روزنامه خراسان نوشت:

جوان 21 ساله اي که در يک جنايت هولناک دوست صميمي اش را با ضربات متعدد چاقو به قتل رسانده و جسد او را به آتش کشيده بود، هنگام بازسازي صحنه قتل گفت: درگيري ما به خاطر دختري رخ داد که دوستم مدعي بود من قصد داشتم با او ارتباط برقرار کنم!

  متهم به قتل اين پرونده جنايي  در بيابان هاي اطراف شهرک التيمور مشهد، (محل وقوع قتل) مقابل دوربين قوه قضاييه قرار گرفت و در حضور قاضي سيد جواد حسيني (قاضي ويژه قتل عمد) به تشريح جزئيات جنايت تکان دهنده خود پرداخت.

او گفت: "ع" با هرکسي دوست نمي شد و با افراد کمي ارتباط داشت ولي من توانستم اعتماد او را جلب کنم و بدين ترتيب از مدت ها قبل با يکديگر دوست صميمي شديم. عصر روز حادثه، من با او تماس گرفتم تا از کارت عابر بانک او مبلغي پول را به حساب يکي ديگر از دوستانم که زنداني بود واريز کنم. او سوار بر پرايدي سفيد رنگ در حالي سرقرار حاضر شد که دختري هم در صندلي جلو نشسته بود. وقتي "ع" کنار من توقف کرد آن دختر در صندلي عقب نشست و من هم کنار دوستم نشستم تا مبلغ مذکور را نقدي به او پرداخت کنم ولي "ع" گفت: اين دختر با خانواده اش مشکل دارد و نمي خواهد به خانه خودشان بازگردد. اول او را تا ابتداي خيابان طبرسي ببريم بعد پول را به حساب دوستت واريز کنيم. او با گفتن اين جمله به سمت جايگاه سوخت حرکت کرد چون خودرو پرايدش بنزين کمي داشت. در پمپ بنزين و در حالي که من و آن دختر داخل خودرو بوديم دوستم پياده شد و سوخت گيري کرد. پس از آن که دختر را در محل مذکور پياده کرديم"ع" خطاب به من گفت: وقتي من هنگام سوخت گيري پياده شدم چرا از آن دختر شماره تلفنش را خواستي؟ ولي من موضوع را انکار کردم. درست است که من با زن ديگري رابطه داشتم، اما از 7 ماه قبل با دختر يکي از بستگان نزديکم ازدواج کرده بودم.

متهم جوان در ادامه اعترافاتش گفت: انکار اين موضوع از سوي من موجب عصبانيت دوستم شده بود ولي در همين حال او از من خواست تا چاقويي برايش تهيه کنم من هم از داخل خودروي پدرم چاقويي را برداشتم و به او دادم و به طرف باغ يکي از بستگانم که در انتهاي شهرک التيمور قرار دارد حرکت کرديم. در مسير هم او خواست تا بطري نوشابه خانواده را پر از بنزين کنم که من هم اين کار را کردم ولي وقتي به نزديکي باغ رسيديم او دوباره موضوع دوستي با آن دختر را مطرح کرد که ديگر تحملم را از دست دادم و با همان چاقويي که بين 2 صندلي جلو بود ضرباتي را بر بدن دوستم فرود آوردم. او پياده شد که فرار کند اما من فرصتي ندادم و از پشت سر هم ضرباتي را به او زدم وقتي بي جان روي زمين افتاد بطري حاوي بنزين را هم رويش ريختم و او را به آتش کشيدم. سپس با "ندا" زن مطلقه اي که با او ارتباط داشتم تماس گرفتم و او از کارت عابر بانک مقتول مبالغي را برايم برداشت کرد.

متهم به قتل ادامه داد: بعد از اين ماجرا، قصد داشتم با همکاري يکي از دوستانم خودرو را بفروشم که موفق نشديم و روز بعد خودرو را هم به آتش کشيديم و در نهايت دستگير شديم.بنابراين گزارش، در آغاز بازسازي صحنه قتل، ابتدا سرگرد رمضان پور (افسر پرونده) به تشريح ماجراي قتل و چگونگي دستگيري متهمان پرداخت و گفت: پس از آن که گوشي متهم داخل لاشه سوخته خودرو پرايد مقتول کشف شد، ماموران انتظامي کلانتري طبرسي شمالي با استفاده از شگردهاي پليسي متهم به قتل و دوست او را در يک قرار صوري به دام انداختند و در اد امه نيز "ندا" متهم ديگر دستگير شد. وي افزود: جنايت در نيمه شب بيست و يکم آذر رخ داده بود که پس از صدور دستورات ويژه اي از سوي قاضي حسيني گوشي شکسته تلفن همراه مقتول نيز به همراه مدارک ديگر در سطل زباله‌اي در خيابان طبرسي شمالي مشهد کشف شد که متهمان در اداره جنايي پليس آگاهي لب به اعتراف گشودند و راز اين جنايت را برملا کردند.

 

 

1717

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 396748

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
1 + 16 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 4
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • محمدرضا A1 ۰۴:۲۳ - ۱۳۹۳/۱۱/۰۴
    31 1
    به کجا میرویم...؟
  • شانلی A1 ۰۵:۲۲ - ۱۳۹۳/۱۱/۰۴
    29 1
    بعضی وقتا با شنیدن اعترافات بعضی از این قاتلان و جانیان "محترم"، آدم احساس میکنه شعورش به سیخ کشیده شده
  • بی نام RU ۰۷:۱۶ - ۱۳۹۳/۱۱/۰۴
    51 1
    جل الخالق
  • بی نام A1 ۱۲:۳۰ - ۱۳۹۳/۱۱/۰۵
    38 1
    لامصب ما پشه رو انقد راحت نمی‌کشیم که تو آدم کشتی