پديد آمدن گروهك هايی مانند داعش را مي توان به صورت مستقل از تحولات اخير در كشورهاي خاورميانه مورد بررسي قرار داد ولي باید توجه داشت اين پديده به هيچ وجه خارج از شكل گيري جريانات افراطي در تحولات سه سال اخير منطقه نيست؛ بسياري از آگاهان بر اين باورند داعش گروهكي منشعب شده از جريان تروریستی القاعده است. اين گروهك با توجه به افكار افراطی خاصی که دارد بيشترين تنوع قوميتي و مليتي را در خود جاي داده است به يك معنا مي توان گفت؛ حوزه مانور و قدرت نمايي گروهك تروریستی داعش برخلاف گروه هاي سنتي مانند القاعده بيشتر است و حتي اروپا را هم دربرمي گيرد. از سوي ديگر جريان داعش برخلاف القاعده بحث و محوريت عملكرد خود را بر تصرف سرزمين قرار داده است. امروز داعش به دنبال تصرف يك موقعيت جغرافيايي و تشكيل يك دولت است. در ايدئولوژي اين گروهك منشعب شده از القاعده تشكيل دولت در يك منطقه خاص مورد تاكيد قرار مي گيرد بنابراين ما با پديده اي متفاوت از القاعده و ديگر گروه هاي سلفي روبرو هستيم. مبناي پديد آمدن داعش تشكيل امارت در عراق و سوريه است اما درباره شيوه رفتاري اين گروهك چند نكته لازم به ذكر است؛ نكته اول خشونت بي حد و حصر اعضاي آن در مقایسه با ديگر گروه هاي سلفي است. به اعتقاد برخي از ناظران داعش درصدد است خشونت عريان اعضاي خود را به عنوان وجه تبلیغاتي روانی جهت وحشت آفريني عمومي مورد بهره برداري قرار دهد. رهبري گروهک تروریستی داعش تصور مي كند با به نمايش گذاشتن خشونت اعضاي خود عليه اهداف نظامي و غيرنظامي؛ قدرت و توان خود را عليه رقبا به منصه ظهور مي رساند. به يك معنا مي توان گفت جنگ رواني رهبران داعش،به کارگیری شیوه وحشت آفريني و رعب آفريني در کل منطقه است. نكته دوم درباره رفتار شناسي اين گروه، نداشتن مرز جغرافيايي است؛ برخي تصور مي كنند از آنجا كه سياست اعلامي داعش تشكيل دولت شام و عراق است بنابراين اين گروهك تصميم ندارد به ديگر نقاط خاورميانه و دنيا تعرض كند. در پاسخ به اين ادعا بايد گفت، تعرض هاي داعش مرز جغرافيايي ندارد. اگر عراق يا سوريه با اين گروهك شبه نظامي برخورد جدي صورت دهند مسلما اعضاي گروهك براي رها شدن از اين فشار راهي كشورهاي همسايه عراق و سوريه مي شوند. البته بايد دانست سرريز شدن اعضاي اين گروهك به ديگر كشورها نقطه آغاز بحراني فراگير تر از بحران عراق است. بنابراين جريان افراط گراي جديد چندان اعتقادي به مرزبندي هاي موجود در خاورميانه ندارد. اين گروهك براي بقاي خود ممكن است هر كدام از كشورهاي خاورميانه را هدف قرار دهد؛ هر چندكه در نهايت بيشترين توان خود را صرف ايجاد دولت مي كند. همين امر باعث نگراني دولت هاي منطقه شده است. همگان ديدند با سقوط موصل و بخش هايي از سامرا برخي از كشورهاي منطقه از رويداد استقبال كردند اما با گذشت زمان اين شادماني كوتاه مدت، تبديل به يك نگراني گسترده شد چراكه كشورهاي منطقه تشكيل يك كشور جديد آن هم با مشي این گروهک را با واقعيت هاي منطقه همسان نمي بینند؛ از جمله اين كشورها تركيه است، آنكارا اكنون خطر داعش را بیخ گوش خود درك مي كند اردن نیز چنین وضعیتی دارد به همين دليل سعي مي كند از اين گروهك فاصله بگيرد. نكته سوم، داعش به عنوان يك گروهك فاقد حمايت هاي مردمي است؛ به تعبيري دقيق تر مي توان ادعا كرد داعش پايگاه مردمي واقعی ندارد.برخی حمایتها مقطعی و تاکتیکی واحیانا احساسی است حتي در ميان اهل سنت و اعراب عراق نیز واكنش جدي نسبت به اقدامات اين گروهك ديده نمي شود به همين دليل رهبران داعش تلاش مي كنند از تمام اقصي نقاط دنيا عضو گيري كنند. اعضاي داعش از ملیت هاي اروپايي، آسيايي و شمال آفريقايي هستند كه خاورميانه را پايگاهي امن براي تندروي هاي خود در نظر گرفته اند. بر اساس چند نكته اي كه ذكر شد بسياري از تحليلگران پيش بيني مي كنند بحران داعش منحصر به عراق و سوريه نشود و به ديگر كشورهاي منطقه سرايت پيدا كند.
منبع : روزنامه آرمان 4/4/93
نظر شما