متن کامل این یادداشت که به صورت اختصاصی در اختیار خبرگزاری خبرآنلاین قرار گرفته بدین شرح است:
«به نام خدا
قطار تاریخ در بعضی اوقات، جا برای دوستان خودش ندارد. مسافران زیادی که در ایام سخت خون و حبس و تحقیر نبودهاند و شناختی از آنها ندارند، کوپهی مخصوص رزرو کردهاند و در انتظار دیدن مناظر خوش از پنجره هستند. پرویز خرسند یکی از تکههای شهامت است.
اگر در یک دوره بی رحم مبارزاتی، کاملا در یک سوی بی سلاح ایستاده باشی، سینهات خانهی گلوله میشود.
پرویز خرسند در بیست و دو سالگی به دلیل عقیده بازداشت سیاسی شد. درسال 51 «هابیل و قابیل» را نوشت. پنهان، میلیونی تکثیر شد. در همان سال من فیلم «خاک» را میساختم از نوشتهی عزیزم محمود دولتآبادی، که درآن روزگار با نوشتههایش مبارز سختی بود که هنوز هم تحمل را تدریس میکند. عقاید فیلم «خاک» همسوئی زیادی با عقاید دوست همشهریم نداشت.
پرویز خرسند از راه شریعتی پدر به حریم دکتر شریعتی در مشهد راهی شد و همان شد که زیر زمین آمد و اضطراب و بازجویی.
اگر به تاریخهای مبارزاتی نگاه کنیم، دولت پیروز، پرچم اعتدال و احترامش را برای همدورههای مبارزاتی دوران خودش به نسیم مینشاند تا بادهای خوشی از جانب همان تکه شهامت به بادبانهایش بوزد اما افسوس، در این سالهای رنج برای پرویز خرسند، نه نسیمی و نه بادی خوش به بادبانهای کشتی ساکت او می وزد. اما کشتی معرفتی او هنوز اژدهاست که میگویند او متولد این سال است 1319.
من همراهی زیادی با آن نگاه در آن سالها نداشتم، اما پرویز خرسند هرآنچه ادب مبارزاتی بود را با دیگرانی از جنس آن روزگار رعایت میکرد.
این روزها خرسند آرام است. با آن روح بلند و دانسته اش توان میشود و با آن توان میتواند زندگی را بچرخاند. توانی که باید از معرفت های دوره مقاومتش کمک شود.
اکنون رسانهها سالارند. در این دورهی رسانه سالاری، رسانهها پیری و جوانی این چریک زنده را دوره کنند. برای فراموشی زود است. پرویز خرسند مانده از تندیسی است که فردا باید در یک بلندی بایستد.
با احترام / مسعود کیمیایی»
5757
نظر شما