چند هفته ای می شد که سردرد و سرگیجه امانش را بریده بود. طبیبان هم از درمانش قطع امید کرده بودند و گفته بودند که طاعون است که به جانش افتاده.
در تمام این مدت معاویه هم پیک یا پیغامی برایش نفرستاده بود که جویای احوالش شود. انگار نه انگار که سیزده هزار شیعه را به خاطر و به طمع حکومت حجاز او ، سر بريده بود.
در بستر افتاده بود و انتظار مرگ را می کشید. مرگی که می دانست زودتر از حکومت حجاز به او خواهد رسید.
نفرین حسن مجتبی(ع) در حقش اجابت شده بود.
*نگاهی به سالروز مرگ زیاد ابن ابیه در چهارم ماه رمضان سال 53 ه.ق
1717
نظر شما