به گزارش خبرآنلاین، شب «آرتور کریستن سن» صد و پنجاه و سومین شب از شبهای مجله بخارا بود که با همکاری سفارت دانمارک در تهران، مؤسسه فرهنگی هنری ملت، دایره العمارف بزرگ اسلامی، بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار و گنجینه پژوهشی ایرج افشار عصر سه شنبه ۶ اسفند ماه ۱۳۹۲ در محل کانون زبان فارسی برگزار شد. دکتر ژاله آموزگار، از این ایران شناسان برجسته دانمارکی در این مراسم سخنرانی کرد که گزیدهای از اظهارات او را در ادامه میخوانید:
- در کارنامه زرین خاورشناسی و ایران شناسی قرنهای نوزدهم و بیستم میلادی، نام آرتور کریستن سنِ دانمارکی جای بس والایی دارد. در آن دوران جاذبه و رمز و راز شرق، با هوشترین دانشمندان غرب را به سوی خاورشناسی کشاند و تمدن درخشان سرزمین ما نیز این بخت را داشت که عرصۀ فعالیتهای علمی نوابغ برجستهای گردد. در این میان دانشمندانی از سرزمین کوچک و متمدنی در دوردستهای شمال اروپا، یعنی دانمارک، سهم بزرگی از این فعالیتهای فرهنگی را به خود اختصاص دادند. ما به دلایل فراوان مدیون ایرانشناسان بزرگ این سرزمین دوست داشتنی هستیم که به کاوش در فرهنگ و زبان و ادبیات ما پرداختهاند. از دست آوردهای آنها بهره بردهایم و آنها نیز به نوعی رضایت خاطر یافتهاند.
- این ایران شناس و ایران دوست نامی که برای اهل علم و ادبِ فرهنگ ایرانی چهرهای بینظیر و یا لااقل کم نظیر است، در زمینههای گوناگون تاریخ باستان، اسطورهشناسی، مطالعات دینی، ادبیات گویشها و داستانهای عامیانه مطالعات درخشانی انجام داده است. او تنها فرزند یک خانواده متوسط ولی مهربان و با فرهنگ دانمارکی بود که از آغاز علاقه شدیدی به مطالعه داشت. درسیزده سالگی در یک انشای کودکانه آرزو کرد که زبان شناس شود و چه زبان شناسی شد!
- بخت یار ما ایرانیها بود که در دوران جوانی کتاب هزار و یک شب در دسترس او قرار گرفت که تأثیر بسیاری بر او گذاشت و او را به مطالعه درباره شرق و اسرار پنهانی آن سوق داد. او رشته تحصیلی حقوق را که آرزوی پدر و مادرش بود کنار گذاشت و به مطالعات زبان روی آورد و جز زبان دانمارکی در زمینۀ زبان فرانسه و لاتین مهارت یافت، بعد فارسی و عربی و ترکی و سانسکریت را آموخت.
- او نخست با رستم وارد معرکه شد و نخستین اثرش در ۱۸۹۸ "رستم پهلوان ایرانی" نام دارد. مقاله بعدی او " افسانهها و روایات در ادبیات فارسی" در ۱۸۹۹ منتشر شد و این مقالات و مقالات دیگر زمینهساز رساله دکتری او درباره خیام شد که آن را در ۱۹۰۳ با درجه ممتاز به پایان برد.
- پس از آن ادامه مطالعات او در کتابخانههای پاریس و لندن بود. سفری به اسپانیا و مشاهده تلاقی تمدنهای شرق و غرب او را به شدت تحت تأثیر قرار داد. در ۱۹۰۲ سفری به برلین کرد و در آنجا با دانشمند و ایران شناس بزرگ، آندره آس، آشنا گشت و خوشه چین دانستههای این محقق بینظیر آلمانی شد. و پس از کسب این دانشها به دانمارک برگشت . همان سال بود که از رساله دکتریاش دفاع کرد و یک ازدواج موفق در ۱۹۱۶ زندگی عاشقانه و آرام و بیدغدغهای را برای او پیش آورد که در موفقیتهای علمی او قطعاً مؤثر بوده است.
- آثار کریستن سن بسیار گسترده و در زمینه های مختلف است، هم در زمینه ایران باستان و هم در زمینه ادبیات و داستانهای عامیانه و فولکلور و گویششناسی و غیره. ولی علاقه بیشتر او دور و بر تاریخ ساسانیان میچرخد. من به بخش ایران باستان میپردازم و بحث در مورد آثار مربوط به زبان و ادبیات فارسی را دوستان دیگر پیش میکشند.
- او یک تاریخنگار برجسته و متمایز است. بد نیست بگویم آنچه او را به این وادی کشاند ترجمه تاریخ طبری نُلدکِه بود و تحت تأثیر همین اثر و هم چنین شاهنامه داستان بهرام چوبین را در ۱۹۰۷ به زبان دانمارکی منتشر کرد . اشاره کنم که کریستن سن بیشتر آثار خود را به زبان فرانسه نوشته است. در مورد تاریخ دوره ساسانی نخست در ۱۹۲۵ کتابی تألیف کرد که با قلم توانای استاد مینوی با عنوان " وضع ملت و دولت و دربار در دوره ساسانیان " به فارسی برگردانده شده است.
- در ۱۹۳۵ کتاب تکمیل شده دیگری درباره تاریخ ساسانیان ، " ایران در زمان ساسانیان "، را منتشر کرد که هنوز، به نظر من البته، بهترین و ارزشمندترین اثر درباره تاریخ ساسانیان و مورد استفاده همگان است، دیگران هر چه هم مینویسند باز هم با استفاده از اثر کریستن سن است.
- " مزداپرستی در ایران قدیم" که پژوهشهای ارزنده ای درباره دین زرتشت دارد و هم چنین کتاب " آفرینش زیانکار" که گزارشی است بسیار جالب و علمی از کارکرد دیوان در فرهنگ ایرانی و هندی. کار ارزندۀ دیگری از او که به نظر من ماندگار سده ها خواهد بود، طبع مجموعه گرانبهای نسخه های خطی اوستایی و پهلوی موجود در کتابخانه کپنهاک است، یک مجموعه دوازده جلدی، که خود کریستن سن بر جلدهای یک تا چهار آن مقدمه نوشته است . این اثر با همکاری کای بار در سالهای ۱۹۳۱ تا ۱۹۴۴ چاپ شده است . این مجموعه نفیس را واقعاً باید دید.
- در پایان میپردازم به کتاب دو جلدی او " نمونههای نخستین انسان و نخستین شهریار" در تاریخ افسانهای ایرانیان. من افتخار این را داشتم که این اثر دو جلدی را با همکاری دوست و همکار دانشمند درگذشتهام زندهیاد احمد تفضلی به فارسی برگردانم. جلد اول این اثر که کریستن سن آن را در ۱۹۱۷ در استکهلم منتشر کرد اختصاص به روایتهای مربوط به کیومرث، پیش نمونه انسان، مشی و مشیانه، نخستین جفت و فرزندان آنها هوشنگ و طهمورث دارد. جلد دوم این اثر که در ۱۹۳۴ منتشر شده است سخن از اسطوره جم و جمشید را به میان میآورد.
- روش کار نویسنده همیشه این بوده است که نخست روایتهای مربوط به این مسائل را از متون ودایی ، اوستایی، پهلوی ، عربی و فارسی نقل میکند و سپس به طبقهبندی آنها میپردازد و با احاطهای که به اسطورههای هند و اروپایی و سامی دارد به نوعی اسطورهشناسی تطبیقی دست مییازد. ما در ترجمه خود از آنجا که در این مدت تحقیقات ایران شناسی تکامل بیشتری یافته بود مطالب را روز آمد کردیم . قرائتهای جدیدتری ارائه دادیم و به همه متون نیز مستقیماً رجوع کردیم و در نهایت این دو جلد به برکت وجود این دانشمند ارزنده دانمارکی به صورت اثری تحقیقی درآمد که به جز این که کتاب سال جمهوری اسلامی و کتاب برگزیده انتشارات دانشگاه تهران شد ، برای من و دکتر تفضلی هم جای ارزندهای در میان سایر آثارمان داشت.
- باید اقرار کنم که در ترجمه این اثر ما نوعی ارتباط عاطفی با این دانشمند ارزنده پیدا کردیم ،گویی سایه بلند او را در طی ماههای طولانی که با این اثر گذراندیم در کنار خود احساس کردیم. برای من سعادتی است که به عنوان یک ایرانی بعد از گذشت هفتاد سال از درگذشت آرتور کریستن سن ، دانشمندی که به سرزمین ما عشق میورزید، با قهرمانهای اسطوره ای و تاریخی ما دمساز شده بود و به فرهنگ ما جلال و جبروتی دیگر بخشید ادای احترام کنم و ضمناً یاد دوست از دست رفتهام، احمد تفضلی را نیز گرامی بدارم که ما هر دو در برگردان هر برگ این کتاب بر استادی این دانشمند بزرگ آفرین گفتیم.»
6060
نظر شما