکردند. بنابراین به این طریق، فرمسازها را انتخاب میکردیم. به همین دلیل درباره «حسها» تأکید دارم و میگویم هر کسی برداشت خودش را دارد و قابل تعریف نیست. درست است که عاشورا با عزاداری همراه است؛ اما زمانی که من صحنههای آتش زدن خیمهها و بسته شدن عدهای با زنجیر و... را در فیلم دیدم، بیشتر به حماسه بودن این حادثه پی بردم هرچند که حس شیون و زاری هم با دیدن این صحنهها به انسان دست میدهد؛ اما من با دیدی حماسی به این فیلم نگاه میکردم.
بیشتر قسمتهای این فیلم هم موسیقی منطقهای داشت که بزرگی آن حماسه را نشان میداد.
بله. من بیشتر به این سمت رفتم که حماسهای را به نام عاشورا به ثبت برسانم. اعتقاد داشتم وظیفهام این نیست که مردم را به گریه بیندازم. آن جای دیگری است یعنی اگر بنا به عزاداری است مردم به مساجد و تکایا میروند، اما برداشت من از این فیلم به گونهای بود که بعد حماسی بودن آن را نشان دهم. هرچند آن زمان هم بحث این بود که بعضیها از صحنهها و موسیقیاش گریهدار نیست.
در سالهای اخیر و در بحث موسیقی عاشورایی دیده میشود که انواع ریتمها وارد شده است که معمولاًهم ریتم های غربی است. گاهی حتی از سازهای غربی هم استفاده میشود و گویا این کارها بیشتر برای جذب مخاطب صورت گرفته است. شما به عنوان یک آهنگساز این کارها را قبول دارید؟ به نظر شما چه کارهایی باید انجام بگیرد تا موسیقیای ماندگار خلق شود و موسیقی مذهبی ما به چه صورتی باید تولید شود تا با مردم ارتباط برقرار کند؟
متأسفانه در حال حاضر مسائل اقتصادی در همه حوزهها نقش زیادی بازی میکند و سرمایهگذاری روی موسیقی زنده کمتر و به ندرت صورت میگیرد و قراردادهایی هم که بسته میشود از سطح بسیار پایین مالی برخوردار است و با این مبالغ آهنگسازها نمیتوانند کار کنند. همین «روز واقعه» حدود 40 نوازنده داشت و در آن 25 روزی که کار ما به طول انجامید، هزینههای زیادی داشت و با تورمی که امروز داریم بسیار بیشتر هم میشود. به همین دلیل امروزه آهنگسازها بیشتر با دستگاه کار میکنند که این افراد الزاما نباید آهنگساز باشند و بیشتر تکنسین هستند تا آهنگساز. منتها با شناختی که از این دستگاهها دارند به خوبی صداها را تولید میکنند. من اعتقاد دارم که برای جذب مخاطب نباید روی باورهای مردم کار کرد و به عقیده من این کار باید با دقت و حساسیت انجام شود. تجربه کردن این زمینه چندان آسان نیست و به نوعی میتوان گفت که خطرناک است شما در زمینه پاپ میتوانید هر نوع نوآوریای انجام دهید و در ترانهسرایی هم میتوانید اجازه هر کاری به خود بدهید؛ اما در بعضی جاها این اجازه را ندارید. بعضی مواقع شما آگاهانه کاری را انجام میدهید اما در مواقعی هم خیر و مجموعهای برای صدای زیبا دور هم جمع میکنید که در خارج از کشور هم البته این کار صورت میگیرد. من موسیقی «روز واقعه» را به صورت بدوی نگاه کردم اما کنون دیده میشود که قصد دارند واقعه عاشورا را حتی با ساز گیتار هم تصویر کنند، در حالی که این ساز هیچ سنخیتی با آن فضاها، نوع لباسها و... ندارد.
گاهی از موسیقی فیلمهایی مثل «بوی پیراهن یوسف» یا «از کرخه تا راین» برای صحنههای عاشورا استفاده میشود. شما با این کار موافق هستید یاخیر؟
در این چند روز باید موسیقیای پخش شود که حزن انگیز باشد و مردم را در غم و اندوه فرو ببرد، این در حالی است که ما آن میزان موسیقی تأثیرگذاری نداریم که مردم با آنها آشنا باشند و آن تأثیرگذار را هم داشته باشد. به همین خاطر از این موسیقیها استفاده میشود. البته من در جایگاهی نیستم که درباره درست یا غلط بودن ان سخن بگویم اما به نظر میرسد که مسوولی در آنجا نشسته است و عواقب این کار را هم پذیرفته و ظاهراً هیچ اتفاقی نیفتاده است که در این مدت این کار ادامه داشته است.
57301
نظر شما