رمان تازه «دن بروان» که ادامه رمان جنجالی «کد داوینچی» است تنها 4ماه پس از انتشار کتاب به زبان انگلیسی، با نام «نماد گمشده» توسط شبنم سعادت ترجمه و از سوی نشر افراز به بازار کتاب ایران راه پیدا کرد.


به گزارش خبر آن‌لاین، انتشارات افراز رمان «نماد گمشده» تازه‌ترین رمان «دن براون» نویسنده جنجال‌برانگیز «کد داوینچی» را منتشر کرد و در روز تولد چهل‌وشش سالگی نویسنده به بازار فرستاد.

این رمان 720 صفحه‌ای را شبنم سعادت به فارسی ترجمه کرده و تنها چهار ماه پس از انتشار کتاب به زبان انگلیسی در بازار نشر ایران وارد شده است. شبنم سعادت دانش‌آموخته‌ی کارشناسی ارشد مترجمی انگلیسی است و در انگلستان زندگی می‌کند.

بنا بر این گزارش، وقایع رمان «نماد گمشده» پس از اتفاقات رمان «کد داوینچی» در واشنگتن رخ می‌دهد. این کتاب در 15 سپتامبر 2009 به بازار آمد و در چاپ اول در شمارگان وسیع 5/6 میلیون نسخه منتشر شد و در نخستین روز عرضه، بیش از یک میلیون نسخه‌ جلد سخت و کتاب الکترونیک آن در امریکا و انگلیس به‌فروش رسید که رکورد سریع‌ترین فروش کتاب بزرگسالان را از آن خود کرد.
شایان ذکر است در جدول پرفروش‌های نیویورک‌تایمز از زمان عرضه به مدت شش هفته در صدر قرار داشت و پس از آن نیز همواره رتبه‌های بالای این جدول را به خود اختصاص داده است.

انتشارات افراز پیش از این رمان «حقیقت یخی» این نویسنده را با ترجمه‌ ندا شادنظر منتشر کرده بود.


در صفحه‌ اول تازه‌ترین کتاب دن‌بروان می‌خوانیم:
ساختمان معبد. ساعت هشت و سی‌و‌سه دقیقه بعدازظهر.
راز مگو در چگونه مردن نهفته است. از زمان ازل، چگونه مردن همواره اسرارآمیز بوده است.
مرد تازه‌وارد که ۳۴ ساله می‌نمود، به جمجمه‌ انسانی که میان دستانش جا خوش کرده بود، می‌نگریست. جمجمه چون کاسه‌ای میان‌تهی و لبریز از شراب سرخ به رنگ خون بود. با خود گفت «بنوش. دلیلی ندارد که بترسی.»
چنان‌که رسم بود، این سیر و سلوک را آراسته در جامه‌ رسمی و آیینی یک مرتد محکوم به اعدام قرون وسطی آغاز کرده بود. سینه‌ رنگ‌پریده‌اش از شکاف باز پیراهن گشاد نمایان، پاچه‌ چپ شلوارش را تا زانو و آستین راستش را تا آرنج بالا زده بود. دور گردنش حلقه‌ طناب سنگینی که برادرانش آن را «یدک‌کش» می‌خواندند آویزان بود. امشب، همانند برادرانش که شاهد مراسم بودند، خود را ارباب‌وار آراسته بود.
محفل برادران که دور او حلقه زده بودند همگی ملبس به جامه‌ تشریفاتی شامل پیش‌بند پوست بره، حمایل و دستکش سفید بودند. جواهرات تشریفاتی که به گردنشان آویخته بودند در نور کم‌رنگ اتاق چون چشم‌های اشباح می‌درخشیدند. بسیاری از این مردان جایگاه اجتماعی قدرتمندی داشتند، با این وجود تازه‌وارد می‌دانست که مقام‌های مادی آن‌ها در میان این دیوارها بی‌معناست. در اینجا همه برابر بودند، برادران قسم‌خورده‌ای که پیوندی معنوی داشتند...

کد خبر 39154

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • ايمان IR ۰۳:۵۰ - ۱۳۸۹/۰۱/۲۹
    0 1
    جالبه من اين كتابو دي ماه رو اينترنت با ترجمه عالي خوندم ولي اين ترجمه خانم شبنم سعادت خيلي ضعيفه و جاي تاسف داره

آخرین اخبار

پربیننده‌ترین