چرا دهه 1360 با همه سختی‌هایش خاطره‌انگیز است؟ / گفت‌وگو با مسعود فروتن مجری برنامه «یادگاری»

مسعود فروتن می‌گوید برنامه «یادگاری» این حسن را دارد که برای نسل قدیمی خاطرات گذشته را یادآوری می‌کند و برای نسل جدید آموزش‌دهنده است.

بهناز شیربانی: مسعود فروتن، نویسنده و کارگردان سینما و تلویزیون مدتی است که برنامه «یادگاری» را پنجشنبه شب‌ها در شبکه سه اجرا می‌کند‌؛ برنامه‌ای که به مرور خاطرات گذشته می‌پردازد.

فروتن نزدیک به 40 سال در سمت کارگردان تلویزیونی، تله‌تئاتر‌های بسیاری چون «گل یاس»، «خانه ارواح»، «خاموشی دریا» و تعداد زیادی سریال از جمله «افسانه سلطان و شبان»، «آینه»و...را کار کرده است. «یادگاری» به تهیه‌کنندگی مهران رسام و کارگردانی مشترک رسام و احسان سجادی‌حسینی، تازه‌ترین کار مسعود فروتن، البته این بار در مقام مجری است. درباره چگونگی شکل‌‌گیری این برنامه و حس و حال این روزهای فروتن با او در کافه خبر گفت‌وگو کرده‌ایم که چکیده آن را می‌خوانید.

آقای فروتن برنامه «یادگاری»در این مدت مورد اقبال زیادی قرار گرفته است. این موفقیت چقدر برمی‌گردد به اینکه اصولاً مردم ما اهل خاطره‌بازی هستند؟

ببینید ما ایرانی‌ها حتی در زندگی شخصی‌مان هم وقتی با کسی رابطه‌مان را تمام می‌کنیم، سال‌ها پس از این اتفاق خاطرات خوب در ذهنمان باقی می‌ماند و دیگر خبری از خاطرات بد نیست. برای مثال دهه 60 برای ما ایرانی‌ها دوران عجیبی بود و با مشکلات زیادی دست‌وپنجه نرم می‌کردیم. مردم صف‌های طولانی را برای گرفتن قندو شکر کوپنی تشکیل می‌دادند و برای آنان که تا آن زمان به گرفتن مایحتاج‌شان به این طریق عادت نداشتند، سخت بود اما الان که سال‌ها از آن زمان می‌گذرد، سختی‌هایش یادمان رفته است و فقط یادش بخیرای آن باقی مانده است.

چرا علاوه بر اینکه سختی‌ها یادمان رفته، به قول شما به خاطرات خوش تبدیل شده‌اند؟

همان صف‌ها باعث می‌شد آدم‌ها بیشتر هم را ببینند، چراکه بیشتر محل جمع شدن و معاشرت کردن مردم شده بود. حالا که دیگر از آن جمع‌شدن‌ها خبری نیست و روز‌به‌روز بیشتر از هم دور می‌شویم، حسرتش به دلمان می‌ماند و تنها نکات مثبت و خوش آن صف‌ها را به یاد می‌آوریم.

درباره خاطره‌بازی مردم ما توضیح ندادید؟

من نمی‌دانم آیا فقط مردم سرزمین ما خاطره‌باز هستند و مردم کشورهای دیگر این‌طور نیستند؟ فقط می‌دانم آنقدر که ما به آلبوم عکس‌هایمان رجوع می‌کنیم و اهمیت می‌دهیم و معمولاً وسایلمان را در انباری جمع می‌کنیم و با خودمان فکر می‌کنیم شاید روزی به درد بخورد، مردم دیگر کشورها نیستند. این عادت‌ها بیشتر مختص زندگی ما ایرانی‌هاست. ما ایرانی‌ها حتی در برج هم که زندگی می‌کنیم، ترجیح می‌دهیم ته پارکینگ یک انباری بزرگ داشته باشیم و مجله‌هایی که دیگر به آنها مراجعه نمی‌کنیم یا کتاب‌هایی را که سال‌ها جمع کردیم، در انباری‌هایمان نگه می‌داریم.

مسعود فروتن

به نظر می‌رسد یک جورهایی برنامه «یادگاری» می‌خواهد بار دیگر سراغ انباری‌ها برود و آنها را کند‌وکاو کند. درست است؟

حالا بعد از این همه سال برنامه‌ای درست شده که به نوعی یادآوری آن سال‌هاست و می‌خواهد ماجراهایی را یادآوری کند که نسل شما شاید از آنها خبر نداشته باشد. چند هفته پیش برنامه‌ای پخش شد که نشان دادیم، زمانی که ضبط‌صوت نبوده و گرام وجود داشته، ماشین‌ها هم گرام داشته‌اند، این موضوع را قطعاً نسل شما نمی‌داند. این برنامه این حسن را دارد که برای نسل ما یادآوری خاطرات آن سال‌‌هاست و برای نسل جوان که آن سال‌ها را ندیده‌اند، آموزش‌دهنده است، البته آنچه در این برنامه از آن یاد می‌شود، متعلق به نسل‌های متفاوت است. مثلاً وقتی می‌گویم دلم تنگ شده برای وقت‌هایی که پدرم من را با ماشین به مدرسه می‌رساند، قطعاً برای زمان من نیست، چون مثلاً مدرسه ما دو کوچه آن طرف‌تر بود که پیاده می‌رفتیم، ولی نسلی که با ماشین پدرش به مدرسه می‌رفت و پزش را به دوستانش می‌داد هم این برنامه را نگاه می‌کند و باید خاطراتش را در آن ببیند. پس ما یک پلی می‌زنیم میان همه نسل‌ها و نویسنده هم وظیفه دارد بین نسل من تا نسل حال حاضر پل بزند و تبادل اطلاعات بکند.

غیر از نکاتی که گفتید تصور می‌کنم چون خودتان هم آدم خاطره‌بازی هستید، برای این برنامه انتخاب شده‌اید؟

من اولین گزینه برای اجرای این برنامه نبوده‌ام، می‌دانم به افراد دیگر هم پیشنهاد شده بوده است تا اینکه مهران رسام به عنوان تهیه‌کننده من را پیشنهاد می‌دهد و دلیلش این بوده که مسعود فروتن نشان داده جلوی دوربین خوب صحبت می‌کند و بعد اینکه به مدت 40 سال در برنامه‌سازی تلویزیون نقش داشته و اتفاقاً بهترین آثار تلویزیونی را هم ساخته است.

البته نوع صدا و شیوه بیان شما هم خیلی متناسب با حال و هوای این برنامه است.

به‌هر‌حال من مجری تلویزیون نیستم و به نوعی کشف منصور ضابطیان بودم که مقابل دوربین برنامه «رادیو هفت» قرار گرفتم و برایم تنوع جالبی بود چراکه دیدم می‌توانم در این موقعیت بهتر با مردم ارتباط برقرار کنم. به‌هر‌حال مدیر شبکه 3 از بودن من در این برنامه استقبال کرد و این جوری شد که مجری برنامه «یادگاری» شدم.

مسعود فروتن

در تمام آن 40 سال کار به عنوان کارگردان تلویزیونی، هیچ وقت به فکر اجرای برنامه نیفتاده بودید؟

همیشه جلوی دوربین آمدن برای من نه اینکه یک ایده‌آل یا آرزو باشد اما همیشه قلقلکم می‌داد. با این حال گاهی دیده شدن در برخی برنامه‌های خاص را بیشتر می‌پسندم، مثل اجرای آیتم قصه‌های «خانجون» در برنامه «رادیو هفت» یا همین برنامه «یادگاری».

چه شد که خانه خودتان محل ضبط برنامه شد؟

قرار شد برای ساخت تیزر برنامه متنی را بخوانم که به نوعی معرفی من به عنوان مجری برنامه هم باشد. به دلیل اینکه برای ضبط این تیزر لوکیشنی پیش‌بینی نشده بود، پیشنهاد دادم که عوامل برای ضبط به خانه من بیایند. بعد از اینکه تیزر را آماده کردند، همه از لوکیشن خوش‌شان آمد و پیشنهاد دادند برنامه را در خانه من ضبط کنند که من هم پذیرفتم. من اگر خانه باصفایی دارم، می‌توانم این صفا را با مردم به اشتراک بگذارم. کار ما از مردمی‌ترین کارهای دنیاست، چون مستقیم با مردم در تماس هستیم و چه خوب است که از خانه خودم درباره اتفاقات گذشته حرف بزنم.

تا امروز برخورد مردم با شما در مقام مجری برنامه چطور بوده است؟

احساس خوشبختی می‌کنم. مردم من را به عنوان یک گوینده یا مجری نگاه نمی‌کنند. آنان در این مدت خیلی به من لطف داشته‌اند و خوشحالم از اینکه دل مردم را به‌دست‌آورده‌ام. من با مردم بودن را دوست دارم. جالب است که مدتی وقتی با مردم حرف می‌زنم، دوست دارند خاطراتشان را با ما به اشتراک بگذارند و یادگاری‌هایشان را برای نشان دادن در برنامه به ما بدهند. این یعنی اینکه به ما اعتماد کرده‌اند.

فکر می‌کنم سال‌ها تجربه کارگردانی تلویزیونی، کار اجرا را برای شما خاص‌تر می‌کند؟

من سال‌های سال در مقام کارگردان تلویزیونی اشکالات را دیده‌ام و حتی به عنوان یک تماشاگر صاحب‌نظر برنامه‌ها را دنبال کرده‌ام. هنوز هم صبح‌ها وقتی از خواب بیدار می‌شوم، رادیو پیام را گوش می‌کنم و اگر گوینده‌ای شعری را اشتباه بخواند، خودم را موظف می‌دانم به او زنگ بزنم و اشتباهش را بگویم. از طرف دیگر اگر کار خوبی ببینم، از آن تعریف می‌کنم. من 40 سال با نور، دوربین و...کار کرده‌ام، زاویه خوب آدم‌ها را دیده‌ام و می‌دانم کدام رخ‌شان بهتر است، چطور حرف بزنند بهتر است. الان خودم می‌نشینم جلوی دوربین و گاهی فکر می‌کنم اگر یک ذره کج بنشینم بهتر است اما بعد به این نتیجه می‌رسم که باید به این فکر کنم که خودم باشم.

با آن تجربه طولانی کارگردانی، در برنامه «یادگاری» در این امور دخالت هم می‌کنید؟

هان‌طور که زمان کارگردانی به کسی حق نمی‌دادم در کار من دخالت کند، الان هم به خودم حق نمی‌دهم در کار تصویربردار، نورپرداز و کارگردان دخالت کنم. تنها خودم را متعهد می‌کنم که از روی متن درست بخوانم و ارتباط خوبی را با تماشاگر ایجاد کنم.

گفتید که با برنامه «یادگاری» دل مردم را به‌ دست‌ آورده‌‌اید. آیا می‌توانید نمونه‌ای از برخورد آنان با خودتان را هم ذکر کنید؟

به‌هر‌حال «یادگاری» یک برنامه مستند تاریخی است و همه برای موفقیت این برنامه زحمت زیادی می‌کشند. خوشحالم که این روزها جواب سال‌ها کارکردنم در تلویزیون را می‌گیرم و مردم از دیدن این برنامه راضی هستند. چند وقت پیش یک نفر من را در خیابان آقای یادگاری صدا کرد این یعنی اینکه مردم با این برنامه ارتباط خوبی برقرار کرده‌اند.

58247

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 330873

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
4 + 13 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 29
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بی نام IR ۰۷:۲۸ - ۱۳۹۲/۱۰/۱۵
    135 8
    دهه 60 فقط می تونه دهه 60 رو خوب بفهمه این که نسل سوخته بود فرزندان جنگ بودن اما با تما مشکلاتی که داشتیم و داریم بهترین نسل بودیم کم توقع و سازگار
    • دهه پنجاهی IR ۰۰:۲۵ - ۱۳۹۲/۱۰/۱۶
      10 10
      من یه 59 ایم, به نظر شما ما 59 ایا مشکل نداشتیم یا 58 ایا یا 57 یا, به نظر شما یه 69ی یا یه 67 می فهمه مشکلات دهه شصت چی بودن ؟ حالا هی دهه 60 دهه 60 کنید, به نظرم این نسلی که همه اینا رو شمال می شه یه افرادی هستند بین 57 تا 66 یه اسم باید روشون گذاشت که فقط شامل دهه شصتیا نشه. یادم نمی آد مثلاً ما سال 69-70 مشکل پوشک و شیر خشک داشته بوده باشیم, که زمان ما این مشکل بود, از همۀ اینها هم بگذریم از این برنامه که یه برنامۀ تقلیدی جهت جا نموندن از قافلۀ نوستالژی باز ها اصلاً خوشم نمی آد, مخصوصاً اجراش که افتضاح ه, مجری برنامه حداکثر 3 تا کلمه رو می تونه بدون نگاه کردن به نوشته بخونه برای چهارمی حتماً باید سری به نوشته بزنه, به نظرم حس لازم رو هم به بیننده منتقل نمی کنه بر خلاف "رادیو 7"
  • بی نام A1 ۰۹:۳۰ - ۱۳۹۲/۱۰/۱۵
    74 18
    چه خاطره ای؟! امکانات ایران برای 20 ملیون نفر بود یکباره جمعیت شد 60 ملیون نفر،این کجاش خاطرست؟
    • امیر IR ۱۱:۳۵ - ۱۳۹۲/۱۰/۱۵
      37 5
      ما هم ماکت نبودیم. انسان بودیم و در این دوران سخت که امکانات نبود و تسهیلات معنا نداشت بزرگ شدیم!
  • 110 A1 ۱۰:۱۱ - ۱۳۹۲/۱۰/۱۵
    48 1
    دو تا شبکه بیشترنبود. اونا هم از ساعت 17 تا 23 برنامه پخش میکردن. ما هم مجبور بودیم همین 2 شبکه و هر برنامه ای که داشت رو ببینیم واسه همین شده خاطره و لاغیر.
    • علی IR ۱۳:۴۵ - ۱۳۹۲/۱۰/۱۵
      5 0
      برنامه یادگاری به ما می آموزه که از کجا به کجا رسیدیم. کی بودیم وچی شدیم.
  • سورنا A1 ۱۰:۳۵ - ۱۳۹۲/۱۰/۱۵
    88 0
    دهه 60:اومدیم بریم مدرسه کلاسها 35 الی 45 نفره،اومدیم کنکور بدیم2سال پشت کنکور به علت کمبود دانشگاه،اومدیم کار پیدا کنیم،به علت تعداد بالای متقاضی رفتیم تو شغل آزاد.اومدیم ازدواج کنیم بازم نوبت به ما نرسید.وقتی هم رسید دلار شد36000 ریال همه چی شد 3برابر::::(((((((
    • بی نام EU ۱۳:۵۵ - ۱۳۹۲/۱۰/۱۵
      22 0
      ... و در ادامه خواستیم بمیریم قبر نایاب شد
    • بی نام IR ۱۷:۰۲ - ۱۳۹۲/۱۰/۱۵
      10 2
      من یکی قربون اون دهنتم. حرف دلمو زدی خدا به داد ما برسه
    • حمید A1 ۱۹:۱۵ - ۱۳۹۲/۱۰/۱۵
      11 2
      راست می گی به خدا ما سوختیم
    • رضا IR ۲۱:۰۴ - ۱۳۹۲/۱۰/۱۵
      13 2
      تو این سه خط سرگذشت 28 ساله زندگی من و همه هم دوره ای هامون رو گفتی مخصوصا اونا که تحصیل کردن و الان بیشترشون مثل من دنبال کار میگردند
  • بی نام GB ۱۰:۳۷ - ۱۳۹۲/۱۰/۱۵
    28 12
    مشکل این است که این اجراء ها فقط پرکردن وقت است ....تا روزمرگی های سیما را تکمیل کند!
  • بی نام A1 ۱۱:۲۰ - ۱۳۹۲/۱۰/۱۵
    39 17
    در دهه شصت اگر چه بمب و موشک زیاد بود ولی خبری از اختلاس و دروغ و ریا کاری نبود مردم برای کشورشون فرزندانشون رو هم می دادند
  • سمانه SE ۱۱:۴۱ - ۱۳۹۲/۱۰/۱۵
    34 54
    به نظرم برنامه بسیار بی خاصیته و هیچ نکته مفیدی نداره.
  • علی A1 ۱۱:۴۶ - ۱۳۹۲/۱۰/۱۵
    28 31
    باسلام برنامه یادگاری یکی از بهترین برنامه هاست که درتلویزیون پخش میشه.ومن هرجا که میرم همه برنامه یادگاری رو تعریف میکنند. من ودوستام وخانواده ام همیشه برنامه یادگاری رو دنبال میکنیم. ای کاش که وقت این برنامه بیشتر باشه. ماباخاطرات زنده هستیم. وقتی که من برنامه یادگاری رو نگاه میکنم خیال میکنم که چند سال جوانتر شده ام . یاد دوران گذشته می افتم. این برنامه رو خیلیها هنوز نمیشناسند هر کسی یه روز این برنامه رونگاه کن عاشق یادگاری میشه. الان هم کلی کار داشتم گذاشتم کنار اومدم به یادگاری نظرم ومینویسم. از آقای مسعود فروتن و کارگردان برنامه خیلی تشکر میکنم .
  • بی نام A1 ۱۲:۱۳ - ۱۳۹۲/۱۰/۱۵
    29 8
    باعث تاسف که صدا سیما برنامه تازه و نو برای پخش نداره همش بازگشت به عقب میکنه و فیلم ها و تیزر های قدیمی رو پخش میکنه. این هم خوبه ولی موقعی که ما دو تا سریاله پر مخاطب تو صدا و سیما داشته باشیم، بهترین فیلم سازامون روی آوردن به شبکه خانگی خوب همین هارو جذب تلویزیون کنید.
    • بی نام A1 ۱۶:۳۸ - ۱۳۹۲/۱۰/۱۵
      1 4
      جامعه بدون گذشته جامعه ایست که اینده اش را نیز پیش نخواهد برد و از قدیم گفته اند که گذشته چراغ راه اینده است باید بدانیم که گذشتگان ما با کمبود انهمه امکانات رفاهی امروزی در انزمان چگونه نسبت به هم مهربانتر و خوش اخلاق تر بودند
    • رضا A1 ۰۰:۲۲ - ۱۳۹۲/۱۰/۱۶
      6 0
      مثلا کدوم بهترین فیلمسازها؟؟؟؟؟مهران مدیری!!!!!!
  • بی نام A1 ۱۳:۰۲ - ۱۳۹۲/۱۰/۱۵
    38 2
    همه میدونیم ما دهه شصتیها چه دورانی گذروندیم.فقط میگم که چیزی توی گذشته ما نیست که به خواهیم حسرت ازدست دادنشو بخوریم.این احساسات نوستالوژیک کاملا" طبیعیه و همیشه بوده برای همه هم هست.
  • حاج علی IR ۱۳:۳۷ - ۱۳۹۲/۱۰/۱۵
    3 1
    خیلی خوشحالم که این برنامه مرا به یاد صف های شیر خشک انداخت تا برای پسر داداشیم در سال 62 بگیرم و خودم هم دوتا قاشق بخورم.
  • علی IR ۱۳:۴۹ - ۱۳۹۲/۱۰/۱۵
    4 4
    برنامه یادگاری به ما می آموزه که چی بودیم وچی شدیم. از کجا به کجا رسیدیم. دوست دارم برگردم به 10 سال پیش
  • بی نام A1 ۱۶:۳۵ - ۱۳۹۲/۱۰/۱۵
    3 0
    یک کلام و مالسلام 52 سال سن دارم و شهرستانی هستم با توجه باینکه اکثر تصاویر از تهران است و شاید اگر بخواهید از راه کنکاش در فیلمهای فارسی تصاویر بعضی از شهر ها نیز موجود باشد اما خستگی را از تن ادم بیرون میبرد این برنامه خدا خیرتان بدهد
  • رسول خشکبیجار A1 ۱۶:۴۵ - ۱۳۹۲/۱۰/۱۵
    6 0
    یک پیشنهاد به اقایان فروتن یا رسام .امروز در جامعه ما متاسفانه زبان محاوره ای ما بسیار بد و تا حدی بدور از اخلاق و ادب شده حتی نوجوانان هم در تاکسی و اماکن عمومی توجه ای به اطرافشان ندارند و بگونه ای از جملاتی استفاده میکنند که شاید ان زمان در جاهای انچنانی هم کمتر استفاده میشد مردان در حین رانندگی با زنان بسیار بر خورد بد دارند شاید زنان هم.اگر یادمان باشد جاهلا محله ها لاتهای خیابانی در گرما گرم دعواها اگر چشمشان به یک زن میخورد فورا حرفشان را غورت میدادند اما متاسفانه امروزه اینگونه نیست اگر میتوانید در برنامه تان روی این موضوع هم کار کنید بد نیست .ممنون از خبر انلاین بخاطر ایجاد اینگونه ارتباطها
  • هناز IR ۲۰:۳۲ - ۱۳۹۲/۱۰/۱۵
    4 0
    من ده ی شصت توروستا بودم سال های ابتدایی خدمتم سلام به تمام دانش اموزانم دلم برایشان خیلی تنگ شده دوران جنگ بممباران وخیلی خاطره های تلخ وشیرین دوتا بچه هام هم باخودم می بردم هردوشون متولدین دهه ی شصت هستند
  • رضا A1 ۲۱:۰۴ - ۱۳۹۲/۱۰/۱۵
    9 3
    یعنی من کشته مرده این فروتن با احساسات لطیفش هستم.
  • فریاد IR ۲۲:۰۴ - ۱۳۹۲/۱۰/۱۵
    5 6
    نمیدونم چرا اجراش خوب نیست
  • کاتب IR ۰۶:۱۳ - ۱۳۹۲/۱۰/۱۶
    5 5
    میگین دهه شصت ؟ اخه اون کودکی در دهه 60 به دنیا اومده چه خاطره ای از صف داره ؟چه میدونه از 6 ساعت سرپا ایستادن واسه گرفتن 2 مرغ تازه انهم اگه به ما می رسید چه میدونه از ساعتها تو صف اتوبوس یا مینی بوس موندن چی میدونه از مارشی که رادیو پخش میکرد که عملیات توی جبهه شروع شده و دعاهای زیر لبی ما که ای خدا داداشم یا هر کی که مشناختیم طوری نشن اینقدر این متولد 60 رو لوس نکنین اون دنبال توجیه برای خودشن هستن
  • بی نام A1 ۰۹:۲۵ - ۱۳۹۲/۱۰/۱۶
    9 7
    من متولد 60 هستم وتمام این چیزا را یادم میاد چون 3 سالم بود و جنگ بدبختی تو صف وایسادن مادرم همه اینا را از وقتی فهمیدم که تازه داشتم معنی زندگی را میفهمیدم حالا هم بیکارم روزی هم که ما دهه 60 خواستیم بمیریم جا واسه خاک کردنمون نیست فقط ای کاش یه مزایایی واسه دهه 60 که بچه های انقلاب وجنگ هستند دولت قایل میشد چون من هنوز جایی نتونستم استخدام بشم ازدواج هم نکردم .....
  • حسنعلی A1 ۱۰:۰۳ - ۱۳۹۲/۱۰/۲۰
    2 1
    زندگی یعنی همه دهه شصتی های باحال و با صفا که هم احترام و کوچک و بزرگی و از همه مهمتر گذشت رو با خودشون داشتن چیزهایی که دوره های بعد نایاب شد.