بالاخره مبارزه بیامان معترضان اوکراینی پس از سه ماه و اندی نتیجه داد و رئیس جمهور این کشور با تصویب پارلمان برکنار و مجبور به استعفا شد. مجلس اوکراین پیشتر نیز آزادی بانوی نارنجی اوکراین، نخستوزیر پیشین این کشور را که از 7 سال پیش در زندان بهسر میبرد، تصویب کرد. نهایت اینکه رئیس پارلمان هم استعفا داد وفرد دیگری جایگزین او شد.اوکراین که در طول دوران پساشوروی تبدیل به صحنه رویارویی غرب و روسیه شده است، همواره در معرض تقابل رهبران سیاسی غربگرا و روسگرا بوده است. اشتباهی که یانوکوویچ در4 روز پیش از این و همزمان با پرداخت کمک 2 میلیارد دلار به وی صورت گرفت این بود که به دستور ولادیمیر پوتین با استفاده از قوه قهریه و توسل به زور باعث شد قریب 80 نفر اوکراینی جان خود را ازدست بدهند و حدود 600 نفر تبعه اوکراینی نیز مجروح شوند و کارنامه سیاسی او را لکهدار کنند. این در حالی بود که رئیس جمهور اوکراین یک هفته پیش اعلام کرده بود درصورت به نتیجه نرسیدن مذاکرات با رهبران مخالفان از سمت خود استعفا خواهد داد و زمینه اتتخابات زودهنگام ریاست جمهوری را فراهم خواهد ساخت اما با فشار مسکو به وعده خود عمل نکرد تا اینکه با مسلح شدن مخالفان و تصویب پارلمان مجبور به استعفا و ترک کشور گردید. عمده تفاوت انقلاب نارنجی سه ماه اخیر اوکراین با انقلاب نارنجی سال 2004 این بود که مخالفان دست به سلاح گرم یازدیدند و این بار رنگ انقلاب اوکراین از نارنجی متمایل به قرمز شد.
در طول مدت مبارزات اخیر صدها هزار اوکراینی در میدان استقلال و خیابانهای اطراف چادر زدند و میدان را ترک نکردند. در طول همین مدت بهویژه در دو هفته اخیر مقامات امریکایی و اروپایی به کیف سفرکردند و به صور مختلف از انقلاب مردم اوکراین حمایت نمودند. این حمایتها درحالی صورت گرفت که مسکو و شخص پوتین در حالی که به صورت گسترده در امور داخلی اوکراین دخالت میکرد، غرب را متهم به دخالت درامور داخلی این کشور مینمود. در این میان، اوکراین در طول سالهای پس از استقلال در کشاکش رفتن بسوی غرب و اتحادیه اروپا و روسیه به سر برده است.
درحالی که اتحادیه اروپا و ناتو به دنبال به عضویت درآوردن این کشور بود، مسکو قصد داشت اوکراین را وارد اتحادیه گمرکی و اوراسیا نماید. اما تاکنون این کشور به عضویت هیچیک از ساختارهای غربی وروسی درنیامده است. تحولات اوکراین در صورت قطعی شدن پیروزی غربگرایان و برگزاری انتخابات پیش از موعد ریاست جمهوری که پارلمان این کشور ماه می را برای برگزاری انتخابات در نظر گرفته است وارد مرحله نوینی خواهد شد.
در انتخابات پیشرو به احتمال زیاد نامزد غربگراها پیروز خواهد شد و محتمل است خانم یولیا تیموشنکو نخستوزیر پیشین و یکی از احزاب و رهبر مخالفان دولت به شرط سلامت جسمی نامزد انتخابات و پیروز رقابتهای انتخاباتی شود. تحولات اخیر در اوکراین، مناسبات روسیه با غرب اعم از آمریکا و اتحادیه اروپا را وارد دوره جدیدی که بیش از گذشته چالشیتر شود، خواهد نمود. مسکو که همواره از اهرم انرژی در برابر اوکراین و غرب بهعنوان یک کارت بازی بهره برده است این بار نیز محتمل است از آن بهرهبرداری کند. هرچند که اشتباه بودن چنین رویکردی محرز شده است اما از آنجا که مهمترین و مؤثرترین کارت روسیه کارت گاز است، استفاده مجدد از آن بعید به نظر نمیرسد. کارت دیگری که کرملین در برابر اوکراین از آن بهرهمند شده است، استفاده از روستبارهای ساکن این کشور است.
در بدترین شرایط برنامهریزی برای تجزیه شرق و غرب اوکراین با توجه به گرایشات ملیگرایانه و روسگرایانه در این کشور است. اقدامی که روسیه در قبال گرجستان انجام داد و دو منطقه آبخازیا و اوستیای جنوبی را از پیکره این کشور قفقاز جنوبی جدا کرد و آنها را به سوی اعلام استقلالی سوق داد که از سوی جامعه جهانی مورد شناسایی قرار نگرفت. اوکراین در ناحیه غربی خود با لهستان که عضو اتحادیه اروپا و ناتو شده است هممرز است. مردم این منطقه ملیگرا و غربگرا هستند و از این محور اوکراین حایلی میان ناتو و روسیه محسوب میشود.
در صورتی که اوکراین به عضویت اتحادیه اروپا و ناتو درآید، روسیه با ناتو و اتحادیه اروپا همسایه خواهد شد و چنین حالتی برای روسیه از حیث منافع و امنیت ملی نگرانکننده خواهد بود. لذا مسکو به منظور پرهیز از چنین شرایطی بر روی شرق اوکراین که دارای جمعیت روستبار و گرایشات روسی هستند متمرکز خواهد شد تا از تأثیر ناتو و اتحادیه اروپا بر داخل روسیه بهویژه افکار عمومی مردم روسیه بکاهد. هرچند که میزان موفقیت مسکو در پیگیری چنین رویکردی در هالهای از ابهام قرار دارد.
از سوی دیگر محتمل است مسکو به منظور جبران مافات در خاورمیانه، سوریه و ایران بازیهای جدیدی که منافع غرب را هدف قرار دهد، آغاز کند که البته میزان پیشبرد چنین سیاستی در این مناطق نیز زیر سؤال خواهد بود. مسکو به دلیل پیگیری سیاستهای غیرواقع بینانه در اوکراین و استفاده از اهرمهای وابستگی این کشور به روسیه هزینههای زیادی را متحمل شده است. این رویکرد در حالی دنبال میشود که روسیه توان پرداخت هزینههای سنگین را ندارد. درصورتی که مسکو سیاستهای ایجابی را جایگزین سیاستهای سلبی خود میکرد میتوانست به منافع بیشتری نایل گردد و از پرداخت هزینههای زیاد در امان بماند.
به نظر میرسد در صورت ادامه و تکرار سیاست های گذشته، موقعیت روسیه در منطقه تضعیف خواهد شد و تحولات داخلی اوکراین در آینده در روسیه و بلاروس بویژه در افکارعمومی این دو کشور تأثیرات قابل توجهی برجای خواهد گذاشت. محتمل است پیشینه روابط غرب با اوکراین نیز سبب شود تا غربی ها بیشتر به اوکراین توجه نشان دهند و در همین راستا با استفاده از فرصت پیش آمده در به عضویت درآوردن اوکراین به ناتو و اتحادیه اروپا سرعت عمل بیشتری ازخود نشان دهند. درغیر این صورت فرصت از دست خواهد رفت و اوکراین کماکان مجبور به استمرار سیاست پاندولی خواهد بود. آنچه از شرایط اوکراین بهدست میآید این است که تثبیت اوضاع، زمان بر خواهد بود. رویارویی غرب و روسیه و غربگراها و روسگراها در این کشور ادامه خواهد یافت و غرب اوکراین در راستای خروج وابستگی به انرژی روسیه، گام های جدیتری برخواهند داشت. هرچند که چنین اقدامی بهویژه برای اوکراین کار سادهای نخواهد بود. چنین شرایطی در اوکراین و رویکرد جدید اروپا موجب خواهد شد که کشورهای دارندۀ گاز و مسیرهای غیرروسی از اهمیت بیشتری برخوردار شوند که در این میان نقش کشورهای ایران، آذربایجان، عراق، قطر و ترکیه بیشترمورد توجه قرار خواهند گرفت و این کشورها باید از این فرصت بهترین و بیشترین استفاده را به عمل آورند.
نظر شما