دکتر داوود هرمیداس باوند می گوید غرب برای احترام به نظم بین المللی باید مقابل روسیه بایستد، در غیر این صورت بلبشویی در جهان پدید خواهد آمد.

رقابت میان روسیه و آمریکا شکل جدیدتری به خود گرفته و مسکو نشان داده نمی خواهد در مقابل غرب کوتاه بیاید. توافقات ژنو بر سر مسئله اوکراین و مناقشاتی که به ویژه در سرزمین های شرقی این کشور رخ داده هم بار دیگر نشان داد غرب در مقابل روسیه مماشات و مدارا می کند. پیرامون تحولات و تقابلات میان روسیه و آمریکا در اوکراین با دکتر داوود هرمیداس باوند به گفتگو نشستیم که مشروح آن را در ادامه ملاحظه می فرمایید:

سعید جعفری پویا

رویارویی غرب و شرق اینبار در روسیه شکل گرفته است. رویارویی که به نظر می رسد بسیار هم جدیست. تقابل میان غرب و روسیه را چگونه تفسیر می کنید؟
البته این رویارویی از سوی غرب چندان جدی نبوده است و حتی سعی کرده خواسته های جدی روسیه را نیز بپذیرد و بر این اساس بتواند اختلاف را مدیریت کنند. تحریم های بسیار محدودی هم که در این مدت علیه روسیه تصویب کردند، چندان جدی نیست. همین امر سبب شده که روسیه هم در جهت نیل به خواسته های خود، مانورهای پی در پی انجام دهد. اگر غرب بخواهد همین رویه را ادامه دهد، اوکراین مجبور است در مقابل خواسته های روسیه تسلیم شود. ناگفته پیداست که در آن شرایط روسیه خود را در جایگاه جدیدی تصور خواهد کرد و رابطه خود را با کشورهایی که قبلا از روسیه جدا شده اند در قالب دیگری تبیین و تدوین خواهد کرد و تلاش می کند آنها را به اقمار خود تبدیل کند. قزاقستان، تاجیکستان، ازبکستان، روسیه سفید که از ابتدا با روسیه همراه بوده اند، اوکراین هم در این مجموعه قرار خواهد گرفت، اگر غرب تجدید نظری در مقابل رفتارهای روسیه از خود بروز ندهد. بر این اساس غرب نیاز دارد تصمیم جدی تری را در مقابل روسیه اتخاذ کند تا بتواند روسیه را کنترل کند، چون اگر قرار باشد در نظام بین الملل یک کشور به آسانی بتواند آزادی عمل کشور دیگر را از بین ببرد و آن را در حیطه نفوذ همه جانبه خود قرار دهد، هم نسبت به نظم جهانی و هم سازمان ملل دیدگاه منفی پدید می آید. آمریکا هم در این روند در مضان اتهام قرار می گیرد که چرا تا اینجای کار عملکرد ضعیفی از خود نشان داده است.

به نظر شما ابزارهای غرب برای مقابله با اقدامات روسیه محدود نیست؟ با توجه به اینکه اروپا در بحران اقتصادی قرار دارد و مساله تامین انرژی هم یکی از مواردی است که لزوم استمرار روابط با روسیه را تقویت می کند.
بله این موارد وجود دارد، ولی اگر بنا باشد روسیه روندی که تا به حال در پیش گرفته و موفقیت آمیز هم بوده است را ادامه دهد، در آینده غرب به جایی می رسد که نمی تواند روسیه را کنترل کند. ضمن اینکه نباید اصل تفکیک امور از یکدیگر را فراموش کرد. اگر غرب به انرژی روسیه احتیاج دارد، روسیه هم نیک آگاه است که به تعاملات اقتصادی اروپا و سرمایه گذاری هایی که غرب و به ویژه آلمان ها در روسیه کرده اند نیازمند است و اگر این سرمایه ها از روسیه خارج شوند، مشکلات فراوانی برای کرملین به وجود می آید و این وابستگی کاملا دوطرفه است. منتهی روسیه در شرایط فعلی از واکنش انفعالی غرب بهره برده و تلاش دارد خواسته های خود را به طرف غربی تحمیل نماید.

روند اعتراضات در شرق اوکراین را چگونه می بینید، در حالیکه عموم تحلیلگران پس از انضمام کریمه به روسیه بر این باور بودند که مسکو به دنبال افزایش دامنه ناآرامی ها نیست و ترجیح می دهد با فتح کریمه دیگر کاری با دیگر مناطق اوکراین نداشته باشد، اما شاهد بودیم که دونتسک و خارکف هم در این مسیر قرار گرفتند. به اعتقاد شما اتفاقاتی که در شرق اوکراین می گذرد تا چه حد متاثر از شیطنت های روسیه است؟
قطعا همینطور است. روسیه نیروهایش را در مرزهای اوکراین متمرکز و اعلام کرده اگر دولت کیف نسبت به خواسته های سکنه روس خارکف و دونتسک برخورد سخت افزارانه داشته باشد، روسیه واکنش نشان خواهد داد. به عبارت ساده تر، از سویی دست اوکراین را بسته و از سوی دیگر روس تبارهای مناطق شرقی اوکراین را تحریک می کند. حال از سوی دیگر غرب هم حاضر شده اوکراین به اتحادیه گمرکی ملحق شود و آوانس دیگری به روسیه داده است. ضمن اینکه علاوه بر این غرب و اوکراین متعهد شده اند که اوکراین وارد ناتو و اتحادیه اروپا نخواهد شد. این در حالیست که بحران اصلی بر سر همین مسئله شکل گرفت، حال غرب به راحتی اختلاف اصلی را پذیرفته و به طرف مقابل واگذار کرده است. بنابراین روسیه نه تنها بخشی از اوکراین را جدا کرده است، بلکه مانع از آزادی عمل اوکراین و پیوستن به ناتو و اتحادیه اروپا هم شده است. روسیه با یک برنامه زیرکانه و از پیش تعیین شده عمل کرده است و تا کنون هم به هدف خود دست یافته است. روسیه از ابتدا در پی این بود که اوکراین را جزئی از مفهوم یوروسیا تعریف کند.

توافقی که در ژنو بر سر مسئله اوکراین صورت گرفت را چگونه تحلیل می فرمایید؟

آن توافق هم در ظاهر سعی کرده نوعی موازنه مساوی را میان طرفین برقرار سازد، اما در واقع توافق ژنو معادله ای است که بردش در کفه روسیه سنگینی بیشتری دارد. آن تفاهم برای غرب تنها این جنبه را دارد که نشان دهد آنها هم در مذاکرات حضور داشتند و در واقع هیچ امتیازی به دست نیاوردند. چراکه در واقع در بعد عملی و کاربردی غرب برد قابل توجهی به دست نیاورده و تقریبا تمام آنچه که روسیه خواسته را مورد پذیرش قرار داده است.

با این تفاسیر چشم انداز تقابل و تعامل میان آمریکا و روسیه را چگونه می بینید؟ به نظر شما کرملین تا کجا پیش خواهد رفت و در سوی مقابل غرب و آمریکا تا چه مرحله ای همچنان به عقب نشینی و مدارای خود ادامه خواهند داد؟

 

با مجموعه شرایطی که تا کنون در این رابطه مشاهده شده، روسیه برنده این مسئله است. مسکو در مقام و موقعیت دیگری با غرب سخن می گوید و غرب هم فعلا به دلیل مشکلات اقتصادی در حال مدارا کردن با روسیه است. ولی آنچه که مبنای مذاکرات بود و قرار بود بر روی آن توافق صورت گیرد، عمدتا به نفع روسیه است. به نظر من غرب هم به دلیل منافع و مصالح خود، و هم به علت رعایت مصالح و قوانین نظم جهانی باید مقابل روسیه بایستد، چراکه اگر همچنان با مسکو مدارا و مماشات نماید، دیگر سنگ روی سنگ بند نخواهد شد و در آینده نزدیک می توانیم شاهد تسری یافتن چنین رفتاری از سوی کشورهای دیگر باشیم. مثلا به عنوان نزدیک ترین و محتمل ترین گزینه می توان انتظار داشت که چین هم بخواهد چنین اقدامی را در خصوص تایوان انجام بدهد. ناگفته پیداست که در چنین شرایطی دیگر نظم بین المللی و جهانی برهم خواهد خورد، هرچند با توجه به جمیع شرایط و تحولاتی که رخ داده به نظر نمی رسد غرب این واکنش جدی را از خود نشان دهد.

49308

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 351710

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
4 + 0 =