مسالهای که امروز به آن میپردازیم ممکن است به نظر شما مسالهای سخیف باشد اما نیست. چراکه عارف قرن چهاردهم و پانزدهم هجری، آقارحیم مشایی، ملقب به مشاءالدوله، فرمودهاند: «کسانی که اهمیت دستشویی را نمیفهمند یا دیوانهاند یا عاشق». (به نقل از مهر)
پس شما اگر اهمیت ستون امروز را نمیفهمید یا جزو دیوانگان هستید یا عشاق. اما یادتان باشد ممکن است دست بگیرید و بگویید عالمی درباره wc نوشته است، اما نباید فراموش کنید این موضوع مهمی است و تا خبرهای سیاسی و عمرانی و انحرافی کشور را دنبال نکنید متوجه اهمیت آن نمیشوید. برای همین ما قبول زحمت کرده وارد موضوع حساسیتبرانگیز و بودار و مسالهدار wc میشویم.
مشایی چه گفت و چه کرد؟
آقای مشایی گفته بود هزار wc در جادههای ایران احداث میکند تا مشکل مملکت حل شود. در سال 87 هم دولت ناز و محترم 30میلیاردتومان بودجه تصویب کرد که این هزار wc ساخته شود. (بهنقل از خبرگزاری مهر) البته ما همانموقع به این موضوع پرداختیم. اما الان که دوران پرشکوه دولت مهرورزی گذشته، گویا یک دانه wc هم به سیستم حملونقل خصوصی مردم اضافه نشده و مسافرها معذب هستند و در تمام طول سفر این پا و آن پا میکنند. حالا مسافرهای داخلی هیچی، بههرحال هموطن هستیم و شرایط را درک میکنیم. مثلا بهخاطر سوءمدیریت wc و بهتبع آن فشاری که به مردم میآید، بعضا دیدهشده کنار جاده، یکی چادر ماشین را حایل میکند تا یکنفر دیگر را استتار کند که آن طفلک بتواند از فشار زندگی بکاهد.
اما برخلاف تنگنظران ما خوشحالیم که 30میلیاردتومانی که قرار بود خرج wc بشود نشد و خرج هر چیزی غیر از wc شد. چون فرقی هم با هم نداشت. یعنی چه خرج wc میشد چه جای دیگری تخورپخور میشد به ما که سالی یکبار میخواهیم برویم سفر، دخلی نداشت. در هر صورت کیف جریان را یعنی چه این پول را خرج wc میکردند چه خرج خودشان، ما نمیبردیم.
مساله درونی و بیرونی
حالا ما ایرانی هستیم و این هم مشکل درونی خودمان است که پولی که برای wc مملکت تخصیص داده شده بود خرج چیز دیگری شده است. اما مساله مسافران خارجی را کجای دلمان بگذاریم؟
چند روز پیش در خبرها خواندیم به مسافران خارجی توصیه میشود که در سفرهای جادهای بیرون شهری، حتما از «قرصهای ضدادرار» استفاده کنند تا گذرشان به wcهای سر راهی نیفتد. خودتان را بگذارید جای فرنگیها، خب به آدم برمیخورد. نمیخورد؟ فکر کنید رفتید انگلیس یا آمریکا و آنها همین رفتار را با شما بکنند. یعنی همان اول بگویند دوتا قرص بیندازید بالا. فکر نمیکنید حتما دسیسهای چیدهاند؟ یا برای شما نقشه کشیدهاند؟ یا میخواهند چیزخورتان کنند؟ یا اگر 20سال بعد سرما بخورید، نمیگویید اثر آن قرصی است که انگلیسیها بهزور بهم خوراندند؟
پارامتر نامحسوس
میبینید. مساله wc در ظاهر مسالهای ساده است، اما مسالهای استراتژیک است که نهتنها موقعیت ایرانیان را جابهجا میکند، بلکه در مناسبات خارجی هم دخیل است.
بهنظر ما که اگر بهخاطر تخورپخور 3000میلیاردی بانک مرکزی و بالاپایینکردن پول در سازمان تامیناجتماعی و خرید ماشین با ارز دارو و چیزهای دیگر کسی را دادگاهی نمیکنند، دستکم باید آقای مشایی را دادگاهی کنند و بپرسند چرا رابطه ما با جهان را تحتالشعاع قرار داده و آن 3000میلیاردتومان هیچی، ولی آن 30میلیاردتومان wcها چی شد و کی تخورپخورش کرد؟
6060
نظر شما