به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، وقتی پنجشنبه در ساعات سرد پیش از طلوع آفتاب، اسامی نامزدهای هشتاد و ششمین دوره جوایز اسکار اعلام میشود، کلی خبرنگار مشتاق از انگشتان دست خود استفاده میکنند تا ببینند چه فیلمی بیش از همه نامزد دریافت جایزه شده است.
زمانی بود که پیروزی پیشتاز نامزدهای جوایز اسکار در بخش بهترین فیلم، قطعی بود، اما اکنون دیگر این طور نیست. رایدهندگان آکادمی علوم و هنرهای سینمایی از الگوی قدیمی فاصله گرفتهاند و دیگر عادت دارند یک فیلم را بیش از همه نامزد اسکار کنند، اما جایزه اصلی را به فیلمی دیگر بدهند.
در یک دهه گذشته در شش مورد پیروزی در بخش نامزدها با دلشکستگی در مراسم اعطای جوایز همراه بوده است. به عنوان مثال، سال گذشته «لینکلن» استیون اسپیلبرگ نامزد 12 جایزه اسکار شد، اما تنها در دو بخش بهترین بازیگر مرد (دانیل دی-لوییس) و طراحی صحنه اسکار برد.
صنعت فیلمسازی نمیتواند توضیح کاملی درباره این تغییر نگرش بدهد. تنها به این نکته اشاره میشود که اکنون افراد حیلهگر فعال در کمپینهای اسکار جوری تبلیغ میکنند که انگار تعداد نامزدی اسکار از خود جایزه اسکار مهمتر است.
در بخش زیادی از تاریخ هالیوود، فیلمی که بیشترین نامزدی را داشته و فیلم برنده اسکار بهترین فیلم، یکی بوده است، اما در 10 سال گذشته فقط در چهار مورد این اتفاق افتاده است.
در این مقطع، بجز «لینکلن» فیلمهای «هوگو»، «دختران رویایی»، «مورد عجیب بنجامین باتن»، «کوهستان بروکبک» و «هوانورد»، بیشترین نامزدی را داشتند، اما نتوانستند اسکار بهترین فیلم را به خانه ببرند.
فیلمهایی که به گرایش تاریخی آکادمی وفادار ماندند «قفسه درد»، «پیرمردها کشوری ندارند»، «گفتار پادشاه» و «ارباب حلقهها: بازگشت پادشاه» بودند. این الگو با «هوانورد» شکسته شد. فیلم مارتین اسکورسیزی سال 2005 بیشترین نامزدی را داشت، اما به «عزیز میلیون دلاری» کلینت ایستوود باخت.
دلیل شکسته شدن این الگو مشخص نیست. تام شراک رئیس سابق آکادمی این مسئله را به تغییر ذائقه اعضای آکادمی ربط میدهد و میگوید «فکر میکنم ما عوض شدهایم.»
به گفته شراک، اعضای آکادمی دیگر حاضر نیستند به یک توافق عام پایبند باشند.
«هوگو» یکی از فیلمهایی است که بیشترین تعداد نامزدی را داشت داشت، اما جایزه بهترین فیلم را نبرد
یک مدیر اجرایی هالیوود که برای پرهیز از انتقاد از همکاران یا موکلانش حاضر نشد نامش فاش شود، میگوید استودیوهای فیلمسازی در گذر سالها به آرامی موقعیت استراتژیک خود را طوری تغییر دادهاند که این طور وانمود شود پیشتاز شدن در نامزدی اسکار باارزشتر از جایزه اسکار بهترین فیلم است.
به گفته این مدیر، استودیوها به تقلید از هاروی واینستین و شرکت «میراماکس فیلمز» او یاد گرفتهاند یک رقیب جدی اسکار را با تبلیغات فراوان، چند هفته قبل یا بعد از اعلام نامزدها اکران کنند. تماشاگران دسته دسته به دیدن آن فیلم میروند و شب برگزاری مراسم دیگر، برنده هر فیلمی باشد خیلی فرق نمیکند.
جان گلدوین رئیس سابق شرکت پارامونت که در دوران مدیریت او فیلمهای چون «تایتانیک»، «فارست گامپ» و «دلاور» برنده اسکار شدند، به این نکته اشاره میکند که تغییر نگاهها درمورد رایگیری برای انتخاب برنده اسکار بهترین فیلم با ظهور بیوقفه کمپینهای آنلاین همزمان بود.
نیمی از سال بین ماههای سپتامبر تا اواخر فوریه و اوایل مارس، زمانی که برندههای اسکار مشخص میشوند، به رقابتی طاقتفرسا تبدیل شده که در آن یک رقیب پیشتاز میتواند تاثیر خود را از دست بدهد، چرا که رایدهندهها از حجم تبلیغات و اینکه دائم به آنها یادآوری شود چه فیلمی را باید دوست داشته باشند، خسته میشوند.
گلدوین میگوید: «اکنون شما با کلی وبلاگنویس، تحلیلگر و جوایز سینمایی مختلف روبرو هستید. این چیزی است که رایدهندهها را خسته میکند.»
قبلا روال به این شکل بود که پیشتاز نشدن یک فیلم در میان نامزدهای اسکار به معنای شکست آن فیلم در رقابت جایزه بهترین فیلم بود و ناامیدی روز اعلام اسامی نامزدها، سازندگان آن فیلم را دچار سقوط ناگهانی میکرد. در 1981، از «مردم عادی» به کارگردانی رابرت ردفورد به عنوان رقیب اصلی جایزه اسکار بهترین فیلم یاد میشد، اما فیلم او فقط در شش بخش نامزد اسکار شد و «گاو خشمگین» و «مرد فیلنما» هر دو با هشت نامزدی پیشتاز شدند.
اعلام نامزدها آنقدر بری دیلر رئیس وقت پارامونت را آشفته کرد که به گفته خودش، پس از شنیدن نامزدها از رادیو چیزی نمانده بود با دیوار برخورد کند. او میگوید: «عملا پنج دقیقه روی جدول خیابان نشستم.»
ردفورد هم وقتی شب مراسم اسکار «مردم عادی» برنده اسکار بهترین فیلم شد، به همان اندازه آشفته بود. او میگوید: «آماده نبودم. نمیدانستم باید به پارکینگ بروم یا روی صحنه.»
ردفورد به این فکر میکند که شاید گرایش جدید، بازتاب نگرش مستقل رایدهندهها در لحظهای باشد که با برگههای رایگیری تنها هستند.
او میگوید: «جای امیدواری دارد که مردم همیشه به آنچه دوست دارند و نه به یک انتخاب از روی مصلحتاندیشی یا فیلمی که شدیدا روی آن تبلیغ شده، رای بدهند.»
خیلی از افراد حرفهای فعال در سینما طولانی بودن فصل جوایز سینمایی و پویایی کمپینها را عامل این تغییر نگرش میدانند.
در این بین، به لحاظ آماری اتفاقات عجیب هم روی میدهد. مثلا سه فیلم به تهیهکنندگی وارن بیتی بیشترین نامزدی را داشتند، اما جایزه اسکار بهترین فیلم را از دست دادند: «بانی و کلاید» در 1968، «سرخها» در 1982 و «باگزی» در 1992.
این شکاف گاهی اوقات مقابل دوربینهای تلویزیونی که مراسم اعطای جوایز را ثبت میکنند، اوج میگیرد. به عنوان مثال، سال گذشته تماشاگران پخش زنده مراسم اسکار وقتی «لینکلن» اسپیلبرگ اسکار بهترین فیلم را به «آرگو» واگذار کرد، شاهد واکنش عصبی اسپیلبرگ بودند. «آرگو» در بخشهای کمتری نامزد اسکار شده بود و حتی بن افلک در مقام کارگردان فیلم، نامزد اسکار نبود.
اما اکنون درام اصلی به «صبح بزرگ» یا همان روز اعلام نامزدها منتقل شده است. بامداد پنجشنبه به وقت لس آنجلس، ارتشی از خبرنگاران و گزارشگران با چشمان پفکرده، آماده شنیدن تکتک کلماتی هستند که در «ساموئل گلدوین تیهتر» به زبان میآید. چرا که این روزها کسب بیشترین نامزدی - که دیگر تضمینی برای پیروزی در شب جوایز نیست - به یک پیروزی بزرگتر تبدیل شده است.
نیویورک تایمز / 9 ژانویه / ترجمه: علی افتخاری
5858
نظر شما